• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ولایت تشریعی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منظور از ولایت تشریعی این است که خدای سبحان با جعل قوانین نورانی، انسانها را از ظلمت گناه به نور اطاعت، هدایت می‌کند و آن همان جعل و ابلاغ احکام تکلیفی مانند نماز یا احکام وضعی مانند طهارت در عبادات و صحت و فساد عقود و ایقاعات در معاملات است. ولایت تشریعی، خاص واجب الوجود است اما ولایت تشریعی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بدین معناست که رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مقام تصمیم گیری، اختیار، اراده و انتخاب بندگان مقدم بر آنان است. بعد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هر آنچه برای پیامبر لازم بود تا بر مردم حکومت کند و به اداره امور مسلمین بپردازد و جامعه‌ای دیندار تشکیل دهد، همان ویژگی‌ها برای امام علی (علیه‌السّلام) هم لازم است.



ولایت یا تکوینی است یا تشریعی؛ زیرا امور جهان یا حقیقی است یا اعتباری. امور حقیقی اموری است که عمل اختیاری انسان در بود و نبود آنها دخیل نباشند و منظور از امور اعتباری که دارای اصطلاحات متعدد است، اموری است که در حوزه حیات انسانی یافت می‌شود، به گونه‌ای که اگر انسان نباشد از آنها خبری نیست. مانند ملکیت، ریاست، زوجیت و اموری از این سنخ که انسان برای گذراندن زندگی خود آنها را اعتبار کرده است.
[۱] جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن، قم، اسراء، ۱۳۸۳، ص۴۳۳.

ولایت تشریعی از آن جهت اعتباری نامیده شده که خداوند برای هدایت انسانها، قوانینی را جعل و اعتبار نموده، نه اینکه ولایت تشریعی، امری اعتباری باشد. زیرا اگر کسی سبب جعل قانون شود، ولایت او بر قانون، امری حقیقی و تکوینی است. البته ولایت حاکم اسلامی از سنخ ولایت تشریعی است که بر خردورزان جامعه مستقر است، چنان که ولایت پدر و جد بر خردسالان محجور از قبیل ولایت تشریعی است که در محدوده‌ی شریعت، قابل اجرا است.
[۲] جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن، قم، اسراء، ۱۳۸۳، ص۴۳۴.

ولایت تشریعی از آن جهت اعتباری نامیده شده که خداوند برای هدایت انسانها، قوانینی را جعل و اعتبار نموده، نه اینکه ولایت تشریعی، امری اعتباری باشد.
آیه الله جوادی آملی درباره تقسیمات ولایت بیان دقیقی دارند:
از نظر ایشان ولایت به معنای سرپرستی، چند سنخ است که به حسب آنچه سرپرستی می‌شود (مولی علیه) متفاوت می‌گردند. ولایت به معنای سرپرستی، گاه ولایت تکوینی است، گاهی ولایت بر تشریع است، و زمانی ولایت در تشریع.
در ولایت تکوینی به دلیل آنکه به تکوین و موجودات عینی جهان مربوط می‌شود، رابطه‌ای حقیقی میان دو طرف ولایت وجود دارد و ولایت حقیقی است، اما ولایت بر تشریع و نیز ولایت در تشریع همگی ولایت‌های وضعی و قراردادی هستند؛ یعنی رابطه سرپرست با سرپرستی شده، رابطه علی و معلولی نیست که قابل انفکاک و جدایی نباشد.
«ولایت تکوینی» یعنی سرپرستی موجودات جهان و عالم خارج و تصرف عینی داشتن در آنها؛ مانند ولایت نفس انسان بر قوای درونی خودش.
بازگشت این ولایت تکوینی، به «علت و معلول» است. از اینرو، ولایت تکوینی (رابطه علی و معلولی)، هیچ گاه تخلف بردار نیست.
«ولایت بر تشریع» همان ولایت بر قانون گذاری و تشریع بر احکام است یعنی اینکه کسی، سرپرست جعل قانون و وضع کننده اصول و مواد قانونی باشد. این ولایت که در حیطه قوانین است.
«ولایت تشریعی» یعنی نوعی سرپرستی که نه ولایت تکوینی است و نه ولایت بر تشریع و قانون، بلکه ولایتی است در محدوده تشریع و تابع قانون الهی که خود دو قسم است: یکی ولایت بر محجوران و دیگری ولایت بر جامعه خردمندان.
[۳] جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، ص۱۲۲-۱۲۴.

