ولایت بسکره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بِسْکْرَه، مرکز ولایت و شهری در شمال شرقی
الجزایر، در حاشیه شمالی
صحرا واقع شده است؛ در این مقاله به موقعیت جغرافیایی، آب وهوا، محصولات کشاورزی، روستاها و پیشینه آن از
قرن سوم تا قرن سیزدهم پرداخته میشود.
بِسْکْرَه، ولایت، مرکز ولایت و شهری در شمال شرقی
الجزایر، در حاشیه شمالی
صحرا واقع شده است. ولایت بسکره در سال ۱۳۵۳ ش/ ۱۹۷۴، با ۷۲۸، ۱۰۹ کیلومتر مربع مساحت، تشکیل شد. (این ولایت، براساس برآورد
سال ۱۳۶۲ ش/ ۱۹۸۴، ۷۷۸، ۶۶۲ تن جمعیت داشته است.)
شهر بسکره، مرکز واحه زاب (جمع: زیبان)، مرکز ولایت بسکره با ارتفاعی میان ۱۰۰ تا۱۲۰ متر از سطح
دریا، بر مخروط افکنه و کناره غربی وادی بسکره، در دهانه فرورفتگی پهناوری واقع است که از رشته کوههای اُوراس تا قلههای غربی جبال اطلس در حاشیه صحرا امتداد دارد. صحرانشینان و شبانان مهاجم همواره از این مسیر استفاده کردهاند. شهر بسکره، براساس آمار سال ۱۳۶۶ ش، ۶۱۱، ۱۲۹ تن جمعیت داشته است.
بسکره شهری است با آسمانی آبی که بندرت ابری میشود. این شهر، با آب و هوای ملایم، خیابانهای پردرخت، مهمانسراها، مغازهها و باغهای عمومیش، بویژه در زمستانها (میانگین دما در
دی ماه: ۲ر۱۱ درجه سانتیگراد)، به صورت تفرجگاه درآمده است. آب و هوای آن در تابستانها گرم (در
تیرماه: ۳ر۳۳ درجه) و برای کشت
خرما مساعد است. در بسکره
باران بندرت و بسیار نامنظم میبارد (۱۵۶ میلیمتر در سال).
نخلستان ۳۰۰، ۱ هکتاری این شهر با بیش از ۰۰۰، ۱۵۰ نخل خرما و هزاران اصله درخت میوه با
آب چشمه آبیاری میشود. با مازاد آب در فصل سرما میتوان کشتزارهای وسیع
گندم و
جو را در انتهای جنوب واحه آبیاری کرد و محصول آن را در
اردیبهشت برداشت.
بخش اروپایی شهر، که به مرکز حکومتی و تجاری و جهانگردی تبدیل شده است، با طرحی شطرنجی در کنار دژی بالاتر از نخلستان ساخته شده است. در بسکره عدهای اروپایی نیز زندگی میکنند. کشاورزان
مسلمان در بخش جنوبی در روستاها پراکندهاند و در خانههای گلی سکونت دارند. این روستاها عمدتاً پیرامون ویرانههای قلعهای قدیمی متعلق به ترکها قرار گرفته و عبارتاند از: مسید، باب الدُرب، راس القریه، سیدی برکات، مِجِنیش، قُدّاشه؛ کمی دورتر، در حاشیه این دایره، روستاهای بنی مُرّه، اَلْکوره، فِلْیاش، و عالیه نیز قرار گرفتهاند.
راه آهن تُقورت (طقورت) ـ
قُسَنطینه و نیز خط لولهای که از سال ۱۳۳۷ ش/ ۱۹۵۸ تاکنون نفت حاسی مسعود را به بندر فیلیپ ویل حمل میکند و تا بِجایه امتداد دارد، موقعیت بسکره در شمال شرقی الجزایر هر دو، از شهر بسکره میگذرند.
بسکره روی ویرانههای شهر باستانی وسکرا ساخته شده است که از استحکامات روم غربی در
آفریقا بوده و هرگز به تصرّف روم شرقی در نیامده است.
سابقه نام کنونی آن از
قرن سوم/یازدهم، یعنی از هنگامی است که به همراه تمامی ولایت زاب و مرکزش، شهر طُبْنه در منطقه هُدْنه شرقی، به تصرف اغلبیان قیروان درآمد. این شهر در
حکومت حَمّادیان (بنی زیریان) خودمختار بود و در مجلس شیوخ آن، دو طایفه (بنیرُمّان و بنومِندی) پیوسته بر سر سیادت با یکدیگر در کشمکش بودند.
البکری از نعم و زیبایی این شهر در آن زمان سخن گفته، غنای واحه و استحکاماتش را
وصف کرده، و زندگی شبانهای
بربر را که مَغْراوه و سَدْراته نام داشتند و در آن حدود بادیهنشینی میکردند، شرح داده است.
