پرلاک
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پِرْلاک، بندری در
اندونزی و قلمرو قدیمترین سلسلهای از شاهان
مسلمان به همین نام در سوماترای شمالی میباشد.
پِرْلاک، بندری در
اندونزی و قلمرو قدیمترین سلسلهای از شاهان
مسلمان به همین نام در سوماترای شمالی میباشد.
نام پرلاک (که در زبان مالایی به صورت تانجونگپرلاک (Tanjung Parlak) رواج دارد) در منابع گوناگون به اشکال متفاوت همچون برلاک، فرلک و فرلق ضبط شده است و برخی محققان، مجموعهای از یادکردهای این نام، به ویژه در آثار و نقشههای چینی را گردآوردهاند.
این بندر در شرق سوماترا، در شمال غربی اندونزی قرار دارد که امروزه نیز با نام پرلاک یا پورولاک (Peureulak)، به ویژه به سبب وجود پایانههای نفتی آن در منطقه سوماترا، معروف است.
گرچه در منطقه آسیای جنوب شرقی، مخصوصاً مجمعالجزایر مالایا، از سدههای نخست اسلامی حضور مسلمانان به گونههای مختلف بهویژه در هیئت بازرگانان، به چشم میخورد و میتوان ارتباط ساکنان منطقه را با سرزمینهای اسلامی و یاد کرد آنها را در منابع عصر اسلامی و برخی مدارک چینی بازجست
اما ظاهراً قدیمترین اطلاع نسبتاً دقیق درباره یک دولت اسلامی در سوماترای شمالی مربوط به حدود
سده ۷ق/۱۳م و منطقه پرلاک است.
مارکوپولو در ۶۹۱ق/۱۲۹۲م در گزارش خود از
سفر به شمال سوماترا، از بندری با دولت اسلامی و مردم شهرنشین مسلمان، به نام فرلک (پرلاک) سخن گفته است. او پذیرش
اسلام توسط ایشان را نتیجه مراودات آنها با بازرگانان
عرب دانسته، و دیگر ساکنان مناطق پیرامون را، همانند جانوران خوانده است.
مارکوپولو به گونهای از اسلام در پرلاک سخن گفته که باید گفت این
دین قریب به همان سالها وارد پرلاک شده بوده است.
یک سده پس از مارکوپولو،
ابن بطوطه نیز ضمن گذار از آن دیار از سُمَطره (سوماترا) سخن میگوید. براساس اشارات ابن بطوطه (۷۴۶ق/۱۳۴۵م)، به نظر میرسد که در طی یک
قرن، اسلام تا حد زیادی در منطقه رسوخ کرده بوده است و پادشاه پرتوان پرلاک در این زمان، سرزمین زیرنفوذ خود را وسعت بخشیده، با ایجاد ارتباط با کشورهای اسلامی به ویژه
ایران، پایههای اعتقادی و فرهنگی خود را استوار کرده بوده است؛
پادشاه بر مبانی دینی احاطه داشته، و ابن بطوطه او را مسلمانی
شافعی مذهب معرفی کرده، و از حضور انبوه انبوه فقیهان،
متکلمان و
ادیبان در دربار وی سخن گفته است.
برپایه آنچه در متون بومی بازمانده از آن منطقه همچون «سیره مالایا» آمده است، میتوان تصویری از پیشینه این پادشاهی را در نظر آورد. از لابهلای این متون اگرچه غالباً با افسانهها و مبالغهها درآمیخته، میتوان دریافت که پادشاهی این منطقه پیش از روی آوردن به اسلام هم از
قدرت قابل توجهی، به ویژه در دریانوردی برخوردار بوده است و بیشتر باید آن را حکومتی مبتنی بر
تجارت دانست که
دریا منبع اصلی زندگی آنها بهشمار میآمد و این معنی را «سیره مالایا» که با ارتباط یک ماهیگیر و دریا آغاز میشود، تأیید میکند.
به رغم انباشتگی متن «سیره مالایا» از
افسانه، برخی اطلاعات آن قابل توجه مینماید. راوی
داستان، ماراسیلو که در سوماترا به اسلام میگرود و خود را ملک صالح مینامد،
با یکی از دختران شاه پرلاک
ازدواج میکند و صاحب دو فرزند به نامهای ملکظاهر و ملک
منصور میشود. سالها بعد پرلاک بر اثر
جنگ دچار ضعف میشود و مردم آن پراکنده میشوند و از آن پس ملکصالح هرکدام از دو فرزند را بر بخشی از سرزمین فرمانروایی میدهد.