با توجه به این که در گذشته به ولایت تکوینی پرداختیم در این نوشتار به توضیح ولایت تشریعی خواهیم پرداخت.


کلمه تشریع از کلمه شرع است که به معنی طریق، روش و راه آمده است. شارع از نظر لغت راه آشکاری است که همه از آن عبور می‌کنند. شریعه راهی است که آدمی با تعقیب به سطح آب هدایت می‌شود و به آب زلال دست می‌یابد و در اصطلاح کلامی شریعت (جمع شرایع) عبارتست از طریقه واضحه و شامل احکام و سنتی است که خداوند آن را برای بندگان معین کرده است.
تشریع از کلمه شرع آمده و به معنای راه اندازی و به عبارت ساده تر قانون گذاری است که از سوی خداوند انجام می‌شود و شارع دین کسی است که راه خدایی را به افراد می‌نمایاند و آنرا آشکار می‌سازد.
[۴] روحانی، هادی، نگاهی به مسئله ولایت، ص۱۰۱-۱۰۶.

منظور از ولایت تشریعی این است که خدای سبحان با جعل قوانین نورانی، انسانها را از ظلمت گناه به نور اطاعت، هدایت می‌کند و آن همان جعل و ابلاغ احکام تکلیفی مانند نماز یا احکام وضعی مانند طهارت در عبادات و صحت و فساد عقود و ایقاعات در معاملات است.
[۵] جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن، قم، اسراء، ۱۳۸۳، ص۴۳۴.

منظور از ولایت تشریعی این است که خدای سبحان احکام تکلیفی مانند نماز یا احکام وضعی مانند طهارت در عبادات و صحت و فساد عقود و ایقاعات در معاملات را جعل و ابلاغ می‌کند.


ولایت تشریعی، خاص واجب الوجود است که شارع و مشرع است و برای عبادش، شریعت و آئین قرار می‌دهد و جز او کسی حق تشریع را ندارد.
[۶] حسن زاده، حسن، ولایت تکوینی، قم، قیام، ۱۳۷۱، ص۶۰.

ولایت تشریعی خداوند مخصوص انسان است و عمومیت آن به اعتبار اشتمال او بر مومن و غیرمومن است و به بیانی دیگر: ولایت تشریعی خداوند نسبت به همه ی انسانها، چه کافر و چه مومن، یکسان است؛ یعنی هر فرد عاقل و بالغی تحت ولایت تشریعی خداوند قرار دارد. زیرا کفار و منافقان، همانند اهل ایمان، در برابر اصول دین موظف به اعتقاد و در برابر فروع، مکلف به انقیاد هستند.
[۷] جوادی آملی، عبدالله، شمیم ولایت، ص۱۰۱.

منظور از ولایت تشریعی خداوند، ولایت بر تشریع است. تنها قانون کامل و شایسته بر انسان، قانونی است که از سوی خالق انسان و جهان و خدای عالم و حکیم مطلق باشد و لذا ولایت بر تشریع و قانونگذاری منحصر به ذات اقدس اله است
[۸] جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، ص۱۲۴.
چنانکه قرآن کریم در این باره فرموده است: «ان الحکم الا لله»
منظور از ولایت تشریعی خداوند، ولایت بر تشریع است و ولایت بر تشریع و قانونگذاری منحصر به ذات اقدس اله است


