ویلفردو پارتو
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ویلفردو پارتو جامعهشناس، اقتصاددان و فیلسوف ایتالیایی بود. اصل پارتو در اقتصاد و مفهوم بارآوری پارتو به نام او است.
ویلفردو فدریکو داماسو پارتو در سال ۱۸۴۸ در پاریس متولد شد. وی فرزند یک تبعیدی از ایتالیا بود. او تحصیلات خود را در
فرانسه آغاز کرد؛ ولی آنرا در
ایتالیا ادامه داد و در
ریاضیات و ادبیات کلاسیک تخصص یافت. پارتو در سال ۱۸۶۹ از دانشکده فنی تورین فارغالتحصیل شد و سپس حدود ۲۰ سالی را بهعنوان مهندس و مدیر دو شرکت راهآهن ایتالیا کار کرد. وی در سال ۱۸۹۰ در سن ۴۲ سالگی به
اقتصاد روی آورد و مدت ۷ سال در لوزان به تدریس اقتصاد پرداخت؛ ولی در سال ۱۹۰۰ که
ثروت زیادی به
ارث برد از این کار استعفا داد و به
سوئیس رفت و بقیه عمر را به مطالعه و تحقیق پرداخت. پارتو اندکی پیش از فوت، توسط حکومت موسولینی به عضویت مجلس سنای ایتالیا انتخاب شد. او جانشین
والراس در نظریات اقتصادی بود؛ که در سال ۱۹۲۳ در سوئیس وفات یافت.
۱. "رشته اقتصاد سیاسی" که در سال ۱۸۹۶-۱۹۹۷ بهچاپ رسید.
۲. "دستورالعمل اقتصاد سیاسی" در سال ۱۹۰۶ منتشر گشت.
۳. "اقتصاد ریاضی" که در سال ۱۹۱۱ منتشر شد.
۴. نقد دیدگاههای سوسیالیستی وی در سه مجلد با نام "نظام سوسیالیستی" در سالهای ۱۹۰۲-۱۹۰۳ از چاپ خارج شد.
۵. کار بزرگی با نام "ذهن و اجتماع" در باب جامعهشناسی عمومی در سال ۱۹۱۶ انجام داد.
پارتو دومین نفر از
مکتب لوزان است؛ مکتب لوزان (Lausanne School) توسط
لئون والراس (Leon Walras: ۱۸۳۴-۱۹۱۰) پایهگذاری شد؛ این مکتب علاوه بر بحث از مقوله مطلوبیت، به هزینه و
عرضه نیز پرداخته است؛ با این بیان که اگر قیمت، بالاتر از هزینه
تولید قرار گیرد، عرضه افزایش پیدا میکند تا قیمت را پایین آورد و بالعکس؛ اگر هزینه از
قیمت پیشی گیرد، عرضه کاهش پیدا کرده و قیمتها بالا میروند. پارتو یکی از بنیانگذاران اقتصاد ریاضی نیز شناخته شده است. دیدگاه او در مقوله تعادل عمومی در اقتصاد رفاه، جایگاه اساسی دارد.
نظرات اقتصادی پارتو بدین شرح هست:
جدا کردن مطلوبیت ترتیبی از مطلوبیت عددی؛ پارتو معتقد است که مطلوبیت کالاها و خدمات، همانند وزن اجسام قابل محاسبه واندازهگیری نیست. او با این وجود اضافه مینماید که این موضوع مانع این نخواهد بود که بگوییم و تصریح کنیم که هر مصرفکننده بهطور عقلایی مقادیر کالایی که میخرد انتخاب میکند. در حقیقت مصرفکننده میداند که مثلا برای او کدام ترکیب از کالاها با صرفهتر از ترکیبات دیگر است. با این ترتیب میتوان تصریح کرد که با قیمتهای موجود، کدام مقادیر از کالاها را انتخاب و مصرف میکند که به نظر او با صرفهتر باشد. این موضوع مبین آن است که جانشین کردن مقدار مشخصی از کالای A بهوسیله مقدار مشخصی از کالای B حائز همان مطلوبیت اولی است و مصرفکننده در صورتی اقدام به انتخاب کالای جانشین میکند، که قیمت همان مقدار از B، کمتر از قیمت همان مقدار از A باشد. اگر
نرخ نهایی جانشینی کالای A به B، کمتر از نسبت قیمت A به قیمت B باشد، میتوان نتیجه گرفت که ترکیب کالاهای انتخابشده توسط مصرفکننده بهنحوی خواهد بود که
نرخ نهایی جانشینی بین دو کالا، مساوی نسبت قیمت دو کالا باشد. بههمین جهت در حالت تعادل، برای مصرفکننده نسبت مطلوبیت
نهایی کالاها، مساوی نسبت قیمتهای آنها خواهد بود؛ زیرا اگر بتوان بهعنوان مثال ۲ واحد کالای B را جانشین یک واحد کالای A کرد، درست مثل این است که مطلوبیت
نهایی یک واحد از کالای A، دو برابر مطلوبیت
نهایی یک واحد از کالای B است؛ در این صورت
نرخ نهایی جانشینی کالای A به B یعنی برابر نسبت مطلوبیت
نهایی کالای Aبه B است.
