• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پیرمحمد پسر عمرشیخ

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پیرْمُحَمَّد (۷۸۱-۸۱۲ ق/ ۱۳۷۹- ۱۴۰۹م)، فـرزند ارشد عمر شیخ (۷۵۳-۷۹۶ق/۱۳۵۲-۱۳۹۴م)، دومین پسر امیر تیمور گورکانی و حکمران فارس است.



پس از قتل عمر شیخ در لشکرکشی سال ۷۹۶ق، درقلعۀ خرماتو در نزدیکی بغداد،
[۱] فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۱، ص۱۲۷، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
پیرمحمد به دستور تیمور، جانشین پدر شد و به حکمرانی فارس رفت.
[۲] یزدی، شرف‌الدین علی، ظفرنامه، ج۲، ص۳۶۷، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۳۶ش.
[۳] نظام‌الدین، شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۴۹، به کوشش محمد پناهی سمنانی، تهران، ۱۳۶۳ش.

پیرمحمد بارها در لشکرکشی‌های تیمور شرکت کرده، و مأموریت‌های مهم یافته بود
[۴] فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
[۵] فسایی، حسن، فارس نامۀ ناصری، ج۱، ص۳۲۵، به کوشش منصور رستگار فسایی، جتهران، ۱۳۶۷ش.
[۶] بیانی، شیرین، تاریخ آل جلایر، ج۱، ص۹۷- ۹۸، تهران، ۱۳۴۵ش.
چنان که در ۷۹۸ق به دستور تیمور برای سرکوب شورش سلطان محمد، پسر ابوسعید طبسی به یزد رفت. سلطان محمد گریخت و سرانجام به قتل رسید.
[۷] بافقی، محمد مفید، جامع مفیدی، ج۳، ص۷۳۹-۷۴۰، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۰ش.



پیرمحمد در ۸۰۲ ق در شیراز به اندیشۀ نافرمانی افتاد، اما امیرسعید برلاس که در آن هنگام از سوی تیمور مأمور ادارۀ شیراز بود، پیرمحمد را دستگیر، و در پهن دژ شیراز زندانی کرد و پس از چندی وی را به اردوی تیمور فرستاد
[۸] یزدی، شرف‌الدین علی، ظفرنامه، ج۲، ص۱۶۷- ۱۶۸، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۳۶ش.
[۹] فسایی، حسن، فارس نامۀ ناصری، ج۱، ص۳۲۶، به کوشش منصور رستگار فسایی، جتهران، ۱۳۶۷ش.
و حکومت فارس نیز به رستم، برادر پیرمحمد داده شد‌.
[۱۰] میرخواند، محمد، روضة ‌الصفا، ج۶، ص۱۰۹۵، به کوشش عباس زریاب، تهران، ۱۳۷۳ش.
اما در ۸۰۵‌ ق/ ۱۴۰۲م امیـرتیمور پیرمحمد را بخشود و به حکومت فارس گماشت.
[۱۱] فسایی، حسن، فارس نامۀ ناصری، ج۱، ص۳۲۷، به کوشش منصور رستگار فسایی، جتهران، ۱۳۶۷ش.



پس از درگذشت تیمور (۸۰۷ ق)، پیرمحمد حمایت خود را از شاهرخ (۷۷۹-۸۰۵ ق) اعلام کرد و به نام وی سکه زد و خطبه خواند؛ زیرا مادر پیرمحمد، ملکت آغا پس از قتل همسرش، به امر تیمور به ازدواج شاهرخ درآمده بود.
[۱۲] سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، ص۱۶، به کوشش محمد شفیع، لاهور، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م.
[۱۳] غفاری قزوینی، احمد، تاریخ جهان‌آرا، ج۱، ص۲۳۴، تهران، ۱۳۴۳ش.
شاهرخ نیز پیرمحمد را بر حکومت فارس ابقا کرد (قزوینی، ص۳۱۱). اختلاف میان شاه‌زادگان تیموری و امرای آن‌ها پس از مرگ تیمور، همواره موجب ناآرامی‌ها و نزاع‌های بسیار می‌شد. پیرمحمد نیز با این مشکلات در حوزۀ فرمانروایی خویش مواجه بود. او پس از سازمان‌دهی لشکریان فارس و دیگر نواحی قلمروخویش، امور اداری را سر و سامان داد
[۱۴] سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، ص۱۷، به کوشش محمد شفیع، لاهور، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م.
و حکومت یزد را به برادرش اسکندر سپرد.
[۱۵] سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، ص۱۷، به کوشش محمد شفیع، لاهور، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م.
[۱۶] یزدی، حسن، جامع ‌التواریخ حسنی، ص۱۴، به کوشش حسین مدرسی طباطبایی و ایرج افشار، کراچی، ۱۹۸۷م.