مقدمات برهان «ولایت تشریعی» خدای سبحان را این گونه می‌توان برشمرد:
مقدمه یکم. انسان به تنهایی قدرت اداره امور معاش خویش را ندارد؛ زیرا فراهم ساختن خوراک و پوشاک و... از توان یک نفر بیرون است، ولی در پرتو همکاری انسان‌ها این امور آسان می‌شوند. به همین دلیل گفته‌اند : الانسان مدنی بالطبع؛
مقدمه دوم. اجتماع مردم برای تعاون وقتی موثر است که بر اساس عدل و تعامل، با یکدیگر ارتباط داشته باشند، نه براساس ستم و چپاول؛
مقدمه سوم. افعال بشری و انواع ارتباط آنان با یکدیگر از امور جزئی و بی نهایت است؛
مقدمه چهارم. تعامل عادلانه در پیوند انسان‌ها تنها براساس قوانین کلی امکان پذیر است. پس جامعه بشری ناگزیر از وجود شریعت و قوانین کلی است؛
مقدمه پنجم. قانون گذار باید به حقایق و مصالح و نیازهای انسان، دانا و بر عملی ساختن آن توانا باشد؛
نتیجه: قانون گذار فقط باید خدای دانا و توانا باشد.
[۱۰] جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ص۳۳.

برهان دیگر بر انحصار ولایت تشریعی در خداوند بدین شکل اقامه می‌شود که انسان به مقتضای حکمت الهی برای هدفی آفریده شده است. هدف خلقت انسان در دنیا، به دلیل این که دار تزاحم است، تحقق پیدا نمی‌کند. از این رو هدف خلقت با حیات جاودان محقق می‌شود. برای نیل به هدف راهی لازم است تا با طی کردن آن به هدف نائل شود و راهی که انسان را به هدف می‌رساند، دین و صراط مستقیم الهی است. دین مجموعه قوانینی است که با آن هدف هماهنگ است. تنها کسی می‌تواند، دین را برای انسان وضع کند که از آن هدف، یعنی معاد انسان آگاهی داشته باشد و خداوند تنها کسی است که از معاد انسان آگاه است؛ پس فقط او می‌تواند قوانین را برای تربیت انسان در جهت نیل به آن هدف مقرر کند.
[۱۱] صادقی، شمیم ولایت در آثار آیه الله جوادی آملی، ص۹۸.

خداوند تنها کسی است که از معاد انسان آگاه است؛ پس فقط او می‌تواند قوانین را برای تربیت انسان در جهت نیل به آن هدف مقرر کند.


ولایت تشریعی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بدین معناست که رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مقام تصمیم گیری، اختیار، اراده و انتخاب بندگان مقدم بر آنان است. این وجه، به دلیل اشراف کامل نبی اکرم بر مشیت و مقدرات الهی و دست یابی به اسرار لوح محفوظ می‌باشد، چرا که خداوند تعالی ولی بندگان در تدبیر امور دنیا و آخرت آنها و ولی مومنان است در تدبیر امر دین و دعوت و هدایت آنها به سوی کمال با اعطاء توفیق و رد موانع می‌باشد؛ چنانکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به اذن خداوند، ولی بندگان و مومنان است به ولایت خداوند و امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) نیز به ولایت خداوندی، ولایت بر امت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دارد.
[۱۲] طهرانی، سید محمدحسین، امام شناسی، ص۱۱۴-۱۲۰.

ولایت تکوینی زمینه‌ای برای اعطای مناصب ولایت تشریعی می‌باشد چون ولایت تشریعی که به معنای سلطه بر اموال و نفوس مردم است شایسته هر کس نیست به همین خاطر در مکتب شیعه عصمت در امام و عدالت در نایب الامام یکی از شرو ط اساسی است که لااقل ولی می‌بایست سلطه بر نفس خویشتن که یکی از مراحل ولایت تکوینی است دارا باشد وگرنه هیچ گاه ولایت تشریعی و حتی ولایت فتوی یا قضا به او داده نخواهد شد.
[۱۳] همتی، همایون، ولایت تکوینی، ص۸۴.