تعادل مصرفکننده این امکان را به مصرفکننده میدهد که وی در انتخاب ترکیب کالای مورد نظر خود، احتیاجی به محاسبه واندازهگیری مطلوبیت نداشته باشد؛ بلکه کافی است که وی فقط یک نظم مشخص بین ترکیبهای ممکن کالاها برحسب اینکه آن ترکیبها برای او مطلوبیت بیشتر یا کمتری دارد، برقرار کند و ترکیب مختلف کالاها را برحسب مطلوبیت آنها رتبهبندی نماید. مثلا ترکیب x برای مصرفکننده در درجه اول و ترکیب y در درجه دوم و ترکیب z در درجه سوم مطلوبیت قرار دارند. با این بیان، مساله مطلوبیت که قبلا براساس اعداد کاردینال مطرح میشد و از این بابت مشکلاتی را برای اقتصاددانان در تحلیل اقتصادی بهوجود میآورد بهصورت اعداد اوردینال (رتبهبندی) بیان گردید؛ که احتیاجی بهاندازهگیری و محاسبه مطلوبیت توسط مصرفکننده نیست.
استثمار طبقات اجتماعی با هر دو نظام
سوسیالیسم و
لیبرالسیم؛ پارتو در زمینه سیاست اقتصادی هواداران اقتصاد آزاد مطلق و اقتصاد اشتراکی را به باد
انتقاد گرفت و در مقام بیان نظریه جدیدی پیرامون برگزیدگان و رهبران اجتماع برآمد؛ ولی توفیق چندانی برای تعریف دقیق آن نیافت. در عین حال بهعقیده او، آزادی اقتصادی مطلق و اقتصاد اشتراکی، هر دو مباین و مخالف طبیعت بشر است و به
استثمار غیرعادلانه طبقات مختلف اجتماع بهدست یکدیگر خواهد انجامید.
استفاده از
روانشناسی در تحلیلهای اقتصادی؛ پارتو در کتاب"ذهن و عین" میگوید که باید پیرامون عوامل محرّکه فعالیت
بشر، بررسیهای بیشتر و عمیقتری انجام داد و تنها به نفع شخصی اکتفا نکرد. بهنظر او، نباید تاثیر شهوات، اعتقادات و عادات را فراموش نمود و لو اینکه انسان غالبا تاثیر و اهمیت این عوامل را در پرده
استدلال و
منطق بپوشاند. بههمین جهت، نظریاتی که تنها جنبه منطقی و عقلایی داشته باشد، خواه ناخواه مصنوعی است؛ زیرا رفتار انسان تنها پیرو
عقل و منطق نیست و عوامل محرکه دیگری نیز دارد. با این کار، وی از روانشناسی در تحلیل اقتصادی استفاده کرد و نتایج خوبی بهدست آورد.
