پترونه خلیل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پَتْرونه خَلیل، شورشی دورۀ نوگرایی در کشور عثمانی میباشد. او عامل اصلی قیامهای خیابانی
استانبول در نیمۀ سدۀ ۱۲ق/۱۸م بود که موجب
قتل وزیر و خلع سلطان عثمانی گردید.
خلیل مدتی عضو ینیچری در ارتش سنتی عثمانی بود و در جنگ عثمانی و ایران شرکت داشت و هم در نیروی دریایی عثمانی به عنوان لِوِند خدمت میکرده است
و بسا که واژۀ پترونه یا پترونا که از واژههای دخیل در
زبان ترکی است، رتبهای در نیروی دریایی عثمانی محسوب میشده است.
از اندیشههای انقلابی پترونه خلیل که تبار آلبانیایی داشت، و ازاینرو در میان ترکان عثمانی «آرناووت» (شاید نسبتی از روی
تحقیر) خوانده میشد، اطلاعی در دست نیست. او پیش از آغاز شورش، کارگر حمام در استانبول بود.
با این همه، ریشههای شورش
ربیع الاول ۱۱۴۳/سپتامبر۱۷۳۰ را باید در زمینههای مستعد آن در اوضاع امپراتوری عثمانی جُست، نه در شخصیت و تأثیر پترونه خلیل.
انگیزۀ شورش محدودی که خیلی زود به قیامی گسترده تبدیل شد، شکست نیروهای عثمانی از سپاه آخرین پادشاه
صفوی، طهماسب دوم به سرداری نادر بود که در جریان آن سرزمینهای تصرف شده به وسیلۀ عثمانیان هنگام بروز فتنۀ افغان باز پس گرفته شد.
دولت عثمانی که به هنگام سقوط
اصفهان از مرزهای خود با
ایران در
اندیشه بود، پس از پیمان با روسیه به بهانۀ حفظ و رهایی
مسلمانان سنی مذهب بالای رود ارس،
گرجستان، شیروان و
آذربایجان، به ایران حمله کرده بود. اکنون شکست از نادر، درحالی که سپاه عثمانی هنوز در اسکودار اردو زده، و
ابراهیم
پاشا نوشهرلی، صدر اعظم سخت مشغول تدارک حملۀ دیگر و جبران شکست بود، موجب هیجان عمومی در استانبول گردید.
چنین پیداست که صدر اعظم مخالفان و حاسدانی داشت که در صدد تضعیف او بودند و شورشیان که فرصت مناسبی را برای ایجاد اغتشاش انتظار میکشیدند، با پراکندن شایعاتی در باب بازگشت سپاه از
تبریز به استانبول و واگذاری قلمرو سنی مذهبان به
شیعیان، آتش
تعصب عوام را برافروختند. آنان تقصیر را به گردن صدر اعظم، سلطان و باقی درباریان انداختند و آنان را متهم به خروج از قلمرو شریعت کردند.
در حقیقت، دوران ۱۲ سالۀ صدارت
ابراهیم پاشا (۱۷۱۸-۱۷۳۰م)، اوج سلطنت ۲۷سالۀ سلطان احمد سوم و از مهمترین دورههای امپراتوری عثمانی به شمار میآید؛ زیرا در اثر افکار و اقدامات
ابراهیم پاشا که بیشتر از
جنگ به
صلح و نوسازی و اصلاح امور کشور میاندیشید، نخستین بار کشور به پیشرفتهای اروپایی توجه کرد.
همراه جنبۀ مثبت نوگرایی
ابراهیم پاشا، از ایجاد صنایع تا ترجمه و چاپ و انتشار کتاب، برخی جنبههای منفی عصر لاله، زمینههای سیاسی ـ اجتماعی، اقتصادی و اداری مناسبی را برای مخالفان دولت فراهم آورد
که باید بر آنها فشارهای روانی ـ اجتماعی وارد بر طبقات پایین مردم که رواج ظواهر نوگرایی را با دین و اعتقادات خود در تقابل میدیدند، افزود.
