وظایف حوزه در قبال انقلاب اسلامی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یک پدیده در حدوث و بقاء نیازمند به علت است. یکی از این پدیدهها
انقلاب اسلامی است که برای بقای خود نیازمند به همان علت پدیدآورنده خود یعنی
حوزه علمیه میباشد، دارد.
تداوم انقلاب، به تلاش انقلابی بستگی دارد که بخش عمدهیی از این تلاش انقلابی و اسلامی، بر دوش همان کسانی است که از اول هم حرکت انقلابیِ اسلامی را شروع کردند؛ یعنی
علمای اسلام.
حوزه، نبایستی مسئولیت خود را در برابر انقلاب، پایان یافته احساس کند؛ نقش خویش را تمام یافته بینگارد و یا ادامهی راه را تنها بر عهدهی عدهای معدود از جمع خویش وانهد.
حوزه، بایستی باور کند که در تداوم
انقلاب، نقشی مضاعف دارد و بقای انقلاب، چونان تلاش در راه حدوث و
تکوین آن به تعهد و پشتکاری، نیازمند است و کنارهگیری
حوزه از انقلاب، به انحراف و بیراهه روی آن میانجامد.
مقام معظم رهبری در زمینه نقش روحانیت در تداوم انقلاب اسلامی معتقدند:
«روحانیت به خاطر انقلاب، در مقابل این ملت سرفراز است. اما قضیه به اینجا خاتمه پیدا نمیکند؛ یعنی صِرف پروندهی خوب از انقلاب، کافی نیست. انقلاب، یک امر دفعی نیست؛ یک امر تدریجی است. هم حدوثش تدریجی است و هم بقایش ـ مثل بقای همه چیز ـ تدریجی است. انقلاب، آن وقتی باقی میماند که یک حرکت دایمِ انقلابی، مستمراً وجود داشته باشد؛ والا آن چیزی که میماند، انقلاب نیست.
شما ببینید، در دنیا چه قدر کشور انقلاب کردهاند. از اینهایی که انقلاب کردهاند، چند کشور در همان خطی که انقلاب کردهاند و همان اصولی که
اعلام نمودهاند و همان شعارهایی که فریاد زدهاند، باقی ماندهاند؟خواهید دید، تعداد کشورهایی که باقی ماندهاند، قابل توجه نیست. علت این است که حرکت و کار و تلاش انقلابی، لازمهی حیات انقلاب است. اگر نباشد، حیات انقلاب باقی نخواهد بود. این، چیز حتمی و قهری است.
اگر تداوم انقلاب، به این تلاش انقلابی بستگی دارد، بخش عمدهیی از این تلاش انقلابی و اسلامی، بر دوش همان کسانی است که از اول هم حرکت انقلابیِ اسلامی را شروع کردند؛ یعنی
علمای اسلام.»
روحانیت، بایستی با تمام وجود دریابد که ادامهی مسیر، چون آغازینِ راه، با سختی و دشواری همراه است؛ محرومیت و حرمان میطلبد؛ دوری از فراغت را میخواهد؛ فراق اهل و خانمان را برمیتابد؛ زخم زبان و طعن طاعنان را به دنبال دارد؛ جراحتها و شهادتها را با خویش به همراه میآورد و در یک کلام، همچنان ایثار و فداکاری را از
حوزه مطالبه میکند.
«اگر بخواهیم به وظایف، درست عمل کنیم، پیمودن راه از حالا به بعد، یقیناً آسانتر از راه گذشتهی ما نیست؛ راه دشواری است.
از حالا به بعد، مساله، مسالهی حفظ ارزشهاست؛ جاانداختن اینها در ذهنیت ملل دنیاست؛ حراست از آنها در داخل جامعهی اسلامی است. این، با زبان ممکن نیست؛ با عمل و تلاش و فداکاری و امید و آمادگی و
علم و تقوا ممکن است.