بهینه پارتو (Pareto efficiency)؛ در یک سیستم اقتصادی، بنگاههای تولیدی با بهکارگیری عوامل تولید و با توجّه به فنون تولیدی، مبادرت به تولید کالاها و خدمات میکنند. آنگاه کالاها و خدمات تولیدشده، بهوسیله مصرفکنندهگان، مصرف شده و برای آنها ایجاد مطلوبیت میکند. این بنگاهها، میتوانند ترکیبهای متفاوت نهادهها و سبدهای مختلف کالاها و خدماتی را تولید کنند که در واقع نشاندهنده تخصیصهای ممکن نهادهها، در تولید ستادهها است. البته همه این تخصیصها و همچنین هر مجموعهای از کالاها و خدمات، که با ترکیبات مختلفی بین مصرفکنندگان
توزیع میشوند، مناسب و کارآمد نیستند. مفهوم بهینه پرتو، در جهت تشخیص و تعیین شرایط کارآمد در بخش تولید و مصرف کالاها و خدمات مورد استفاده قرار میگیرد. آن توزیعی از کالاها و خدمات را "بهینه پارتو" یا کارآمد خوانند که نتوان با توزیع مجدد کالاها و خدمات، مطلوبیت یک مصرفکننده را افزایش داد مگر اینکه حداقل منجر به کاهش مطلوبیت یک مصرفکننده دیگر بیانجامد؛ بنابراین اگر بتوان با توزیع مجدد کالاها و خدمات، مطلوبیت یک مصرفکننده را بدون کاهش در مطلوبیت مصرفکنندگان دیگر افزایش داد هنوز به موقعیت کارآمد توزیع کالاها و خدمات یا "بهینه پارتو" در مصرف نرسیدهایم.
با تعریفی مشابه آنچه در بخش مصرف ذکر شد، میتوان شرط بهینه پارتو در تولید کالاها و خدمات را ارائه کرد. آن تخصیصی از نهادهها در تولید کالاها و خدمات، بهینه پارتو است که نتوان با تخصیص مجدد نهاده، تولید یک کالا یا خدمت را افزایش داد؛ مگر اینکه لااقل تولید یک کالا و خدمت دیگر، کاهش یابد. بنابراین اگر بتوان با تخصیص مجدد نهادهها، تولید یک کالا یا خدمت را بدون کاهش در تولید دیگر کالاها و خدمات، افزایش داد، شرایط تخصیص کارآمد نهادهها یا بهینه پارتو در تولید حاصل نشده است.
پارتو در مساله
تعادل در امر تولید بیان میکند که عناصر مختلف را به چه صورت باید باهم ترکیب نمود. وی در این زمینه اظهار میدارد که این داروها بیحساب و بر حسب اتفاق با یکدیگر ممزوج نمیشوند؛ بلکه میبایست برطبق قانون باشد. در شیمی آنرا قانونمندهای معین مینامند؛ که بیرعایت آن، جوهر عناصر مختلف با یکدیگر قابل ترکیب نیستند. در واقع این بیان فقط جنبه
تشبیه و
تمثیل دارد و الا ترکیب عوامل تولید در کارخانه، هرگز به دقت آمیزش عناصر هیدروژن و اکسیژن برای ترکیب آب نیست. ممکن است یک نتیجه معیّن را با عده بیشتر
کارگر و مقدار کمتر
سرمایه، بهدست آورد و بالعکس. آنچه میشود گفت این است که برای هر مورد، نسبت افضلی وجود دارد که با آن میتوان به حداکثر بهرهمندی رسید. شناسایی این برتری نسبت، به این صورت است که با کم و زیاد کردن واحدهای کار و سرمایه سودمندی
نهایی هریک از آنها را مساوی کرد.
پارتو در ابتدا برای توجیه مسائل اقتصادی، از پیچیدهترین روابط ریاضی استفاده میکرد و به نظریهپردازی انتزاعی میپرداخت. بههمین جهت خواندن آثار پارتو کار دشواری است؛ چراکه در یک صفحه از نوشته خود، افکار متعددی را مطرح کرده و بسیاری از آنها را ناتمام گذارده و توضیح آنها را به بعد موکول کرده بود. اما در اواخر از این امور دست برداشت و به مطالعه مسائل واقعی جامعه و امور اجتماعی پرداخت. او به این نتیجه رسید که برای حل و دریافت سؤالات اساسی زندگی نیازی به نظریهپردازی زیاد و استفاده از ریاضیات پیشرفته وجود ندارد؛ بلکه میتوان این مسائل را در یک بافت جامعهشناسی سیاسی، حل و فصل نمود. تاثیر افکار پارتو روی اقتصاد، بسیار تدریجی بود. تنها در دهه ۱۹۳۰ دنیای انگلیسی زبان با افکار او آشنا شد. تصویر او از انسان، تصویری بدبینانه است که دارای عواطف غیر منطقی است که با لایه نازکی از بحثهای منطقی پوشیده شده و علیالدوام درگیر ستیزههای طبقاتی است و بهندرت در نتیجه عمل "نخبگان" به آسایش دست مییابد.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ویلفردو پارتو»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۲/۲۴.