وَهَبَ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَهَبَ:
(الَّذِي وَهَبَ) وَهَبَ: در اصل از ماده
«هبة» به معنى «بخشيدن و عطا كردن» است، بدون هيچگونه چشمداشت به عوضى.
چنانكه
خداوند، «
اسماعیل و
اسحاق» را به
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) با اينكه در سن پيرى بود به او عطا فرمود و دعاى او را مستجاب كرد، او نيز از اين موهبت،
حمد و سپاس خداى را بهجاى آورد.
به موردی از کاربرد
وَهَبَ در
قرآن، اشاره میشود:
(الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاء) (
ستايش مخصوص خدايى است كه در پيرى، اسماعيل و اسحاق را به من بخشيد؛ به يقين
پروردگار من، شنونده و اجابتكننده دعاست.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اين جمله به منزله جمله معترضه است كه در وسط دعاى آن جناب قرار گرفته است. و باعث گفتن آن در وسط
دعا اين بوده كه در ضمن خواستههايش ناگهان به ياد عظمت نعمتى كه خدا به وى ارزانى داشته افتاده كه بعد از آنكه همه اسباب عادى فرزنددار شدنش را منتفى نموده بود دو فرزند صالح چون اسماعيل و اسحاق به وى داده. و اگر چنين عنايتى به وى فرمود به خاطر استجابت دعايش بود. ابراهيم (علیهالسلام) در بين دعايش وقتى به ياد اين نعمت مىافتد ناگهان رشته
دعا را رها نموده به شكر خدا مىپردازد و
خدای را بر استجابت دعايش ثنا مىگويد.
(وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَ نُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَ مِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسَى وَ هَارُونَ وَ كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ) (و اسحاق و
یعقوب را به او (ابراهيم) بخشيديم و همه را هدايت كرديم و نوح را نيز پيش از آن (ها
هدایت نموديم و از فرزندان او،
داود و
سلیمان و
ایوب و
یوسف و
موسی و
هارون را هدايت كرديم؛ اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: اسحاق فرزند ابراهيم (علیهالسلام) و يعقوب فرزند اسحاق است و اينكه فرمود:
(كُلًّا هَدَيْنا) و لفظ كلا را مقدم بر هدينا ذكر كرد براى اين است كه دلالت كند بر اينكه هدايت الهى، هر يک از نامبردگان را مستقلا شامل شده، نه اين كه هدايت خدا به طور استقلال ابراهيم را شامل شده و آن ديگرى را به طور تبعى و طفيلى. در
حقیقت اين تعبير به منزله اين است كه گفته باشد: ما ابراهيم (علیهالسلام) را هدايت كرديم، اسحاق را هم هدايت كرديم، يعقوب را هم هدايت كرديم.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ) (راسخان در علم، مىگويند: «
پروردگارا! دلهايمان را، بعد از آنكه ما را هدايت كردى، از راه حق منحرف مگردان و از سوى خود، رحمتى بر ما ببخش، زيرا تويى بخشنده!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: اين درخواست يكى از آثار رسوخ و ثبات آنان در علم است، كه چون خدا را آن طور كه بايد شناختند
یقین كردند كه از ناحيه خود مالک هيچ چيز نيستند و مالكيت، منحصر در
خدای عزوجل است و چون چنين ايمانى دارند در هر حال اين ترس را دارند كه خدا دلهايشان را بعد از رسوخ علم منحرف سازد، لذا به پروردگار خود پناه مىبرند و درخواست مىكنند كه پروردگارا دلهاى ما را بعد از آنكه هدايتمان كردى منحرف مساز و از ناحيه خود رحمتى به ما ببخشاى، تا نعمت رسوخ در علم براى ما باقى بماند و ما را در سير بر صراط مستقيم هدايت، كمک كند و در سلوک در مراتب قرب، يارمان باشد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
در آيه ۸۴
سوره انعام باز درباره مواهبى كه خداوند به ابراهيم (علیهالسلام) داده است، مىخوانيم:
(وَ وَهَبْنٰا لَهُ إِسْحٰاقَ وَ يَعْقُوبَ...) «و اسحاق و يعقوب را به او (ابراهيم) بخشيديم».
منظور از «يعقوب» در
آیه فوق، فرزند اسحاق است و اگر در اينجا اشاره به فرزند ديگر ابراهيم، «اسماعيل» نشده، شايد به خاطر آن است كه تولّد «اسحاق» از مادر عقيمى همچون «ساره» آن هم در سن پيرى، موضوع بسيار عجيب و موهبتى غيرمنتظره بوده است. در آيه زير به دو كلمه «
هب» و «
وهّاب» برمىخوريم كه هردو از ريشه «
هبة» به معنى «بخشيدن» گرفته شده، اوّلى فعل امر و دوم از اسماى حسناى الهى (صيغه مبالغه) يعنى بسيار بخشنده است. راسخان در علم مىگويند:
«پروردگارا، دلهاى ما را - بعد از آنكه ما را هدايت كردى - (از راه
حق) منحرف مگردان و از سوى خود رحمتى بر ما ببخش، زيرا تو بسيار بخشندهاى»
(وَ هَبْ لَنٰا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ اَلْوَهّٰابُ)
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «وَهَبَ»، ج۴، ص۷۴۷.