در ۸۰۷ق پیرمحمد همراه اسکندر برای مطیع کردن امیرایدکو، حاکم کرمان بدان سو لشکر کشید. مردم شهر بر اثر محاصره دچار سختی و صدمات بسیار شدند و گروه بی‌شماری مقتول و اسیر گردیدند. سرانجام با میانجیگری صوفی بزرگ، شاه نعمت‌الله ولی محاصره خاتمه یافت و میان طرفین صلح شد.
[۱۷] سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، ص۱۹، به کوشش محمد شفیع، لاهور، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م.
[۱۸] روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۱۱-۱۲، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
در همین سال امیر سعید برلاس که در زندان برادر پیرمحمد، میرزا رستم بود، گریخت و به شیراز رفت. پیرمحمد نیز او را پناه داد و در زمرۀ امرای خویش درآورد. این پیشامد موجب کدورت میان دو برادر شد.
[۱۹] حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۵۲-۵۳، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۲۰] سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، ص۱۹-۲۰، به کوشش محمد شفیع، لاهور، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م.



در ۸۰۹ ق که امیرایدکو درگذشت، اسکندر طمع در کرمان کرد و پیامی به پیرمحمد فرستاد و بی‌آنکه منتظر پاسخ شود، به سوی کرمان لشکر کشید.
[۲۱] حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۱۷۴-۱۷۵، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
پیرمحمد نیز در مقابل، با حیله او را به شیراز کشاند و دستگیر، و روانۀ خراسان کرد.
[۲۲] یزدی، حسن، جامع ‌التواریخ حسنی، ص۱۵، به کوشش حسین مدرسی طباطبایی و ایرج افشار، کراچی، ۱۹۸۷م.
[۲۳] یزدی، حسن، جامع ‌التواریخ حسنی، ص۳۱، به کوشش حسین مدرسی طباطبایی و ایرج افشار، کراچی، ۱۹۸۷م.
اسکندر به طبس گریخت، سپس به اصفهان رفت و با رستم متحد شد. هر دو برادر در ۸۰۹ ق برای رویارویی با پیرمحمد رهسپار شیراز شدند و آن‌جا را به محاصره گرفتند و چون بدان دست نیافتند، نواحی اطراف را غارت کردند.
[۲۴] میرخواند، محمد، روضة ‌الصفا، ج۶، ص۱۱۳۹، به کوشش عباس زریاب، تهران، ۱۳۷۳ش.
[۲۵] روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۳۸- ۳۹، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
[۲۶] فسایی، حسن، فارس نامۀ ناصری، ج۱، ص۳۳۱، به کوشش منصور رستگار فسایی، جتهران، ۱۳۶۷ش.
پیرمحمد نیز به اصفهان لشکر کشید و برادران را در گندُمان (از نواحی بروجن) درهم شکست.
[۲۷] حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۲۱۷- ۲۱۹، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۲۸] فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۱، ص۱۷۷، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
وی پس از سر و سامان دادن به امور اصفهان، آنجا را به پسرش عمر شیخ واگذار کرد و خود به شیراز بازگشت.
[۲۹] فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۱، ص۱۷۸، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
[۳۰] روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۴۱، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.

در ۸۱۱ ق پیرمحمد برای به اطاعت درآوردن حکمرانان حویزه (هویزه) و شوشتر، و نیز سعید برلاس‌ که در لشکرکشی رستم به شیراز از وی حمایت کرده بود، به خوزستان رفت. آنان هر ۳ با تقدیم هدایایی، به اطاعت گردن نهادند.
[۳۱] حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۲۸۳-۲۸۴، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۳۲] فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۱، ص۱۸۱، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
در همان سال با وساطت شاهرخ، اسکندر به شیراز بازگشت و با استقبال گرم پیرمحمد روبه‌رو شد.
[۳۳] حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۱۹۷- ۱۹۸، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۳۴] حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۲۸۹-۲۹۱، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۳۵] روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۵۴-۵۵، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.



سال‌بعد که پیرمحمد برای تصرف دوبارۀ کرمان بدان سو حرکت کرد، در «منزل دوچاهه» به‌دست خواجه حسین شربت‌دار (که پیرمحمد او را از طبابت به امارت رسانده بود
[۳۶] روملو، حسن، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
) و نیز چند تن دیگر از مخالفان خود به قتل رسید.
[۳۷] حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۳۴۱، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.

مورخان پیرمحمد را به اخلاق و اوصاف حمیده و ادب‌ دوستی ستوده‌اند.
[۳۸] حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۴۳- ۴۴، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۳۹] حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۲۲۰، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۴۰] صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۴، ص۱۲۵، تهران، ۱۳۶۳ش.



