پول (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
به هرگونه وسیله رایج
داد و
ستد کالا و
خدمات پول میگویند.
زر و
سیم یا هر
فلز مسکوک و رایج دیگر و همچنین
اسکناس پول نامیده میشود.
این واژه ظاهراً در زمان اشکانیان از یونانی گرفته شده است.
گذشتگان به جای پول از واژههایی مانند سیم، زر،
درم و
دینار ،
درهم و دینار و گاه وجه،
تَنْخواه ،
نقد ،
فلوس ، مسکوک،
آقچه ،
عین ،
نقدینه ،
فلس و
پل استفاده میکردند.
از آغاز تشکیل جوامع و احساس نیاز به داد و ستد تا تشکیل پولهای اعتباری، میتوان ۵ گونه متفاوت از داد و ستد را برشمرد:
۱. داد و ستد در جوامع ابتدایی به صورت «
پایاپای » یا «
تهاتری » صورت میگرفت.
۲. با گذشت زمان به تدریج برخی از کالاهای اساسی که مورد نیاز همگان بود، برای تسهیل مبادلات به عنوان واسطه عمومی مبادلات برگزیده شد.
۳. پس از این و تقریباً از سده هشتم پیش از میلاد ضرب
سکه از فلزهایی مانند
طلا و
نقره رواج یافت.
ارزش مبادلهای این پولها که به «
پول کالایی »
شهرت دارند، با ارزش مصرفی آنها برابر است.
۴. در نقطه مقابل پولهای کالایی، پولهای نماینده و پولهای اعتباری قرار دارند که در سیر تکامل پول رواج یافتند. این نوع پولها بر اثر کم ارزش بودن مواد تشکیل دهنده آنها ارزش مصرفی ندارند و تنها به لحاظ اعتبار صادر کننده، ارزش مبادلهای دارند. پول نماینده، حوالهای کاغذی یا سکههایی جز طلا و نقره با پشتوانه طلا و نقره است و ناشر آن، متعهد به تبدیل آنها در صورت درخواست مالک پول است.
۵. تدریجاً با حذف پشتوانه فیزیکی یا ملزم نبودن به نگهداری پشتوانه برای آنها، این پولها خود دارای ارزش و مالیت شدند و با وجود این ارزش اعتباری در مبادلات مورد استفاده قرار گرفتند.
پولها در سیر تاریخی تکامل خود، در سه وظیفه اساسی مشترک بودند: وسیله مبادله، معیار سنجش ارزش، وسیله ذخیره ارزش.
ظهور
اسلام در زمان حاکمیت نظام پولی دو فلزی بود. البته داد و ستد پایاپای و داد و ستد با وزن
طلا و
نقره نیز در آن زمان رواج داشت.
بر اساس روایات تاریخی، ساکنان
حجاز بیشتر با دینارهای رومی (
هرقلیة و درهمهای ساسانی (
بغلیة ) معامله میکردند.
در کاوشهای باستان شناسی نیز تاکنون سکهای یافت نشده که در حجاز ضرب شده باشد
؛ همچنین سکههای یمنی نیز در معاملات آنها رواج داشت و احتمالا با پولهای
حبشه نیز معامله میکردند. این مسئله ناشی از روابط تجاری آنها با
شام ،
عراق ،
یمن و حبشه بود.
در تعیین
وزن دقیق
درهم و
دینار بین دانشمندان و راویان اسلامی اختلاف فراوانی است، هرچند
عرب جاهلی غالباً با وزن کردن سکهها معاملات خود را انجام میدادند و
مثقال و
قیراط و
جو معیارهای شناخته شدهای برای آنها بود.
این رویه در دوره اسلامی نیز تداوم یافت و
پیامبر اسلام نیز این اوزان را تایید کرده
و احکام
خمس و
زکات را بر پایه آنها و نه بر اساس تعداد درهم و دینار بنیان نهاد.
تلاشهایی از سوی خلفا در ایجاد پول اسلامی و
تحدید وزن دقیق دینار و درهم صورت گرفت؛ ولی تنها در زمان
عبدالملک اموی سکههای بیگانه به طور کلی جمع شد و سکه اسلامی رواج یافت.
دینار و درهم جدای از اینکه در مورد سکههای
طلا و
نقره به کار میرفتند، دو واحد وزنی نیز شمرده میشدند.
عرب دینار و درهم را «
عین » و «
ورق » نیز مینامید. دینار را به سبب ساخته شدن از طلای ناب، عین مینامیدند
و ورق
صفت مشبهه از ماده «وـ ر ـ ق» به معنای هر شییء صاف و گسترده است.
بین لغت شناسان مشهور است که واژه «
دینار » غیر
عربی و از واژگان دخیل فارسی است،
هرچند برخی نیز برای آن ریشه
عربی قائل شدهاند
و گروهی نیز آن را مشترک میان
فارسی و
عربی پنداشتهاند.