ولایت تشریعی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بدین معناست که رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مقام تصمیم گیری، اختیار، اراده و انتخاب بندگان مقدم بر آنان است


پس از آنکه با دلایل عقلی ثابت شد که امام علی (علیه‌السّلام) بعد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خلیفه بر حق مسلمین می‌باشد گوئیم هر آنچه برای پیامبر لازم بود تا بر مردم حکومت کند و به اداره امور مسلمین بپردازد و جامعه‌ای دیندار تشکیل دهد، همان ویژگی‌ها برای امام علی (علیه‌السّلام) هم لازم است زیرا او خلیفه پیامبر است و از مهم‌ترین این ویژگی‌ها داشتن ولایت تشریعی است که برای پیامبر ثابت بود. لذا همین ویژگی برای خلیفه او هم ثابت و محقق است.
پس از اثبات امامت و ولایت امام علی بن ابی طالب، در اثبات ولایت و امامت سائر ائمه باید گفت امام علی (علیه‌السّلام) امام بعد خودش را تعیین فرمودند و همینطور هر یک از ائمه امام بعد از خود را تعیین فرمودند
[۱۴] قادری، رضا، ولایت تکوینی ائمه در تفکر اسلامی، ص۴۴-۴۵.
و هر مقامی که برای حضرت علی (علیه‌السّلام) ثابت است برای جانشینان ایشان نیز ثابت است.
هر آنچه برای پیامبر لازم بود تا بر مردم حکومت کند و به اداره امور مسلمین بپردازد و جامعه‌ای دیندار تشکیل دهد، همان ویژگی‌ها برای امام علی (علیه‌السّلام) هم لازم است
امام‌ خمینی برای ولایت و اعتبار اقسامی قائل است از جمله ولایت تشریعی و تکوینی. ولایت تشریعی عبارت است از ابلاغ و بیان دین و احکام آن و همچنین رهبری و زعامت جامعه و اجرای احکام شریعت است. این مقام و شانی از ولایت است که نیاز به نص و بیان دارد و بُعد فقهی و سیاسی ولایت است که در کلام و فقه بیشتر به آن پرداخته شده ‌است چنان‌که در روایتی اسلام بر پنج پایه استوار است که مهم‌ترین آن ولایت است. و ولایت تکوینی، ولایت حقیقی و معنوی که به‌موجب آن ولی قدرت تصرف در عالم را دارد و همه موجودات در برابر او خاضع‌اند. امام‌ خمینی در ولایت و خلافت تشریعی معتقد است وقتی سالک سفر سوم از اسفار اربعه را به پایان می‌رساند و با هویت جمعی خود در مراتب موجودات سیر می‌کند، تمام مصالح بندگان و امور مربوط به مبدا و معاد آنان برای او آشکار می‌شود درحالی‌که حقانی نشده به ولایت و نبوت تشریع می‌رسد و احکام ظاهر و باطنه و قالبیه و قلبی را تشریعی می‌کند و از حق‌تعالی و اسماء او خبر می‌دهد. به اعتقاد امام خمینی جواز حکومت از فروع ولایت الهی و خلافت تشریعی است و غیر خلیفه به ولایت تشریعی، کسی حق سلطنت و حکم کردن ندارد اگرچه حکم او به حق باشد؛ زیرا سلطنت بر انسان، اختصاص به حق‌تعالی دارد و کسی غیر حق‌تعالی حق محدودکردن آزادی انسان را ندارد.
[۲۲] خمینی، روح الله، کشف الاسرار، ص۲۲۱-۲۲۲، تهران، بی‌تا.
امام ‌خمینی ولایت تشریعی و امامت را منصبی حقی می‌داند که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از طرف خداوند مامور به نصب آن است به باور امام ‌خمینی امامت دارای جنبه باطنی است که از آن به ولایت تعبیر می‌شود صاحب این مقام باطن، انسان کامل و حجت خدا بر زمین است این مقام، مقام کشف و بسط حقایق است.
[۲۳] خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۱۸۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