(۱) بافقی، محمد مفید، جامع مفیدی، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۰ش.
(۲) بیانی، شیرین، تاریخ آل جلایر، تهران، ۱۳۴۵ش.
(۳) حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
(۴) روملو، حسن، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
(۵) یزدی، شرف‌الدین علی، ظفرنامه، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۳۶ش.
(۶) صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۷) سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، به کوشش محمد شفیع، لاهور، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م.
(۸) غفاری قزوینی، احمد، تاریخ جهان‌آرا، تهران، ۱۳۴۳ش.
(۹) فسایی، حسن، فارس نامۀ ناصری، به کوشش منصور رستگار فسایی، جتهران، ۱۳۶۷ش.
(۱۰) فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
(۱۱) قزوینی، یحیی، لب التواریخ، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۱۲) میرخواند، محمد، روضة ‌الصفا، به کوشش عباس زریاب، تهران، ۱۳۷۳ش.
(۱۳) نظام‌الدین، شامی، ظفرنامه، به کوشش محمد پناهی سمنانی، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۱۴) یزدی، حسن، جامع ‌التواریخ حسنی، به کوشش حسین مدرسی طباطبایی و ایرج افشار، کراچی، ۱۹۸۷م.


۱. فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۱، ص۱۲۷، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
۲. یزدی، شرف‌الدین علی، ظفرنامه، ج۲، ص۳۶۷، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۳۶ش.
۳. نظام‌الدین، شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۴۹، به کوشش محمد پناهی سمنانی، تهران، ۱۳۶۳ش.
۴. فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
۵. فسایی، حسن، فارس نامۀ ناصری، ج۱، ص۳۲۵، به کوشش منصور رستگار فسایی، جتهران، ۱۳۶۷ش.
۶. بیانی، شیرین، تاریخ آل جلایر، ج۱، ص۹۷- ۹۸، تهران، ۱۳۴۵ش.
۷. بافقی، محمد مفید، جامع مفیدی، ج۳، ص۷۳۹-۷۴۰، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۰ش.
۸. یزدی، شرف‌الدین علی، ظفرنامه، ج۲، ص۱۶۷- ۱۶۸، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۳۶ش.
۹. فسایی، حسن، فارس نامۀ ناصری، ج۱، ص۳۲۶، به کوشش منصور رستگار فسایی، جتهران، ۱۳۶۷ش.
۱۰. میرخواند، محمد، روضة ‌الصفا، ج۶، ص۱۰۹۵، به کوشش عباس زریاب، تهران، ۱۳۷۳ش.
۱۱. فسایی، حسن، فارس نامۀ ناصری، ج۱، ص۳۲۷، به کوشش منصور رستگار فسایی، جتهران، ۱۳۶۷ش.
۱۲. سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، ص۱۶، به کوشش محمد شفیع، لاهور، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م.
۱۳. غفاری قزوینی، احمد، تاریخ جهان‌آرا، ج۱، ص۲۳۴، تهران، ۱۳۴۳ش.
۱۴. سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، ص۱۷، به کوشش محمد شفیع، لاهور، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م.
۱۵. سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، ص۱۷، به کوشش محمد شفیع، لاهور، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م.
۱۶. یزدی، حسن، جامع ‌التواریخ حسنی، ص۱۴، به کوشش حسین مدرسی طباطبایی و ایرج افشار، کراچی، ۱۹۸۷م.
۱۷. سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، ص۱۹، به کوشش محمد شفیع، لاهور، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م.
۱۸. روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۱۱-۱۲، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
۱۹. حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۵۲-۵۳، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
۲۰. سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، ص۱۹-۲۰، به کوشش محمد شفیع، لاهور، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م.
۲۱. حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۱۷۴-۱۷۵، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
۲۲. یزدی، حسن، جامع ‌التواریخ حسنی، ص۱۵، به کوشش حسین مدرسی طباطبایی و ایرج افشار، کراچی، ۱۹۸۷م.
۲۳. یزدی، حسن، جامع ‌التواریخ حسنی، ص۳۱، به کوشش حسین مدرسی طباطبایی و ایرج افشار، کراچی، ۱۹۸۷م.
۲۴. میرخواند، محمد، روضة ‌الصفا، ج۶، ص۱۱۳۹، به کوشش عباس زریاب، تهران، ۱۳۷۳ش.
۲۵. روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۳۸- ۳۹، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
۲۶. فسایی، حسن، فارس نامۀ ناصری، ج۱، ص۳۳۱، به کوشش منصور رستگار فسایی، جتهران، ۱۳۶۷ش.
۲۷. حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۲۱۷- ۲۱۹، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
۲۸. فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۱، ص۱۷۷، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
۲۹. فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۱، ص۱۷۸، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
۳۰. روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۴۱، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
۳۱. حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۲۸۳-۲۸۴، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
۳۲. فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۱، ص۱۸۱، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
۳۳. حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۱۹۷- ۱۹۸، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
۳۴. حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۲۸۹-۲۹۱، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
۳۵. روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۵۴-۵۵، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
۳۶. روملو، حسن، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
۳۷. حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۳۴۱، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
۳۸. حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۴۳- ۴۴، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
۳۹. حافظ ابرو، عبدالله، زبدة ‌التواریخ، ج۱، ص۲۲۰، به کوشش کمال حاج سید جوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
۴۰. صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۴، ص۱۲۵، تهران، ۱۳۶۳ش.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «پیرمحمد»، شماره۵۶۱۴.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی




جعبه ابزار