در روز حادثه (۲۶ربیعالاول/۲۸سپتامبر)، پترونه خلیل با تنی چند از یاران و همگامان خود، نخست در برابر مسجد بایزید استانبول مردم را جمع کرد و با دستاویز قرار دادن
مذهب، خطای سلطان و صدر اعظم را یادآور، و خواستار آزادی زندانیان شد. چون جمع قوت یافت، به بستن مغازهها پرداخت و عدهای از ینیچریها به او ملحق شدند و رئیسشان نیز از
ترس گریخت.
سلطان و درباریان از بیرون شهر بازگشتند و صدر اعظم کاری از پیش نبرد. شورش به یاری گروهی ماجراجو وسعت گرفت و مردم و مغازهداران تنها از ترس و در نتیجۀ ارعاب پترونه و یارانش بدون هرگونه رهبری فکری در این شورش شرکت جستند.
با از دست شدن اختیار اوضاع و پس از چند روز آمد و شد و مذاکره، سلطان که میخواست خود و سلطنتش را حفظ کند، تصمیم گرفت صدر اعظم را فدای خویش نماید، از اینرو، با شتاب دستور کشتن
ابراهیم
پاشا را داد. شورشیان با دیدن ضعف سلطان، عزل او را خواستار شدند و سرانجام، وی مجبور به کنارهگیری شد و پسر برادرش، محمود جانشین او گردید.
با تغییر سلطان، پترونه خلیل که پیدا بود از هیچ اندیشۀ انقلابی اصیلی پیروی نمیکند و تنها به ایجاد اغتشاش و سودجویی شخصی و قدرتطلبی پایبند است. با اینکه با کشتار و غارت و تخریب کاخهای عصر لاله به نوعی اقتدار دست یافته بود، هیچ اقدامی سیاسی به عمل نیاورد و از این موقعیت طلایی هیچ استفادهای برای در دست گرفتن رهبری و تثبیت اوضاع به نفع مردم و خود نکرد.
سلطان محمود اول که از مداخلههای بیجای او به تنگ آمده بود، مماشات با او را تاب نیاورد و سرانجام در
جمادی الاول/نوامبر همان سال او را با حیلهای به دام انداخت و کشت.
به این ترتیب کانون اصلی فتنهای که نزدیک به ۳ ماه آثار و مظاهر یک دورۀ ۱۲ سالۀ اصلاحات و نوگرایی را
تهدید میکرد، از میان رفت. چند ماه بعد برخی از باقیماندگان شورش پترونه خلیل که ظاهراً آلبانیایی بودند. به رهبری یک یونانی به نام جناکی یا یناکی دست به اغتشاش بزرگی زدند تا
انتقام رهبر مقتول خود را بگیرند؛ اما اینبار سلطان محمود اول که به رغم جوانی و تازهکاری نشان داد که میتواند سخت
خشن و جدی باشد، با همراهی صدر اعظم خود به سرعت دست به کار شد و
فتنه را فرونشاند. شمار کشتگان این شورش را از ۱۰تا۱۵ هزار تن نوشتهاند.
(۱) شاو ج. و. ا. ک. شاو، تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضانزاده، مشهد، ۱۳۷۰ش.
(۲) یوزف هامر پورگشتال، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمۀ زکی علیآبادی، به کوشش جمشید کیانفر، تهران، ۱۳۶۸ش.
(۳) DaniŞmend, İ H, İzahlı Osmanlı tarihi kronolojisi, Istanbul, ۱۹۷۲.
(۴) Dedeoğlu, A, The Ottomans, tr H I Ercan, Istanbul, ۱۹۸۲.
(۵) Mantran, R, Histoire de l’empire Ottoman, Lille, ۱۹۸۹.
(۶) Türk ansiklopedisi, Ankara, ۱۹۷۷.
(۷) UzunçarŞılı, İ H, Osmanlı tarihi, Ankara, ۱۹۸۲.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «پترونه خلیل»، شماره۵۴۷۷.