در قرن ششم/ دوازدهم، در عصر حکومت موحّدون، بسکره جای
طُبْنه را گرفت و سرانجام از تَهُوده نیز، که در زمان قدیم به تبودئوس معروف بود، اهمیت بیشتری پیدا کرد. به گفته
ادریسی، بسکره همواره برج و باروی محکمی داشت. در آن زمان، عربهای اَتْبِـج (هِلالی)، که از
شرق آمده بودند، ولایت زاب را تازه تصرف کرده بودند. یکی از خاندانهای یکجانشین قبیله لطیف (از اعضای طوایف متّحد اتبج) به نام بنومُزْنی کوشید تا
قدرت را از دست بنیرمّان، که پیوندهای دیرینی با این سرزمین داشت، درآورد.
سرانجام در قرن هفتم/ سیزدهم، به کمک حَفْصیان
تونس، در این کار موفق شد. از آن پس، بسکره به شهر عمده نواحی جنوب غربی ولایات بنیحفص تبدیل شد و در عمل نیز مرکز شهرستان متنعّم و کم و بیش مستقلی بود که کاروانیان، برای مبادله فراوردههای صحرا با محصولات ساکنان تَل، بدان رفت و آمد میکردند.
در قرن هشتم/ چهاردهم، طایفه بنومُزْنی بارها به نفع فرمان روایان بجایه و تِلِمسان وفاس به حفصیان
خیانت کردند. اما، در ۸۰۴/۱۴۰۲، سلطان ابوفارِس باردیگر سلطه تونس را بر بسکره برقرار کرد؛ ابوفارس آخرین حاکم از طایفه بنومزنی را به
اسارت گرفت و، مانند موارد مشابه، قائدی از ملازمان خود را به جای او نشاند.
با زوال حفصیان در اواخر قرن نهم/ پانزدهم، بسکره و زاب به اِقطاع اعراب بادیهنشین دَواویده درآمد.
به گفته لئوی آفریقایی
در اواسط قرن دهم/ شانزدهم، هنوز «نفوس بسیاری» در این شهر زندگی میکردند، اما مردم تهیدست بودند. در همین ایّام بود که ترکان عثمانی، در پی لشکرکشیهای حسن آغا در ۹۴۹ و صلاح رئیس در ۹۵۹، بسکره را
تصرف کردند و قلعهای در آن ساختند و پادگانی ایجاد کردند.
قدرت عملاً در دست سران
طایفه بوعُکّاز بود که به شیخ العرب ملقب شده بودند. در قرن هجدهم، صلاح بای، حاکم
قسنطینه، طایفه بوعکّاز را بسیار قدرتمند یافت و از طایفه بنوقَنه رقیبی برای آنان تراشید. شهر بسکره از این رقابت و از بدرفتاری ترکان عثمانی آسیب فراوان دید، ساکنانش رفته رفته شهر را ترک گفتند و بتدریج در روستاهای کوچکی در سراسر واحه پراکنده شدند.
پس از پیاده شدن فرانسویها در الجزیره (۱۲۴۵/۱۸۳۰)، رقابت همچنان ادامه یافت. فَرْحَت بن سعید، نماینده طایفه بوعکّاز، سرانجام، از عبدالقادر یاری خواست؛ اما طایفه بنوقنه، پس از سقوط
قسنطینه در ۱۲۵۴/۱۸۳۸، به فرانسویان پیوستند.
در ۱۲۶۰/۱۸۴۴، بسکره به اشغال دوک اُمال درآمد، و سال بعد پادگانی دایمی تاسیس، و بر روی ویرانههای قصبه قدیم قلعهای ساخته شد. طایفه بنوقنه به صورت متنفذترین خاندان شهر باقی ماند و بیشتر مناصب حسّاس را درآن ناحیه به دست گرفت.
این طایفه و طایفه بوعکّاز بعدها (۱۳۱۷ ش/ ۱۹۳۸) با یکدیگر از در آشتی درآمدند و متحد شدند، بسکره به صورت کانونی پررونق درآمد و سپس کرسی ولایت و کرسی یکی از ملحقات حوزه نظامی تقورت، مرکز جامعهای مختلط و نیز جامعهای کاملاً مقتدر شد. در ۱۳۳۵ ش/ ۱۹۵۶، کرسی شهرستان نوبنیاد بتنه شد، اکنون مرکز اقتصادی زیبان است.
(۱) Abd Allah ibn Abd-Aziz Bakri، Description de l'Afrique septentrionale، tr.Mac Guckin de Slane، Paris ۱۹۶۵.
(۲) Jean Leon l'Africain The Middle، Description de l'Afrique، tr.
(۳) East and North Africa ۱۹۹۰، ۳۶th ed.، London ۱۹۸۹، ۳۱۷.
(۴) The New Encyclopaedia Britannica، Micropaedia، Epaulard ۱۵th ed.، Chicago ۱۹۹۱، s.v."Biskra".
(۵)/ ژ.دپوا (د.اسلام).
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص۱۳۴۸، برگرفته از مقاله «بسکره»