وَفْر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَفْر (بر وزن فلس؛ به فتح واو و سکون فاء) از
واژگان نهجالبلاغه به معنای زیاد شدن و تمام شدن است. از این مادّه مواردی در
نهجالبلاغه آمده است.
وَفْربه معنای زیاد شدن و تمام شدن است.
بعضی از مواردی که در
نهجالبلاغه استفاده شدهاند به شرح ذیل میباشند.
امام علی (علیهالسلام) در وصف
خداوند فرمايد:
«الْحَمْدُ للهِ الَّذِي لاَ يَفِرُهُ الْمَنْعُ وَ الْجُمُودُ وَ لاَ يُكْدِيهِ الاِْعْطَاءُ وَ الْجُودُ»«حمد
خدای را كه بخل و اشدّ بخل بر او نمىافزايد و عطا وجود او را فقير نمىكند.»
(شرحهای خطبه:
)
آنحضرت به
زیاد بن ابیه که معاون
عبدالله بن عباس بود مینویسد:
«وَ إِنّی أُقْسِمُ بِاللهِ قَسَماً صادِقاً لَئِنْ بَلَغَنی أَنَّكَ خُنْتَ مِنْ فَيْءِ الْمُسْلِمينَ شَيْئاً صَغيراً أَوْ كَبيراً لاََشُدَّنَّ عَلَيْكَ شَدَّةً تَدَعُكَ قَليلَ الْوَفْرِ، ثَقيلَ الظَّهْرِ، ضَئيلَ الاَْمْرِ.»«صادقانه به
خداوند،
سوگند ياد مىكنم اگر گزارش رسد كه از
غنایم و
بیتالمال مسلمين چيزى كم يا زياد به خيانت برداشتهاى، آن چنان بر تو سخت بگيرم كه در زندگى كم بهره و بىنوا و حقير و ضعيف شوى.»
(شرحهای نامه:
)
درباره
مصقلة بن هبیره كه در يک جريان مالى به طرف
معاویه گريخت فرمود:
«قَبَّحَ اللهُ مَصْقَلَةَ فَعَلَ فِعْلَ السّادَةِ، وَ فَرَّ فِرارَ الْعَبيدِ فَما أَنْطَقَ مادِحَهُ حَتَّى أَسْكَتَهُ، وَلا صَدَّقَ واصِفَهُ حَتَّى بَكَّتَهُ، وَلَو أَقامَ لاََخَذْنا مَيْسورَهُ، وَانْتَظَرْنا بِمالِهِ وُفورَهُ.»«
خدا روى «مصقله» را سياه كند، كار بزرگواران را انجام داد (بردهها را خريد و آزاد ساخت) امّا خود همچون بردگان فرار كرد؛ هنوز ثناخوان به مدّاحيش نپرداخته بود كه او را ساكت نمود، و هنوز سخن ستايشگران به پايان نرسيده بود كه آنها را به زحمت انداخت! امّا اگر (مردانه) ايستاده بود، همان مقدار كه داشت از او مىپذيرفتيم و تا هنگام قدرت و توانايى به او مهلت مىداديم.»
(شرحهای خطبه:
)
از این مادّه مواردی متعدد در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «وفر»، ج۲، ص۱۱۵۱.