• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وکیع بن جراح رؤاسی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





وکیع بن جراح رؤاسی (۱۲۹-۱۹۷ق)، از حافظان، راویان کثیرالحدیث و ثقه نزد اهل سنت در قرن دوم هجری قمری بود.
از او روایاتی درباره فضایل امام علی (علیه‌السّلام) نقل شده که برخی از آنها می‌تواند از اعتقاد به امامت و تشیع وی خبر دهد.



ابوسفیان وکیع بن جراح بن ملیح بن عدی بن فرس رؤاسی کوفی، اهل کوفه و از طایفه عامر بن صعصعه بود. در اصل و نسبش اختلاف است: برخی اصل او را از نیشابور و گروهی از سُغد، ناحیه‌ای خوش آب و هوا بین سمرقند و بخارا گفته‌اند.
تاریخ ولادتش به اختلاف بین سال‌های ۱۲۷ تا ۱۲۹ق نقل شده است. پدرش جراح ریاست بیت المال مهدی عباسی (خلافت ۱۵۸-۱۶۹ق) را به عهده داشت.


وکیع بن جراح امام اهل کوفه بود و از کسانی چون اسماعیل بن خالد، هشام بن عروه، سلیمان بن اعمش، ابن جریج، اوزاعی و سفیان ثوری حدیث شنیده و روایت کرده است.
راویان و محدثان برجسته‌ای نیز از ایشان روایت کرده‌اند که از آن میان افرادی همچون عبدالله بن مبارک، یحیی بن آدم، قتیبة بن سعید و احمد بن حنبل را می‌توان نام برد.


وکیع در سال ۱۴۵ق به بصره رفت و بارها نیز به بغداد سفر کرد که در یکی از این دفعات،‌ هارون (خلافت ۱۷۰-۱۹۳ق) خواست وی را به قضاوت منصوب کند که نپذیرفت. وکیع کثیرالحدیث، ثقه، اهل فضل و از حافظان استوار بود.
گفته‌اند که وی هرگز کتابی به دست نمی‌گرفت، بلکه کتاب‌هایش را از حفظ می‌خواند.
او فردی عابد و صائم بود و گویند که هر شب قرآن را ختم می‌کرد.
از او روایاتی درباره فضایل امام علی (علیه‌السّلام) نقل شده که برخی از آنها می‌تواند از اعتقاد به امامت و تشیع وی خبر دهد از جمله آنها حدیث نبوی ««مَنْ فَضَّلَ اَحداً مِنِ اِصْحَابِي عَلی عَلِيٌ فَقَدْ كَفَر»» می‌باشد.


وکیع به هنگام بازگشت از حج در مکانی به نام فید، از روستاهای میان راه مکه و مدینه درگذشت.
سال وفاتش به اختلاف از ۱۹۶ تا ۱۹۸ق نقل شده است.


وکیع دارای آثار و تالیفاتی نیز بوده که عبارت‌انداز: کتاب السنن المعرفة و التاریخ کتاب فی اختلاف العدد، تفسیر القرآن و کتاب الزهد. (دیگر منابع:
[۲۷] امین، سید حسن، مستدرکات اعیان الشیعه، ج۳، ص۳۰۳.
)


۱. ابن حبان، محمد بن حبان، الثقات، ج۶، ص۱۸۰.    
۲. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۷۸.    
۳. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۷، ص۲۶۰.    
۴. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۳، ص۲۲۲.    
۵. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۳۰، ص۴۸۳.    
۶. ابن حبان، محمد بن حبان، الثقات، ج۶، ص۱۸۱.    
۷. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۶، ص۱۸۰.    
۸. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۶، ص۱۸۱.    
۹. بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، ج۸، ص۱۷۹.    
۱۰. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۱۸۶.    
۱۱. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۳۹۴.    
۱۲. ابن حبان، محمد بن حبان، مشاهیر علماء الامصار، ص۲۷۲.    
۱۳. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۵، ص۶۴۷.    
۱۴. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۶، ص۱۸۱.    
۱۵. نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۱۰۴-۱۰۵.    
۱۶. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۱۳، ص۴۵۵.    
۱۷. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۳۹۴.    
۱۸. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۴، ص۲۸۲.    
۱۹. ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۲۲۵.    
۲۰. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۳۰، ص۴۸۴.    
۲۱. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۸، ص۱۱۷.    
۲۲. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۱۶۶.    
۲۳. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۵۳.    
۲۴. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۵۰۰.    
۲۵. بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الصغیر، ج۲، ص۲۵۶.    
۲۶. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۹، ص۱۴۰.    
۲۷. امین، سید حسن، مستدرکات اعیان الشیعه، ج۳، ص۳۰۳.
۲۸. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۲۷.    
۲۹. وکیع ضبی، محمد بن خلف، اخبار القضاة، ج۳، ص۱۸۴.    
۳۰. ابن ابی حاتم رازی، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، ج۹، ص۳۷.    
۳۱. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۶، ص۸۰.    
۳۲. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۲، ص۴۵۸.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «وکیع رؤاسی»، ج۱، ص۸۱۱.






جعبه ابزار