ریشه شناسان منشا این واژه را یونانی دانستهاند و در اینکه این واژه به طور مستقیم به
عربی وارد شده باشد، تردید دارند. گمان میرود که این واژه ابتدا به آرامی و سپس به
عربی وارد شده باشد.
این اختلاف درباره
درهم نیز وجود دارد؛ واژه «درهم» را نیز دخیل
و برخی مشترک میان
عربی و فارسی
و گروهی نیز واژهای
عربی اصیل
دانستهاند. در مورد ضبط دقیق کلمه درهم نیز میان دانشمندان اختلاف نظر است.
ریشه اصلی درهم احتمالا یونانی است و نخست به عنوان واحد وزن و سپس به عنوان
سکه وارد زبانهای ایرانی شده است. همین را میتوان اصل و منشا درهم
عربی فرض کرد.
با بررسی واژههای قرآنی که پول بر آنها صدق میکند، میتوان دینار،
دراهم،
و
ورق را برشمرد. جدای از این سه مورد، عبارت «ذهب و فضّه» گاه کنایه از دینار و درهم،
و واژه «قِنْطار» به معنای مال فراوان از زر و سیم
دانسته شده است. از برخی آیات نیز قواعدی کلی درباره نظام پولی، مانند
حرمت ربا ، نکوهش زراندوزی و لزوم انتشار پول از سوی مسلمانان بر اساس
قاعده نفی سبیل ، قابل استنتاج است.
در صدر اسلام بر اثر رواج
پول کالایی ، واژه «مال» هم بر داراییهای جنسی (غیر پولی) و هم بر
دینار و درهم اطلاق میشده است.
در قرآن نیز هر جا واژه مال یا جمع آن، اموال به کار رفته است پول را نیز شامل میشود.
مفسران در ذیل آیه ۱۰۳
توبه از وجوب
زکات بر مواردی از جمله
دینار و
درهم ، سخن گفتهاند،
با این حال در مورد
پولهای اعتباری هیچ یک از فقها، به وجوب زکات فتوا ندادهاند.
درهم از مصادیق پول است که تنها یک بار و به صورت جمع (دراهم) در قرآن آمده است: «و شَرَوهُ بِثَمَن بَخس دَراهِمَ مَعدودَة وکانوا فیهِ مِنَ الزّاهِدین».
در اینکه معامله
یوسف بین برادرانش و کاروان بازرگانان صورت گرفته است یا بین کاروان و
عزیز مصر ، اختلاف نظر است،
به هر حال این
داد و ستد برای آنها ارزش چندانی نداشته است، چرا که بهای یوسف را با شمارش درهم میپردازند و آنها را وزن نمیکنند، در صورتی که به سبب دقیق نبودن وزن درهمها، همیشه آنها وزن میشدند. برخی با استفاده از این حقیقت گفتهاند که شمار درهمها زیر ۴۰ یا ۲۰ یا بسیار کم بوده است، چرا که این تعداد ارزش چندانی نداشته و غالباً بدون وزن کردن مورد معامله قرار میگرفتند.
کم ارزشی معامله از عبارت «ثَمَن بَخس» به معنای بهای اندک و همچنین ادامه آیه: «و کانوا فیهِ مِنَ الزّاهِدین» نیز فهمیده میشود.
دانشمندان مسلمان، واژه «وَرَق» در آیه ۱۹
کهف را نیز به معنای درهم یا سکه ضرب شده از نقره دانستهاند:
«... فَابعَثوا اَحَدَکُم بِوَرِقِکُم هـذِهِ اِلَی المَدینَةِ...». این آیه به
اصحاب کهف اشاره دارد که پس از بیدار شدن از خواب چند صد ساله یکی از آنها با درهمهای قدیمی به شهر میرود تا غذایی فراهم کند.
واژه دینار نیز تنها یک بار در
قرآن و در ضمن بیان احوال
اهل کتاب آمده است: «و مِن اَهلِ الکِتـبِ مَن اِن تَامَنهُ بِقِنطار یُؤَدِّهِ اِلَیکَ و مِنهُم مَن اِن تَامَنهُ بِدینار لایُؤَدِّهِ اِلَیکَ...».
در این آیه دینار در مقابل
قنطار قرار گرفته است و به مقدار کم در مقابل میزان
زیادی از
مال و
ثروت اشاره دارد.
این واژه به معنای مال فراوان
در
آیه ۲۰
نساء نیز به همین شکل و همچنین در آیه۱۴
آل عمران به صورت جمع و همراه با اسم مفعول
«القَنـاطیرِ المُقَنطَرَة» آمده و پس از آن، عبارت «مِنَ الذَّهَبِ والفِضَّة» به عنوان حال
ذکر شده است. این تعبیر بر میزان فراوانی از
زر و
سیم دلالت دارد، هرچند روایاتی در تعیین میزان دقیق آن وارد شده است.