اگر در این مرحلهی از حالا به بعد، روحانیونی که متصدی و کمر بستهی گسترش این تفکر الهی در سطح ذهنیت
عالم هستند، دارای این خصوصیات باشند، این فکر پیش خواهد رفت.
اگر خدای نکرده، روحانیون خسته و ملول و نومید و دلبسته شدند، از راحتی و آسودگی خشنود شدند، به آن عادت کردند، از خطر و سختی گریزان شدند، بار بر زمین خواهد ماند و این فکر، پیش نخواهد رفت.»
در پایان این گفتار، به مسئولیتهای انقلابی
حوزه، اشاراتی کوتاه انجام مییابد.
روحانیت، بایستی حرمت امام و انقلاب را در درون خود پاس دارد؛ ذکر نعمت کند و حق آن را ایفا نماید؛ شعایر انقلاب را رعایت کند و چهرهی «
حوزهای انقلابی» را به ناظران نشان دهد. و در یک کلام، رنگ و بوی
انقلاب، از در و دیوار
حوزه نمایان باشد.
همانگونه که
مقام معظم رهبری فرمودهاند:
«در
حوزه علمیهی قم و
حوزههای دیگر، بایستی حق انقلاب و امام بر
حوزهها، فراموش نشود. انقلاب و امام (رضواناللهتعالیعلیه) حقیقتاً بر
حوزههای
علمیهی ما، حق حیات دارند. اگر این انقلاب و این حرکت عظیم نبود، آن مشیی که دستگاههای ضددینی پیش گرفته بودند،
حوزهها را پوک میکرد و از بین میبرد و به تدریج، حتی عین
حوزهها را هم زایل میکرد. بعد از آن که معنایش را به کلی زایل کرده بود، به این جهت و به این سمت، پیش میرفت. واقعاً گرایش به طلبه شدن، کم بود. واقعاً در ارزشگذاریهای جامعه، ارزش
حوزه، ارزش نزدیک به صفر بود. این طور، حرکت و عمل میکردند. این انقلاب و امام بزرگوار،
حوزه را احیا کردند و در
دنیا و در جامعه، به آن آبرو بخشیدند و شخصیت دادند و ناصیهاش را بلند و منوّر کردند.»
حوزه، نباید میدان جولان افراد بدخواه و کینهتوز با
انقلاب باشد. نباید چونان گذشتهیی نه چندان دور، انقلابی بودن، گناه نابخشودنی به حساب آید و طعنه زنان به مبارزه و
جهاد، صدر نشین و معرکه گردان گردند. بر فرزندان انقلاب در
حوزه است که در برابر موجهایی که برخاستهاند، تا دوباره
حوزه را به ایام سکوت و انزوا باز گردانند، مقاومت نشان دهند؛ امواج مهاجم را درهم شکنند و از «
حوزهی امام و انقلاب» دفاع کنند.
«طلبههای جوان، فضلای
عزیز، مدرّسان محترم و
علمای حوزه! امروز، این
حوزهی انقلابی و آگاه، امانتی در دست شماست؛ آن را از
شرّ این کفتارهای لاشهخواری که نشستهاند، تا لاشهیی پیدا بشود و آن را بدرند، نجاتش بدهید. باید حفظش کنید و نباید اجازه بدهید که در
حوزههای
علمیه، به مقدسات انقلاب، با اهانت اشاره بشود... .
حوزه را انقلابی حفظ کنید و انقلاب را در
حوزه گرامی بدارید. حضور انقلابی، احساسات انقلابی، درک انقلابی و سیاست انقلابی، سیاست اصلی
حوزهی علمیه است.»
انقلابزدایی در
حوزهها، یکباره عمل نمیکند، گام به گام پیش میرود.
۱) تردید و انکار: فعالیتهای انقلابی حوزویان را، به تردید و انکار میسپرد.
۲) تقسیم بندی: از روحانیت، تقسیم بندیهای ویژه ارایه میکند؛ روحانیتِ دولتی و غیر دولتی، درست میکند؛ به روحانیون شیفتهی انقلاب و نظام، مارک آخوند دولتی و درباری میزند؛ محور
حوزه را، روی روحانیون غیر دولتی ـ به تعبیر خود ساخته ـ میبرد.
