• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ولایت (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





وَلایَة (به فتح واو و لام و یاء) و وِلایَة (به کسر واو و فتح لام و یاء) از واژگان قرآن کریم به معنای قرابت هستند. راغب گوید: ولایت به کسر واو به معنای نصرت و به فتح واو به معنای تولّی امر است.



وَلایَة و وِلایَةهر دو به معنای قرابت است. راغب گوید: ولایت به کسر واو به معنای نصرت و به فتح واو به معنای تولّی امر است و به قولی هر دو یکی و حقیقتش تولّی امر است. قاموس نیز در اوّل هر دو را یکی گرفته است. در صحاح از ابن سکّیت نقل کرده ولایت به کسر واو به معنای تسلّط و به فتح و کسر واو به معنای نصرت و یاری است. نگارنده گوید: ظاهر آنست که هر دو به معنای قرابت است چنانکه در اقرب الموارد گفته و مطابق با معنای اوّلی است و مراد از آن در آیه تسلّط و تدبیر است.
[۷] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.



(و هُنالِکَ‌ الْوَلایَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَیْرٌ ثَواباً وَ خَیْرٌ عُقْباً) «آنجا تسلّط و تدبیر حق برای خداست او بهتر است از حیث ثواب و عاقبت نه آنچه مشرک به آن امیدوار بود.»ولایة را در آیه با کسر و فتح واو خوانده‌اند. آیه بعد از آیاتی آمده که راجع به مباحثه، یک مشرک و مؤمن است که بالاخره امید مشرک مبدّل به یاس شده و محصولی که در مقابل خدا به آن دل بسته بود از بین می‌رود و تسلّط خدا و اینکه همه چیز با تدبیر خدا است روشن می‌شود.
(وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یُهاجِرُوا مَا لَکُمْ مِنْ‌ وَلایَتِهِمْ‌ مِنْ شَیْ‌ءٍ حَتَّی یُهاجِرُوا) (و آنها كه ایمان آوردند و مهاجرت نكردند، هيچ گونه ولايت (دوستى و تعهّدى) در برابر آنها نداريد تا هجرت كنند!)این آیه ولایت و قرابت و آثار آن را که میان مهاجران و انصار بود از کسانی که ایمان آورده و هجرت نکرده بودند نفی می‌کند مگر ولایت نصرت را در ذیل آیه فرموده: (وَ اِنِ اسْتَنْصَرُوکُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْکُمُ النَّصْرُ) پس مراد از ولایت، ولایت ارث و ولایت امان دادن و غیره است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۲۵۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۸۵.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۴۵۵.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۸۵.    
۵. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ج۴، ص۴۰۱.    
۶. جوهری، اسماعیل، الصحاح تاج اللغه وصحاح العربیه، ج۶، ص۲۵۳۰.    
۷. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
۸. کهف/سوره۱۸، آیه۴۴.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۱۷.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۴۴۰.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۳۴۹.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۶۹.    
۱۳. انفال/سوره۸، آیه۷۲.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۸۶.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۱۴۱.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۱۸۹.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۴۹۷.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۲۶۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ولایه»، ج۷، ص۲۵۴.    






جعبه ابزار