وکیل الملک نوری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وکیل
الملک نوری، محمد اسماعیلخان، از رجال دورۀ قاجار و حاکم
کرمان بوده است.
وی فرزند فتحعلی خان نوری، معروف به کوه نور، بود.
تاریخ تولد وی در منابع ذکر نشده، ولی براساس سن او در هنگام
مرگ ، احتمالا در حدود ۱۱۹۴ به
دنیا آمده است.
وی در نور
مازندران به دنیا آمد. در جوانی در
تبریز و در دستگاه ناصرالدین میرزا (بعداً شاه) مشغول به خدمت بود. در ۱۲۶۱ در دوران حکومت فضلعلیخان بیگلربیگی، مأموریت کرمان یافت.
در این دوره
املاکی از خالصجات دیوانی را به تیول گرفت و به آبادی آنها پرداخت.
در ۱۲۷۵، به سبب بدگویی برخی از امنای دولت که از کفایت و لیاقت او بیم داشتند، به
تهران احضار شد. محمداسماعیلخان در نزد ناصرالدینشاه خود را از تهمت مبرا ساخت. حاکم وقت، غلامحسین سپهدار، عزل و کیومرث میرزا (پسر قهرمان میرزا و نوۀ عباس میرزا نایبالسلطنه) در
رمضان همان سال حاکم کرمان گردید و محمد اسماعیل خان نیز، به فرمان ناصرالدینشاه، پیشکار حاکم کرمان شد.
ازآن زمان محمداسماعیلخان حاکم واقعی کرمان و کیومرث میرزا حاکم اسمی کرمان بود.
وی در این سال (۱۲۷۵) طایفۀ بهارلو (از طوایف فارس) را که شرارت کرده و در کرمان دست به غارت زده بودند تنبیه، و رؤسای آنان را دستگیرکرد و به تهران فرستاد. وی حدود دویست خانوار ازاین طایفه را در نرماشیر سکونت داد و برایشان مقرری تعیین کرد تا به شرارت دست نزنند.
به سبب دخالت دولت انگلیس در امور بندرهای مکران (از جمله چابهار و گواتر) – که در آن زمان تحت حکومت کرمان و در اجارۀ امام مسقط بود – نمایندۀ ایران در مسقط پیشنهاد کرد محمد اسماعیلخان مأمور رسیدگی به امور آن نواحی شود.
محمد اسماعیلخان در ۱۲۷۶ لقب وکیل
الملک گرفت
. در این سال آزادخان افغان به
بلوچستان حمله کرد و قلعۀ جالق و فدک را گرفت. وکیل
الملک با لشکری در محلی به نام ریگان در بلوچستان توقف کرد و سپاهیان خود را به مقابله با وی فرستاد. این درگیری بیش از دو ماه ادامه یافت تا اینکه آزادخان گریخت و وکیل
الملک نیز به کرمان بازگشت.
در ۱۲۷۸، وکیل
الملک در کرمان قلعۀ انگوران را، که در تصرف یاغیان بود، گرفت و یاغیان را به تهران فرستاد
همچنین برای سرکوب امیر امین ایرافشانی و طایفۀ احمد زهی، که عصیان کرده بودند، به بلوچستان رفت. ابتدا قلعۀ ایرافشان را محاصره کرد و سرانجام، پس ازچهل روز، آنجا را به تصرف درآورد.
در ۱۲۸۱، از بلوچستان خبر رسید که صاحب منصبان انگلیسی از بندر گوادر آمدهاند و قصد دارند
بندر طیس (در خلیج چابهار و بندر تجاری کرمان قدیم) را تصرف کنند. وکیل
الملک، میرزا مهدیخان سرهنگ را از قشون کرمان روانۀ طیس کرد تا هر چه زودتر در آنجا قلعهای کوچک بنا کند و مانع مداخلۀ بیگانگان در این ناحیه شود.
همچنین، یاغیان و خانهای آشوبگر سیستان را سرکوب کرد و امنیت را به آنجا بازگرداند.
در همان سال، ناصرالدینشاه به وکیل
الملک دستور داد که از فروش زمین به خارجیها خودداری کند.
وکیل
الملک در ۱۲۸۱ به جنابی
و در ۱۲۸۲ به سرداری ملقب شد.
در ۱۲۸۲، به سبب حملۀ ملخ، قحطی شد و قیمت
غلات افزایش یافت. عدهای در شهر شورش کردند و کیومرث میرزا، حاکم کرمان، به مخالفت با وکیل
الملک برخاست. وکیل
الملک نیز زمینۀ مراجعه او را به تهران فراهم کرد و کیومرث میرزا در اواخر ۱۲۸۲ به تهران رفت
بدین ترتیب، وکیل
الملک در
شوال ۱۲۸۲
یا در ۱۲۸۳، به جای کیومرث میرزا، حاکم کرمان شد
.
وکیل
الملک در ۱۶
جمادیالاخرۀ ۱۲۸۴، بعد از نود سالگی، در کرمان درگذشت و جنازه اش را در نجف، در عمارتی که به دستور خودش ساخته شده بود، به خاک سپردند.
وکیل
الملک از حاکمان معروف و مؤثر در کرمان بود. وی بناها، عمارات، قناتها و کاروانسراهای بسیاری احداث کرد.
بازار وکیل، دو دروازۀ جدید برای شهر کرمان به نام ناصریه و وکیل، دو باب حمام (برای اطلاع بیشتر از اقدامات عمرانی وکیل
الملک
تکیۀ
سیدالشهدا در محلۀ سنگلج تهران و تکیهای در روستای یوش، از توابع نور مازندران، از جمله آثار اوست.