۳) تغییر معنای استقلال
حوزه:
استقلال حوزه را، به معنای بیاعتناییِ
حوزه به
انقلاب و نظام تفسیر میکند و به آن، اصالت و ارزش میدهد.
۴) اعاده حیثیت ضدانقلاب: از چهرههای ضد انقلاب
حوزه، اعادهی حیثیت میکند و به آن نقش محوری میدهد؛ در گوشه و کنار، میدان حضور پیدا میکند و در تضعیف اعتقاد حوزویان به مبانی انقلاب، تلاش میورزد و...».
در برابر این موج تدریجی، رهبری معظم انقلاب فرمودهاند:
«طلاب جوان و فضلا و تشکیلات
حوزه، به افراد بدخواه در داخل
حوزهها، میدان ندهند. اینها، افرادی بودند که جرات نمیکردند از سیطره و هیبت انقلاب، نفس بکشند. طوری نشود که در گوشه و کنار پیدا بشوند و مثل موریانهیی، به پایهی
ایمان افراد بیفتند و آنها را نسبت به انقلاب و اسلام انقلابی و مبانی انقلاب، ضعیف و سست کنند.»
حوزه، بایستی از امواج جهانی علیه انقلاب مطلع باشد؛ از تحرکات
کفر عالمگیر علیه انقلاب ـ که امروز با تبلیغات علیه اسلام و
تشیع آمیخته است ـ آگاهی بیابد؛ صدها و بلکه هزاران کتاب و مقاله نوشته شده در مورد انقلاب و اسلام را بررسی کند.
محورهای مورد عنایت و تهاجم آنها را دریابد و در پژوهشکدههای خویش، به آن موضوعات توجه خاص مبذول کند، بررسیهای تحقیقی و
عالمانه انجام دهد و با بیان و شیوهای مناسب، عرضه کند.
«یکی از کارهایی که
حوزه باید انجام بدهد، همین است. یعنی مرکزی داشته باشد و کتابهایی را که در دنیا راجع به
انقلاب نوشتهاند، جمع کند؛ چه آنهایی که مستقیماً دربارهی انقلاب است و چه آنهایی که به خاطر انقلاب، به شیعه و یا به
اسلام فحش دادهاند و چه کتابهایی که از ما تعریف کردهاند و نقاط قوّت ما را ـ که بعضاً خودمان هم از آنها غافل بودهایم ـ یادآور شدهاند.» (سخنرانی در دیدار نمایندگان و طلاب
حوزهی
علمیهی قم)
حوزه، بایستی به تدوین
ایدئولوژی انقلاب همت گمارد؛ مبانی و اصول آن را برشمرد؛ به تفسیر و تعریف آن بپردازد؛ حق ایدئولوگ بودن خود را ادا کند؛ بیانی شایسته و روشن، تفسیری دقیق و
عالمانه و منطبق بر واقعیت، از هستها و بایدهای انقلاب اسلامی ارایه کند.
از هویت انقلاب در برابر امواج تبلیغات، ابهام زدایی نماید؛ به دوستان انقلاب ایران در سراسر گیتی، مجموعهیی مدوّن و متقن را عرضه کند؛ بر ایمان و آگاهی ایشان در مورد انقلاب اسلامی ایران بیفزاید و به آنان در برابر مخالفان و منتقدان، ابزار پاسخ منطقی عطا کند.