ولایت تشریعی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بدین معناست که رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مقام تصمیم گیری، اختیار، اراده و انتخاب بندگان مقدم بر آنان است.
پس از آنکه با دلایل عقلی ثابت شد که امام علی (علیه‌السّلام) بعد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خلیفه بر حق مسلمین می‌باشد گوئیم هر آنچه برای پیامبر لازم بود تا بر مردم حکومت کند و به اداره امور مسلمین بپردازد و جامعه‌ای دیندار تشکیل دهد، همان ویژگی‌ها برای امام علی (علیه‌السّلام) هم لازم است زیرا او خلیفه پیامبر است و از مهم‌ترین این ویژگی‌ها داشتن ولایت تشریعی است که برای پیامبر ثابت بود. لذا همین ویزگی برای خلیفه او هم ثابت و محقق است.
پس از اثبات امامت و ولایت امام علی بن ابی طالب، در اثبات ولایت و امامت سائر ائمه باید گفت امام علی (علیه‌السّلام) امام بعد خودش را تعیین فرمودند و همینطور هر یک از ائمه امام بعد از خود را تعیین فرمودند.


(۱) ادب فنای مقربان، جوادی آملی، عبدالله، ج۱و۷، چاپ اول، قم، اسراء، ۱۳۹۰
(۲) شمیم ولایت در آثار آیه الله جوادی آملی، صادقی، محمود، چاپ اول، قم، اسراء، ۱۳۸۲
(۳) امام شناسی، حسینی طهرانی، ج۵، چاپ اول، حکمت، ۱۴۰۶قمری
(۴) توحید در قرآن، جوادی آملی، عبدالله، چاپ اول، قم، اسراء، ۱۳۸۳
(۵) نگاهی به مسئله ولایت، روحانی، هادی، چاپ اول، شفق، ۱۳۶۶
(۶) ولایت تکوینی، حسن زاده آملی، چاپ اول، قم، قیام، ۱۳۷۱
(۷) ولایت فقیه؛ ولایت، فقاهت و عدالت؛ جوادی آملی، عبدالله، قم، اسراء، ۱۳۷۸
(۸) ولایت تکوینی، همتی، همایون؛ چاپ اول، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳
(۹) ولایت تکوینی ائمه در تفکر اسلامی، قادری، رضا، کارشناسی ارشد، رشته فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده الهیات


۱. جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن، قم، اسراء، ۱۳۸۳، ص۴۳۳.
۲. جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن، قم، اسراء، ۱۳۸۳، ص۴۳۴.
۳. جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، ص۱۲۲-۱۲۴.
۴. روحانی، هادی، نگاهی به مسئله ولایت، ص۱۰۱-۱۰۶.
۵. جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن، قم، اسراء، ۱۳۸۳، ص۴۳۴.
۶. حسن زاده، حسن، ولایت تکوینی، قم، قیام، ۱۳۷۱، ص۶۰.
۷. جوادی آملی، عبدالله، شمیم ولایت، ص۱۰۱.
۸. جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، ص۱۲۴.
۹. یوسف/سوره۱۲، آیه۶۷.    
۱۰. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ص۳۳.
۱۱. صادقی، شمیم ولایت در آثار آیه الله جوادی آملی، ص۹۸.
۱۲. طهرانی، سید محمدحسین، امام شناسی، ص۱۱۴-۱۲۰.
۱۳. همتی، همایون، ولایت تکوینی، ص۸۴.
۱۴. قادری، رضا، ولایت تکوینی ائمه در تفکر اسلامی، ص۴۴-۴۵.
۱۵. خمینی، روح الله، شرح دعاء السحر، ص۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۱۶. خمینی، روح الله، شرح دعاء السحر، ص۶۵-۶۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۱۷. خمینی، روح الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۱۹۷، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری.    
۱۸. خمینی، روح الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۱۷۸-۱۷۹، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری.    
۱۹. خمینی، روح الله، ولایت فقیه، ص۵۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲۰. خمینی، روح الله، مصباح الهدایه، ص۸۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۲۱. خمینی، روح الله، الاجتهاد و التقلید، ص۲۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.    
۲۲. خمینی، روح الله، کشف الاسرار، ص۲۲۱-۲۲۲، تهران، بی‌تا.
۲۳. خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۱۸۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



پایگاه تخصصی معارف اهل بیت، برگرفته از مقاله «ولایت تشریعی امامان».    
•دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار