ورث (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَرث (به فتح واو)،
وِراثَت (به کسر واو) و
اِرْث (به کسر همزه) از
واژگان نهجالبلاغه به معنای منتقل شدن مالی است به تو از دیگری بدون خریدن و نظیر آن. از این ماده مواردی متعدد در
نهجالبلاغه آمده است.
وَرثبه معنای منتقل شدن مالی است به تو از دیگری بدون خریدن و نظیر آن.
بعضی از موارد که در
نهجالبلاغه استفاده شده به شرح ذیل میباشد.
به
خوارج كه مرتكب كبيره را
کافر مىدانستند فرمود:
«وَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللهِ (صلىاللهعليهوآله) رَجَمَ الزّانيَ الْـمُحْصَنَ ثُمَّ صَلّى عَلَيْهِ ثُمَّ وَرَّثَهُ أَهْلَهُ، وَقَتَلَ الْقاتِلَ وَوَرَّثَ ميراثَهُ أَهْلَهُ، وَقَطَعَ السَّارِقَ وَجَلَدَ الزّانِيَ غَيْرَ الُْمحْصَنِ ثُمَّ قَسَمَ عَلَيْهِما مِنَ الْفَيْءِ وَنَكَحا الْمُسْلِماتِ; فَأَخَذَهُمْ رَسولُ اللهِ (صلىاللهعليهوآله) بِذُنوبِهمْ، وَأَقامَ حَقَّ اللهِ فيهمْ، وَلَمْ يَمْنَعْهُمْ سَهْمَهُمْ مِنَ الاِْسْلامِ، وَلَمْ يُخْرِجْ أَسْماءَهُمْ مِنْ بَيْنِ أَهْلِهِ.»«مىدانيد كه
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) زانی محصن را سنگسار كرد و سپس بر او
نماز خواند، و
ارث او را به اهلش داد و آن حضرت
قاتل را كشت و ارث او را به وراثش تقسيم كرد و نيز آن حضرت دست
دزد را بريد، و زانى غير محصن را تازيانه زد ولى از
غنیمت به آن دو سهم داد و آن دو زنان مسلمان را تزويج كردند، حضرت در رابطه با
گناه آنها، حدود
خدا را جارى كرد ولى سهم آنها را از
اسلام داد.»
(شرحهای خطبه:
)
درباره
خلافت خود فرموده:
«فَصَبَرتُ وَفي الْعَيْنِ قَذىً، وَفي الحَلْقِ شَجاً، أرى تُرَاثي نَهْباً.»«
صبر کردم در حالی که در چشمم تراشه و در حلقم استخوان بود، میدیدم که تراث و حقّم تاراج میشود.»
(شرحهای خطبه:
)
درباره
قاضی فاسق فرموده:
«تَصْرُخُ مِنْ جَوْرِ قَضائِهِ الدِّماءُ، وَتَعَجُّ مِنْهُ المَواريثُ.» «از
ظلم قضاوتش خونها ناله میکنند میراثها فریاد میکشند.»
(شرحهای خطبه:
)
از این مادّه مواردی متعدد در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ورث»، ج۲، ص۱۱۲۹.