وضع حروف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وضع حروف به موضوعٌ له
حروف اطلاق میشود و در
علم اصول فقه کاربرد دارد.
وضع حروف، قرار دادن
الفاظ حروف برای معانی حرفی است، مانند:حرف «مِن» که برای ابتدا در جمله «سرت من البصره» (یعنی ابتدای سیر، که شهر بصره میباشد) وضع شده است.
در این که حروف برای چه معنایی وضع شده است، دیدگاههای متعددی وجود دارد، از جمله:
مرحوم
آخوند خراسانی معتقد است:موضوع له حروف با موضوع له اسمایی که هم سنخ آنها میباشد، یکی است و تفاوت در چگونگی استعمال است؛ به این معنا که در اسما، معنا را به تنهایی
اراده میکنند و در حروف، معنا را غیرمستقل و آلی لحاظ میکنند.
گروهی برآنند که حروف برای هیچ معنایی وضع نشده است، بلکه صرفاً یک سلسله نشانهها است که بر کیفیت و خصوصیتی در مدخول خود
دلالت میکند،
مانند:علامت رفع که بر فاعل بودن زید در جمله «ضرب زید»، دلالت میکند، ولی معنایی را افاده نمیکند.
مشهور
متأخران اصولی معتقدند موضوع له حروف با موضوع له اسمای هم سنخ خودشان کاملا متباین است و در
اصل ذات و
حقیقت از یکدیگر جدا هستند؛ به این معنا که اسما، برای معناهایی که ذاتاً
استقلال دارند، وضع شده است؛ به خلاف حروف.
مرحوم
محقق نائینی معتقد است معانی حروف، معانی ایجادی است و به وسیله آنها، بین اجزای
کلام پیوند ایجاد میشود.
شهید صدر معتقد است حروف برای مصداق ربط در کلام وضع شده است نه مفهوم آنها.
فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۹۰۰، برگرفته از مقاله «وضع حروف».