در این زمینه
حضرت آیتالله خامنهای چنین توصیه میفرمایند:
«در این مرکز، محققان
حوزه باید مشابه این کتابها را نیز در داخل کشور جمعآوری کنند و مورد بررسی قرار دهند. وقتی که محقق میگوییم، فوراً ذهن به سمت پیرمردهای از کار افتاده نرود. محققان جوان ـ مثل خود شما ـ بنشینند، اینها را تقسیمبندی کنند و تفکر و ذهنیت انقلاب و به تعبیر اروپایی آن، ایدئولوژی انقلاب را ـ که متاسفانه هنوز معادل فارسی آن را پیدا نکردهایم ـ تدوین کنند و آن را ـ نه در یک جلد کتاب و نه با یک بیان ـ بیرون بدهند که اگر از ما پرسیدند، انقلابتان چیست؟ بگوییم، این است. اگر شما چنین کاری نکردید، دیگرانی که غالباً صلاحیت ندارند، خواهند کرد.» (سخنرانی در دیدار نمایندگان و طلاب
حوزهی
علمیهی قم)
حرمت انقلاب در
حوزه، به تکریم چهرههای ایثارگر و زجر کشیدهی
حوزه در انقلاب است. اینان نباید در گذر زمان، مغفول واقع شوند و احیاناً مطرود!
حوزه، باید قدر و ارج زحماتشان را بشناسد و در تجلیل آنان بکوشد؛ طعن و طنز به ایشان را برنتابد و با تمام توان، در راه مشکل زدایی از آنان تلاش نماید.
«در
حوزهها، چهرههای انقلابی باید محترم باشند. طلبههای جبهه رفته، کسانی که سوابق جبهه دارند، کسانی که جانباز هستند، ... کسانی که خدمتی از خدمات انقلاب را بر دوش دارند، با ارزشند. این طور نباشد که در داخل
حوزهها، اگر کسی چند سالی به خدمات انقلاب مشغول بود، یا الآن مشغول است، یک نقطهی ضعف به حساب بیاید. نه، این نقطهی قوّت است. بایستی برای کسانی که در میدان جنگ بودند، از همه جهت ـ اعتباراً و عملاً ـ ارزش قایل بشوند و برایشان حسابی باز کنند.»
ایثارگران
حوزه، بایستی بار سنگینِ انقلابی ماندن
حوزه را بر دوش کشند و از کیانِ انقلاب در
حوزه، دفاع کنند. جانبازان، رزمندگان و آزادگان روحانی که خود، جان و عمر خویش را در راه
امام و انقلاب وقف کردهاند، امروز بایستی از همهی آن جان نثاریها و بذل فرصتها، محافظت کنند و از تعهد
حوزه نسبت به امام و انقلاب، پاسداری نمایند. نسل بسیجی
حوزه، باید پرچمدار
حوزهی انقلابی باشد، تعهدات
حوزه در برابر انقلاب را یادآور شوند و زمینههای تحقق آن را بیافرینند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این زمینه چنین فرمودهاند:
«تصورم این است که در بین این مجموعه، شما طلاب و اهل
علم زجر کشیدهی دوران اسارت که امتحان این دوران و دوران مجاهدت را دادهاید، میتوانید نقش بسیار بزرگی داشته باشید؛ همچنین همهی طلاب رزمنده، همهی اهل
علمی که میدان جنگ را با گوشت و پوست خودشان لمس کردند... .
لذا من به این مجموعهی شما، به چشم امید نگاه میکنم. هر یک از شما
عزیزان، باید همتتان این باشد که از ذخیرهی ارزشمندی که در این دو میدان به دست آوردهاید، در راه پیشبرد انقلاب به سمت اهداف عالی و گسترش این فکر در سطح
عالم و تعمیق آن در داخل جامعه، استفاده کنید... .
وقتی مسالهی حرکت از یک راه دشوار و صعود به یک کوه مطرح است، انسان به همه میگوید که این طوری بروید، تا به آن بالا برسید و اگر رسیدید، چه فضایلی دارد. اما آن کسی که مدتها دوندگی کرده، کوهنوردی کرده، بدنسازی کرده، به او امید بیشتری است. او، شمایید. این اسارت و این مجاهدت و مبارزه در میدان جنگ، خیلی ارزش دارد. از این ذخیره، باید استفاده کنید.»
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «وظایف حوزه در قبال انقلاب اسلامی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۶/۰۳