در ۱۳۱۶، در محلۀ سنگلج در خانۀ خود وکیل
الملک مدرسهای به نامِ افتتاحیه گشایش یافت.
وکیل
الملک سبب جذب و پرورش و پیشرفت اهل فن و صنعت در کرمان شد. در دورۀ او، تولید شال و فرش کرمان و نیز تجارت رشد کرد.
وکیل
الملک، میرزاعلیاکبرخان نفیسی ناظمالاطبا کرمانی را به تهران فرستاد تا در
دارالفنون تحصیل کند.
همچنین هزینۀ چاپ کتاب تاریخ ایران سرجان ملکم، ترجمۀ میرزا اسماعیل حیرت، را که در۱۲۸۹ در
بمبئی منتشر شد، پرداخت
کتابهای دیگری نیز به همت وکیل
الملک و پسرش، مرتضی قلیخان (وکیل
الملک ثانی)، منتشرشد، از جمله کتابی دربارۀ
حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم و احوال
خلفای راشدین و
اصحاب پیامبر و نیز حضرت
علی علیهالسلام.
وی
ثروت بسیاری داشت، به قولی نه کرور پول در دوران حکومتش در کرمان به دست آورد و مواجب او سالی سههزار تومان بود.
وکیل
الملک حاکمی با کفایت بود. خط نستعلیق را خوب مینوشت. نثر ساده و استواری داشت. از علم تاریخ نیز با اطلاع بود و آداب و رسوم ملل را میشناخت.
گفتهاند که ناصرالدینشاه صدارت اعظمی را به او پیشنهاد کرده بود، ولی وی که از اوضاع دربار ناراضی بود و اصلاح امور را غیرممکن میدید، از پذیرش آن خودداری کرد. وکیل
الملک بهانۀ تهدید درباریان شده بود، زیرا ناصرالدین شاه او را لایقتر و در امور کشور بصیرتر میدانست.
وزیری کرمانی
او را فردی نیکفطرت، با صفات پسندیده وصف کرده است. جوانمردی، مردمداری، و ایستادگی او در برابر بیگانگان، نزد اهالی
کرمان مَثل شده بود.
اهالی کرمان نیز، بنا بر آنچه در روزنامۀ دولت علیه
ایران آمده، از کفایت و نیکوکاری وی خرسند بودند. با این همه، عملکرد وکیل
الملک درمورد میرزا رضا کرمانی، قاتل
ناصرالدینشاه ، حاکی از ظلم وکیل
الملک به وی است. وکیل
الملک ملک او را گرفته و به فرد دیگری داده بود و بدین سبب، میرزارضا از کرمان به
یزد رفته بود. به گفتۀ میرزا رضا، وکیل
الملک هر روز برای خرجتراشی و اضافه شدن مواجب، یک یاغی جعلی به دولت معرفی میکرد و هر وقت اضافه مواجب و منصب میخواست، میرزا رضا را میگرفت.
مرتضی قلیخان، پسر وکیل
الملک، در ۱۲۸۶ به وکیل
الملک (ثانی) ملقب شد و حکومت کرمان و بلوچستان را گرفت.
بعد از وکیل
الملک،
حکومت در کرمان خانوادگی شد. وی با طوایف بزرگ کرمان وصلت کرد و جد اسفندیاریهای کرمان است.
به قولی، کرمان در دورۀ چهار حاکم، آباد شده است: گنجعلیخان، میرزا ابراهیمخان ظهیرالدوله، وکیل
الملک اول، و وکیل
الملک ثانی
(۱) یحیی احمد کرمانی، فرماندهان کرمان، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش.
(۲) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، چاپ محمد اسماعیل رضوانی، تهران ۱۳۶۳ـ ۱۳۶۷ ش.
(۳) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، الماثر و الآثار، یا چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ـ ۱۳۶۸ ش.
(۴) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، مرآت البلدان، چاپ عبدالحسین نوابی و میرهاشم محدث، تهران ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸ش.
(۵) فرخخان امینالدوله، مجموعه اسناد و مدارک فرخخان امینالدوله، چاپ کریم اصفهانیان، علیاصغر عمران و قدرتالله روشنی، تهران ۱۳۵۷ش.
(۶) حسن حبیبی و محمدباقر وثوقی، بررسی تاریخی، سیاسی و اجتماعی اسناد بندرعباس، تهران ۱۳۸۷ش.
(۷) محمد جعفر خورموجی، حقایقالاخبار ناصری، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۳ش.
(۸) روزنامه دولت علیه ایران، چاپ کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران ۱۳۷۰ش.
(۹) عبدالحسینخان سپهر، مرآت الوقایع مظفری، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۶ش.
(۱۰) ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، چاپ علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۶۲ش.
(۱۱) شمسالدین نجمی، «آثار و خدمات اجتماعی وکیل
الملک محمداسماعیلخان نوری اسفندیاری»، میراث جاویدان، سال ۱۲ (بهار ۱۳۸۳)، ش ۴۵.
(۱۲) اسدالله نوری اسفندیاری، تاریخ خانواده اسفندیاری، تهران ۱۳۲۹ش.
(۱۳) احمدعلی وزیری کرمانی، تاریخ کرمان، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۶۴ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «وکیل الملک نوری»، شماره۷۱۹۶.