در پایان داستان، اسلام در تمام آن سرزمین رواج مییابد. این ملک صالح (د۶۹۷ق/۱۲۹۷م) در واقع نخستین پادشاه سوماترا بود
و پادشاه معرفی شده توسط ابن بطوطه را یکی از دو فرزند ملکظاهر، و نواده ملکصالح دانستهاند.
از
روایت مورد بحث برمیآید که افزون بر سوماترا، پرلاک نیز در گسترش اسلام در منطقه نقشی پراهمیت داشته است. ملکظاهر بندر تجارتی پرلاک را طی کشمکشهایی با بیگانگان و به ویژه غیرمسلمانان رونق بخشید
و پس از آن مجمعالجزایر مالایا در حرکت به سمت اسلام سرعت گرفت.
در برخی روایات دیگر به حضور یک هیئت تبلیغی از سوی شریف
مکه به سوماترا سخن به میان آمده است. در رأس این هیئت شخصی به نام شیخ اسماعیل قرار داشته که ضمن سفر به مناطق مختلف منطقه همچون مالایار، پاسوری و لامبری، در ترویج دین اسلام در آن جزایر، به ویژه پایگیری حکومت پرلاک گامهای مهم برداشته بوده است.
به هرحال درباره پرلاک سدههای میانی باید گفت که به نظر میرسد پذیرش اسلام از سوی مردم این منطقه را بیشتر باید از جانب دستگاه دولت نگریست.
ضعف دولت پرلاک در طی زمان و آمیختگی آن با دیگر حکومتهای مسلمان اطراف همچون پاسای (یکی از ۳ شهر اصلی
جاوه) و مالاکا، موجب سقوط این دولت شد. پس از آن پرلاک تنها به عنوان بندری که تا مدتها زیرنفوذ حکومت ماجاپاهیت قرار داشت،
یاد شده است؛ درحالی که
حکومت معاصر او، یعنی پاسای تا مدتها در عرصههای گوناگون تاریخی حضور داشت.
(۱) ابن بطوطه، رحلة، به کوشش محمدعبدالمنعم، عریان، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۲)
انصاری دمشقی محمد، نخبةالدهر، بیروت، ۱۴۰۸ق.
(۳) Alatas F،» Notes on Various Theoties Regarding the Islamization of the MalayArchipeolago «، Muslim World، Hartford، ۱۹۸۵، vol LXXV.
(۴) Arnold T W، The Preaching of Islam، Delhi، ۱۹۸۴.
(۵) Djajadiningrat Hoesein،» Islam in Indonesia «، Islam-The Staight Path، New York، The Ronald Press.
(۶) Ferrand G،» Malaka، le Malayu etMalayur «،» Les Voyages des Javanais á Madagascar «، Etudes sur la géographie arabo-islamique، Frankfurt، ۱۹۸۶، vol I.
(۷) Hall D G E، A History of Southeast Asia، New York، ۱۹۵۵.
(۸) Harrison B، Southeast Asia، New York، ۱۹۵۵.
(۹) Indonesia، Country Analysis Briefs، wwweiadoegov/cabs/indonesiahtml.
(۱۰) Laffan M F، Islamic Nationhood and Colonial Indonesia، London، ۲۰۰۳.
(۱۱) Pelliot P، Notes on Marco Polo، Paris، ۱۹۶۳.
(۱۲) Sedjarat Malayou Legends of the Malay Archipelago، tr M Devic and Ch C Starkweather، Malayan Literature، wwwblackmaskcom.
(۱۳) The Travels of Marco polo، London/New York، ۱۹۴۶.
(۱۴) Van Bruinessen M،» Origins and Development of the Sufi Orders in Southeast Asia «، Universiteit Utrecht، wwwletuunl/-martin Vanbruinessen/personal/publications/sufiordersin Indonesiahtm.
(۱۵) Yule H، The Book of Ser Marco Polo، New York، ۱۹۲۶.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۳، ص۵۵۰۳، برگرفته از مقاله «پرلاک».