پندیات جوانمردی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پندیات جوانمردی، کتابی به فارسی درباره تعلیمات اخلاقی
اسماعیلیه نزاری میباشد.
این کتاب در
قرن نهم و دهم تألیف شده است.
نسخههای فارسی پندیات جوانمردی هنوز در مجموعههای نسخههای خطی
اسماعیلیان نزاری قاسم شاهی، که تنها بازماندگان
اسماعیلیان نزاری هستند، در
بدخشان تاجیکستان (درشُغنان و روشن و دیگر نواحی آنجا)،
بدخشان افغانستان، و مناطق مجاور از جمله
هونزا و دیگر نواحی شمال
پاکستان و نیز در
کاشغر در
ترکستان چین نگهداری میشود.
«خوجه»های نزاری
شبه قاره هند نیز تحریرات سِندی (به خط خوجکی) و گُجراتی این کتاب را حفظ کردهاند.
این کتاب مشتمل است بر
موعظههای علی شاه معروف به
مستنصر بالله دوم (متوفی ۸۸۵)، سی ودومین امامِ شاخه
قاسم شاهی اسماعیلیان نزاری .
مطالب و مفاهیم پندیات جوانمردی بوضوح از اوضاع واحوالی حکایت میکند که در اثنای دو قرن بعد از حمله
مغول و سقوط دولت اسماعیلیه نزاری (در ۶۵۴)
برای نزاریان تار و مار شده در ایران و مناطق مجاور پیش آمده بود.
در این دوران، نزاریان، که بدون تشکیلات باقیمانده بودند و به امامان خود نیز دسترسی نداشتند،
برای حفظ جان و موقعیت بحرانی خود، سخت
تقیه میکردند.
در چنین اوضاعی کیش نزاریه در
ایران و
آسیای مرکزی و
افغانستان تدریجاً با تعالیم و مفاهیم
صوفیه درآمیخت، و در جنبههای ظاهری نیز ایشان شیوه زندگی صوفیان را پیش گرفتند. امامان نزاریه اغلب در اختفا و در زِیِّ پیران صوفیه میزیستند و پیروانشان، که عنوان
مرید به خود نهاده بودند، عمدتاً تابع رهبری عمال و رؤسای محلی خویش بودند.
از زمان مستنصر بالله دوم که در حدود ۸۶۸ بر مسند
امامت نشست،
امامان قاسم شاهی بهطور قطع در
اَنجِدان (بین
محلات و
اراک) مستقر شدند و دوره انجدان در کیش نزاری بعد از دوره الموت را آغاز کردند که دوره تجدید حیات دعوت و فعالیتهای ادبی
نزاریان ایران است. این تجدید حیات بزودی باعث اشاعه نهضت نزاریه (قاسم شاهی) و تثبیت اقتدار مرکزی امامان این شاخه بر جماعتهای مختلف نزاری، بخصوص در ایران و افغانستان و آسیای مرکزی و هند، گردید. اما امامان و پیروانشان هنوز مجبور به تقیه و استفاده از خرقه
تصوف برای پنهان داشتن
هویت واقعی خود بودند. به طور مثال، نام صوفیانه امام مستنصر بالله دوم «
شاه قلندر» بود و بقعه وی هنوز به این اسم در انجدان پای برجاست.
از آغاز دوره انجدان در نیمه قرن نهم، امامان نزاری
برای تجدید سازمان و گسترش دعوت نزاریه و
برای آنکه سلطه خود را بر جماعتهای نزاری مناطق مختلف مستولی سازند، به منابع مالی کافی و داعیان وفاداری که به عنوان پیشوایان محلی پیروان دعوت نزاریه را هدایت کنند، نیاز مبرم داشتند. این داعیان میبایست بخصوص بر
اطاعت از امام وقت و پرداخت منظم
وجوه دینی به وی تأکید میکردند. تمام این نکات مکرراً در پندیات جوانمردی ذکر شده و منعکس کننده
خطابهها و دستورهای
مستنصربالله دوم است. در این خطابهها نصایحی خطاب به «مؤمنان واقعی» و آنان که طالب حصول به مقام
جوانمردی هستند مندرج است.
در پندیات جوانمردی به نزاریان با اصطلاحات صوفیه، مانند «
اهل حق» و «
اهل حقیقت» خطاب و از خود امام با عناوین «
پیر» و «
مرشد» یاد شده است.
نصایح امام نمایانگر اندیشههای صوفیانه است و با تقسیم بندی سه گانه صوفیه : «شریعت ـ طریقت ـ حقیقت» آغاز میشود، و سپس امام نزاری حقیقت را به عنوان باطن شریعت که
مؤمنان از راه پیمودن
طریقت معنوی بدان خواهند رسید، مطرح میسازد، اما بلافاصله بیان میشود که حقیقت، در اصل، شناختن
امام حاضر است.
پندیات جوانمردی پیوسته وظیفه مؤمنان را در شناخت و اطاعت از امام حاضر گوشزد میکند و با تأکید مشابهی از وظیفه مؤمنان
برای پرداخت دیون مذهبی، بویژه
عشریه (ده یک)، سخن میراند.
از قرار معلوم، پندیات جوانمردی را یک نزاری گمنام در دوره امامت پسر و جانشین مستنصر بالله دوم،
عبدالسلام شاه، گردآوری و به فارسی نوشته است.
خوجههای نزاری در هند، که تحریرات سندی و گُجراتی پندیات جوانمردی را حفظ کردهاند، معتقدند که این کتاب بعداً
برای راهنمایی آنها به
هندوستان فرستاده شده بوده است. در واقع، از اوایل قرن دهم، امامان شخص جدیدی را به عنوان پیر یا داعی
برای نزاریان هند تعیین نکردند و به عوض، همین کتاب پندیات را فرستادند که در نیمه دوم قرن دهم به سند و سپس به دیگر نواحی شبه قاره هند رسید. در آن زمان، امامان نزاری قاسم شاهی سخت میکوشیدند که اقتدار خود را بر جوامع نزاری هند و آسیای مرکزی برقرار سازند. در چنین شرایطی پندیات جوانمردی جای بیست و ششمین پیر را در فهرست سنتی پیران نزاریه هند گرفت.
به نظر میرسد که پندیات جوانمردی بعدها،
برای جماعتهای نزاری سایر مناطق، بخصوص
بدخشان، نیز فرستاده شده باشد تا
بیعت آنها را با امامان شاخه قاسم شاهی نزاریه مؤکد گرداند.
(۱) علی بن محمد مستنصربالله ثانی، پندیات جوانمردی: از موعظات امام شاه مستنصر بالله دوم، چاپ و ایوانف، لیدن ۱۹۵۳.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «پندیات جوانمردی»، شماره۲۸۴۸.