وغی (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَغی (مثل عصا،
به فتح واو و غین) از
واژگان نهجالبلاغه به معنای جنگ و
به معنای صداهای که در موقع جنگ از میدان جنگ شنیده میشوند. از این مادّه سه مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
وَغیبه معنای جنگ و
به معنای صداهای که در موقع جنگ از میدان شنیده میشوند.
مواردی که در
نهجالبلاغه استفاده شدهاند
به شرح ذیل میباشند.
امام علی (علیهالسلام) در مذمت یارانش فرمود:
«لَا یُنَامُ عَنکُم...وَأيْمُ اللهِ إِنِّي لاََظُنُّ بِكُمْ أنْ لَوْ حَمِسَ الْوَغَى...عَنِ ابْنِ أَبِي طَالِب انْفِرَاجَ الرَّأْسِ.»«ديده
دشمن براى حمله
به شما خواب ندارد، ولى شما در
غفلت و بىخبرى بسر مىبريد، شكست از آنِ آنانى است كه دست از يارى يكديگر بر مىدارند
به خدا سوگند! گمان مىكنم اگر
جنگ، سخت درگير شود، و حرارت و سوزش
مرگ به شما رسد از اطراف فرزند «
ابوطالب» همچون جدايى سر از بدن؛ جدا و پراكنده مىشويد.»
(شرحهای خطبه:
)
حضرت در رابطه با بىوفائى يارانش فرموده است:
«وَ اللهِ لَكَأَنّي بِكُمْ فيما إخالُ: لَوْ حَمِسَ الْوَغَى، وَ حَمِيَ الضِّرابُ، قَدِ انْفَرَجْتُمْ عَنِ ابْنِ أَبي طالِب انْفِراجَ الْمَرْأَةِ عَنْ قُبُلِهَا.» «
به خدا قسم گويا شما را در گمان خود مىبينم كه اگر
جنگ شدّت مىيافت و پيكار آتش مىگرفت از
علی بن ابیطالب (علیهماالسلام) كنار مىشديد، و دست مىكشيديد مانند دست كشيدن زن از (ميان دوران) خود»،
(شرحهای خطبه:
)
حضرت
به معاویه مىنويسد: چه نيک مشابهت دارى
به عموها و دایىهاى خودت كه شقاوت و آرزوى باطل
به انكار
محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وادارشان كرد:
«فَصُرِعوا مَصارِعَهُمْ حَيْثُ عَلِمْتَ، لَمْ يَدْفَعوا عَظيماً، وَلَمْ يَمْنَعوا حَريماً، بِوَقْعِ سُيوف ما خَلا مِنْها الْوَغَى، وَ لَمْ تُماشِها الْهُوَيْنَى.»«پس آن عموها و دایىهايت در قتلگاه خود كه مىدانى افتادند، نه كار بزرگى را دفع كردند و نه از حريمى
دفاع نمودند، بلكه
به خون غلطيدند با شمشيرهایى كه ميدان جنگ از آنها خالى نشد و سستى با آنها را همراهى نكرد (سستى در آنها پديدار نشد).»
(شرحهای نامه:
)
از این مادّه سه مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «وغی»، ج۲، ص۱۱۵۰.