مفسران تعبیر «الذَّهَبِ والفِضَّة» در آیه ۳۴ توبه
را نیز اشاره به دینار و درهم دانستهاند.
از آنجا که پول اعتباری، ارزش مبادلهای خالص دارد و با از بین رفتن یا کاهش ارزش مبادلهای آن در پی افزایش
تورم یا سقوط ناشر و...؛ بی ارزش خواهد شد، با دیگر کالاها و از جمله
پول کالایی متفاوت است. در حقیقت ناشر پول اعتباری، قدرت خریدی را ایجاد میکند که برای او آقایی یا سلطه به ارمغان میآورد، در حالی که در پولهای حقیقی حق آقایی یا سلطه ایجاد نمیشود، چرا که با صرف نظر از ارزش اعتباری، همچنان ارزش مصرفی آن باقی میماند.
از این رو براساس قاعده
نفی سبیل مسلمانان باید خود، به انتشار پول اقدام کنند.
انباشتن پول در آیات فراوانی مورد نکوهش واقع شده است: «والَّذینَ یَکنِزونَ الذَّهَبَ والفِضَّةَ و لا یُنفِقونَها فی سَبیلِ اللّهِ فَبَشِّرهُم بِعَذاب اَلیم».
دانشمندان
مسلمان در تحدید معنای کنز فراوان سخن گفتهاند
؛ همچنین حرمت
زراندوزی را گاه به سبب نقض غرض حاصل از انباشتن آن میدانند، زیرا هدف
پول ، تسهیل در مبادلات است
؛ همچنین برخی با توجه به عبارت «لا یُنفِقونَها فی سَبیلِ اللّهِ» گفتهاند: تا زمانی که راهی برای
انفاق در راه
خدا ، چه
انفاق واجب مانند
زکات و چه
انفاق مستحب و
مباح وجود داشته باشد، ذخیره کردن
پول ،
گناه به شمار میرود. انفاق غیر واجب هرگونه فعالیتی را که مشکلی را از مسلمانان یا جامعه بگشاید، شامل میشود، بر این اساس در زمان حاضر، به جریان درآوردن سرمایههای مالی در فعالیتهای اقتصادی جامعه که موجب توسعه اقتصادی و رفاه عمومی میشود، میتواند از مصادیق انفاق در راه
خدا باشد.
از دیگر مباحث اقتصادی مرتبط با پول بحث رباست که آیات قرآنی به نفی ستمکاری و
ستم پذیری در آن تاکید دارند: «و اِن تُبتُم فَلَکُم رُءوسُ اَمولِکُم لا تَظلِمونَ و لا تُظلَمون».
خداوند در این آیه و آیات پیشین، رباخواران را به توبه و رها کردن آنچه از طلبشان بابت
ربا باقی مانده، دعوت میکند و میگوید که در این صورت اصل سرمایه شما متعلق به خودتان است. شاید بر همین اساس برخی از فقها پول را «قیمی» دانسته و قائل به جبران خسارت ناشی از کاهش ارزش اسمی پول و
قدرت خرید ناشی از آن از سوی
وام گیرنده شدهاند.
گروهی نیز آن را «مِثْلی» دانسته و به
ضمان مذکور
فتوا ندادهاند.
البته برخی نیز با وجود پذیرش مثلی بودن پول، به جبران خسارت فتوا دادهاند؛ تنها در صورتی که اختلاف ارزش میان زمان قرض گرفتن و زمان ادای آن بسیار
زیاد باشد.
الاتقان فی علوم القرآن؛ الاحکام السلطانیه والولایات الدینیه؛ احکام القرآن، جصاص؛ احیاء علوم الدین؛ الاموال؛ پول، بانک، صرافی؛ پول در اقتصاد اسلامی؛ پول و نظامهای پولی؛ تاج العروس من جواهر القاموس؛ تاریخ ابن خلدون؛ تاریخ تمدن؛ تاریخ تمدن اسلام؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تحریر الوسیله؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ ترتیب کتاب العین؛ تفسیر التحریر و التنویر؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر مقاتل
بن سلیمان؛ جامع البیان عن تاویل آی القرآن؛ جامع المسائل؛ الجدول فی
اعراب القرآن؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالماثور؛ الدینار الاسلامی؛ الصحاح تاج اللغة و صحاح
العربیه؛ العقد المنیر؛ فتوح البلدان؛ فرهنگ تاریخی سنجشها و ارزشها؛ فقه اهل بیت علیهمالسّلام (فصلنامه)؛ فقه اللغة و سرّ
العربیه؛ فی ظلال القرآن؛ الکشاف؛ لسان
العرب؛ لغت نامه؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المحاسن والمساوی؛ المخصص؛ معالم السنن؛ معجم مقاییس اللغه؛
المعرّب من الکلام الاعجمی؛ مفردات الفاظ القرآن؛ المفصل فی تاریخ
العرب قبل الاسلام؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ واژههای دخیل در قرآن مجید.
مرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «پول».