پراچیذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پَراچی، زبان طایفۀ ایرانیتبار پراچی در افغانستان و پاکستان، و از زبان های ایرانی نو جنوب شرقی میباشد.
برخی به غلط زبان پراچی را جزو گویش های پامیری به شمار آوردهاند، در صورتی که گویش های پامیری شاخهای از زبان های ایرانی شمال شرقی هستند.
این زبان اکنون تنها در ۳ درۀ دامنه های جنوبی هندوکش رواج دارد: در ۸ روستا در درۀ شُتُل در شمال کابل، در ۶ روستا در درۀ غُچولان، و در ۲۱ روستا در درۀ پَچَغان. دره های غچولان و پچغان در محلی به نام نِجراو (نِجراب) در شمال کابل قرار دارند. شمار گویشوران پراچی در ۱۳۳۸ش/۱۹۵۹م حدود ۰۰۰‘۶ تا ۰۰۰‘۸ نفر بوده است.
برخی از مشترکات پراچی با زبان های ایرانی شمال غربی عبارتاند از حفظ انسدادیها و انسدادی ـ سایشی واکدار آغازی (یعنی: b, d, g, j/، مانند jan- «کشتن»، gū «گاو»، dah- «دادن»، bar- «بردن»)، ابدال dw آغازی ایرانی باستان به b (مانند bŎr «در»)، و حذف دندانی های (یعنی : /t، d/) باستانی در میان دو مصوت (مانند γâ «باد»، از •vāta-.
از ویژگی های جالب توجه نظام آوایی پراچی وجود واج های دمیدۀ انفجاری/ph, bh, th, dh, th, kh, gh/، سایشی/sh/ یا انسدادی ـ سایشی/čh/، روان/lh, rh/ و خیشومی/nh/ در آن است.
نشانه های جمع در پراچی عبارتاند از -ān برای جانداران و بیجانها، و به ندرت ā-َ، a-َ یا به کمک phŎr به معنی «دانه». نشانۀ حالت اضافی (ملکی) پسوند -ika است.
بیشتر حالات صرفی به کمک حروف اضافۀ پسایند بیان میشوند. مضافٌالیه مقدم بر مضاف است، اما گاه، تحتتأثیر فارسی، مضاف پیش از مضافٌالیه میآید و با کسرۀ اضافه به آن میپیوندد. این نکته دربارۀ صفت و موصوف نیز صادق است. به علاوه، صفت در زبان پراچی صورت تفضیلی و عالی ندارد. فعل در زبان پراچی دو ستاک دارد: حال و گذشته. ستاک حال برای ساخت امر و حال ساده، و با پسوند-tŎn برای ساخت حال استمراری و ماضی استمراری به کار میرود. ستاک گذشته برای ساخت ماضی ساده و ماضی تمنایی، و با پسوند -Ŏ برای ساخت ماضی نقلی، ماضی بعید، ماضی نقلی التزامی و ماضی بعید التزامی به کار میرود. افعال متعدی در همۀ زمان های ماضی (به غیر از ماضی استمراری) ساخت ارگتیو دارند. در گفتوگوهای دوستانه گاه در پایان فعل از پسوند -a یا -na استفاده میشود. واژه های دخیل در پراچی در شتل غالباً منشأ فارسی کابلی، و در غچولان و پچغان غالباً منشأ پَشایی و پشتو دارند.
(۱) ایرج پروشانی، پامیر، زبانها و گویشها، دانشنامۀ جهان اسلام، تهران، ۱۳۷۹ش، ج۵. (۲) احساس یارشاطر، زبانها و لهجه های ایرانی، همراه مقدمۀ لغتنامۀ دهخدا. (۳) Iranica. (۴) Kieffer, Ch M, Le Parāčī, l’õrmuŗi et le groupe des langues iraniennes du Sud-Est, Compendium Linguarum Iranicarum, ed R Schmitt, Wiesbaden, ۱۹۸۹. (۵) Morgenstierne, G, Indo-Iranian Frontier Languages, Oslo, ۱۹۷۳. (۶) Oranskij, I M, Les Langues iraniennes, tr J Blue, Paris, ۱۹۷۷. دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «پراچی»، شماره۵۴۸۷.
|