پاداش اصلاح (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اصلاح در برابر افساد، به معنای برطرف کردن فساد و تباهی و انجام دادن کار شایسته است.
در قرآن کریم ،
اصلاح مخلصانه و حل اختلافات مردم، از عوامل بهرهمندی از پاداش بزرگ
در آخرت شمرده شده آنجاکه میفرماید:
لا خیر فی کثیر من نجویـهم الا من امر بصدقة او معروف او
اصلـح بین الناس ومن یفعل ذلک ابتغآء مرضات الله فسوف نؤتیه اجرا عظیما.
«
در بسيارى از رازگويیهاى ايشان خيرى نيست مگر كسى كه (بدين وسيله) به صدقه يا كار پسنديده يا سازشى ميان مردم فرمان دهد و هر كس براى طلب خشنودى خدا چنين كند به زودى او را
پاداش بزرگى خواهيم داد.»
در تفسیر قمی در ذیل آیه شریفه: (لا خیر فى کثیر من نجویهم ...) آمده که پدرم از ابن ابى عمیر از حماد از حلبى از
امام صادق (علیه السلام) روایت کرد که فرمود: خداى تعالى تمحل را
در قرآن واجب کرده، عرضه داشتم: تمحل چیست فدایت شوم؟ فرمود: اینکه تو از برادر مومنت آبرومندتر و سرشناستر باشى و او به منظور رفع گرفتاریش به تو مراجعه کند و تو راز دل او را آهسته و محرمانه به دیگرى بگوئى تا چاره کار او کنى.
و
در کافى به سند خود از عبدالله بن سنان از ابى الجارود روایت کرده که گفت:
امام باقر ابو جعفر (علیه السلام ) فرمود: هر وقت من براى شما حدیثى گفتم از من بپرسید شاهد آن
در قرآن کریم کدام آیه است، آنگاه
در بعضى از سخنان خود فرمود:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از قیل و قال و از فساد مال و از کثرت سوال نهى فرموده، شخصى پرسید: یا بن رسول الله شاهد این گفتار
در کجاى قرآن کریم است ؟ فرمود: خداى عزوجل فرموده: (لا خیر فى کثیر من نجویهم، الا من امر بصدقه، او معروف، او
اصلاح بین الناس)، که این آیه از
نجوا نهى مىکند و قیل و قال نیز یکى از مصادیق نجوا است.
توبه و
اصلاح رفتار منافقانه، به توجه به آیات قرآن، سبب مصونیت از
دوزخ و بهرهمندی از پاداش بزرگ آخرتی میگردد:
ان المنـفقین فی الدرک الاسفل من النار..
«آرى منافقان
در فروترين درجات دوزخند و هرگز براى آنان ياورى نخواهى يافت»• الا الذین تابوا واصلحوا... فاولـئک مع المؤمنین وسوف یؤت الله المؤمنین اجرا عظیما.
«مگر كسانى كه توبه كردند و (عمل خود را)
اصلاح نمودند و به خدا تمسك جستند و
دین خود را براى خدا
خالص گردانيدند كه (
در نتيجه) آنان با مؤمنان خواهند بود و به زودى خدا مؤمنان را پاداشى بزرگ خواهد بخشيد».
در حقیقت نفاق راه و رسم افراد بى شخصیت و پست، و مرموز و ترسو، و بتمام معنى آلوده است.
اما براى اینکه روشن شود حتى این افراد فوق العاده آلوده راه بازگشت بسوى خدا و
اصلاح موقعیت خویشتن دارند، اضافه مىکند: مگر آنها توبه کرده و اعمال خود را
اصلاح نمایند (و گذشته را جبران کنند) و به دامن لطف
پروردگار چنگ بزنند و دین و ایمان خود را براى خدا
خالص گردانند.
(الا الذین تابوا و اصلحوا و اعتصموا بالله و اخلصوا دینهم لله).
اصلاح، درپی دارنده پاداشی تضمین شده از سوی
خداوند میباشد همانطور که
در قرآن میفرماید:
«والذین یمسکون بالکتـب واقاموا الصلوة انا لانضیع اجر المصلحین.
«و كسانى كه به كتاب آسمانى چنگ مىزنند و
نماز برپا داشتهاند (بدانند كه) ما اجر درستكاران را تباه نخواهيم كرد».
گذشت از بدی دیگران و
اصلاح بدکاری، دربردارنده پاداشی از سوی خدا میشود، همچنانکه
در قرآن میفرماید:
وجزؤا سیئة سیئة مثلها فمن عفا و
اصلح فاجره علی الله...
«و جزاى بدى مانند آن بدى است پس هر كه درگذرد و نيكوكارى كند
پاداش او بر عهده خداست به راستى او ستمگران را دوست نمىدارد».
این
آیه حکم مظلوم را که طلب یارى مىکند بیان مىنماید که چنین کسى
در انتصار خود مىتواند
در مقابل ستمگر رفتارى چون رفتار او داشته باشد که چنین تلافى و انتقامى
ظلم و بغى نیست.
وجه اینکه
در جمله (و جزاء سیئة سیئه مثلها)عمل متقابل مظلوم
در برابر ظالم را (سیئه) نامید.
در اینجا این سؤال پیش مىآید که اگر تلافى مظلوم، ظلم و بغى نیست چرا آیه مورد بحث آن را هم (سیئه) خوانده؟ بعضى
در پاسخ از آن گفتهاند: چون
در مقابل سیئه ستمگر قرار گرفته، همچنان که قرآن کریم
در جاى دیگر فرموده: (فمن اعتدى علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم).
زمخشری در پاسخ گفته: از این رو هر دو عمل را سیئه و بد خوانده که با هر کس چنان رفتار شود ناراحتش مىکند، ظالم با ظلم خود مظلوم را ناراحت مىکند و مظلوم هم با انتقام خود ظالم را، پس
در آیه شریفه حقیقت معناى کلمه رعایت شده. البته این نکته را هم گنجانده که مجازات ظلم ظالم باید مثل آن باشد، نه بیشتر، که
در این صورت عملى است پسندیده و گر نه عمل زشتى خواهد بود.
(فمن عفا و
اصلح فاجره على اللّه) - وعده جمیلى است به کسانى که به جاى
انتقام عفو و
اصلاح مىکنند. و ظاهرا مراد از
اصلاح این باشد که مظلوم بین خود و پروردگارش را
اصلاح کند. بعضى هم گفتهاند: مراد از
اصلاح،
اصلاح بین خود و ظالم بر خویش است، به اینکه عفو و اغماض کند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۴۸۰، برگرفته از مقاله «پاداش اصلاح». مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۱۱۵، برگرفته از مقاله «پاداش اصلاح».