وَحیداً (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَحیداً: (مَنْ خَلَقْتُ وَحِيداً) تعبير به
«وَحِيْداً» (تنها) ممكن است توصيفى براى خالق باشد، و يا براى مخلوق، در صورت اول نيز دو احتمال وجود دارد: نخست اين كه مرا با او تنها بگذار كه خودم او را كيفر شديد دهم، يا اين كه، من تنها خودم او را آفريدم و اين همه نعمتها به او بخشيدم، اما او نمکنشناسى كرد.
در صورت دوم نيز دو احتمال وجود دارد:
ممكن است اشاره به اين باشد كه او در شكم مادر و به هنگام تولد، تک و تنها بود، نه اموالى داشت و نه فرزندانى، و اينها را همه بعداً به او بخشيدم. يا اشاره به اين كه او خودش را
«وحيد» (شخص منحصر به فرد در ميان عرب) مىناميد، و مشهور است كه مىگفت:
أَنَا الْوَحِيْدُ ابْنُ الْوَحِيْدِ، لَيْسَ لِى فِى الْعَرَبِ نَظِيْرٌ، وَ لا لِأَبِى نَظِيْرٌ!: «من منحصر به فرد و فرزند منحصر به فردم! در عرب نه نظيرى براى من وجود دارد و نه براى پدرم!»
از بعضى از روايات استفاده مىشود
«وحيد» به معناى بى پدر و فرزند نامشروع است، ولى در اين روايت قرينهاى وجود ندارد كه تفسير آيه فوق اين باشد، به علاوه با دقت روشن مىشود: اين معنا متناسب با آيه فوق نيست. اين مطلب به عنوان
استهزا در آيه ذكر شده است. ولى از ميان همه اين تفسيرهاى چهار گانه، تفسير اول از همه مناسبتر است.
(ذَرْنِي وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِيدًا) (مرا با كسى كه او را به تنهايى آفريدهام واگذار!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه وحيدا حال از فاعل خلقت است، و حاصل معنايش اين است كه: مرا با آن كس كه خلقش كردم واگذار، با آن كس كه در حالى خلقش كردم كه احدى با من در خلقت وى شركت نداشت، و بعد از خلقت به بهترين وجهى تدبيرش كردم، مرا با او واگذار، و بين من و او حائل مشو كه من او را كافى خواهم بود.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «وَحِیْداً»، ص۶۰۷.