وحد (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَحَد (به فتح واو و حاء)،
وَحْد (بر وزن فلس؛ به سکون حاء) و
وَحید (به فتح واو) از
واژگان قرآن کریم به معنای انفراد است.
وَحَد،
وَحْد و
وَحید به معنای انفراد است.
راغب گوید: وحدة به معنی انفراد است، واحد در اصل چیزی است که مطلقا جزئی ندارد، سپس آن در هر موجود بکار میرود.
(وَ اِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی لَنْ نَصْبِرَ عَلی طَعامٍ واحِدٍ) (و (نيز به خاطر بياوريد) زمانى را كه گفتيد: «اى
موسی! هرگز حاضر نيستيم به يك نوع غذا اكتفاء كنيم!)
(کانَ النَّاسُ اُمَّةً واحِدَةً) (مردم (در آغاز) يک دسته بودند.)
در آیاتی که «واحد» وصف خدا آمده مثل
(وَ اِلهُکُمْ اِلهٌ واحِدٌ لا اِلهَ اِلَّا هُوَ) (و خداى شما،
خداوند يگانهاى است، كه غير از او معبودى نيست!)
و
(لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا اِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ اِلهٍ اِلَّا اِلهٌ واحِدٌ) (آنها كه گفتند: «خداوند، يكى از سه خداست» (نيز) به
یقین کافر شدند؛ معبودى جز معبود يگانه نيست.)
و
(قُلِ اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّارُ) (بگو: «خدا خالق همه چيز است؛ و اوست يكتا و پيروز!»)
و
(وَ قالَ اللَّهُ لا تَتَّخِذُوا اِلهَیْنِ اثْنَیْنِ اِنَّما هُوَ اِلهٌ واحِدٌ) (خداوند فرمان داده: «دو معبود (براى خود) انتخاب نكنيد؛ معبود (شما) همان خداى يگانه است.)
ظاهرا مراد واحد عددی است در مقابل خدایان بسیار، مثل
(اَ جَعَلَ الْآلِهَةَ اِلهاً واحِداً اِنَّ هذا لَشَیْءٌ عُجابٌ) (آيا او به جاى اين همه خدايان، خداى واحدى قرار داده؟! اين به راستى چيز عجيبى است!»)
پس مراد از واحد در این آیات بیهمتا نیست چنانکه «اَحَدٌ» در
(قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ) (بگو: خداوند، يكتا و يگانه است.)
بدان معنی است.
در
توحید صدوق باب ۳ نقل شده که
ابو جعفر هاشمی از
امام جواد (علیهالسّلام) از معنی واحد پرسید امام فرمود:
«الْمُجْتَمِعُ عَلَیْهِ بِجَمِیعِ الْاَلْسُنِ بِالْوَحْدَانِیَّةِ.»و در روایت دیگر آیه
(وَ لَئِنْ سَاَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْاَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ) (و اگر از آنها بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده؟» حتماً مىگويند: «خدا!»)
را شاهد آورده ولی روایت سوّم واحد را «احد» معنی کرده است.
راغب گوید: چون واحد وصف خدا آید معنایش اینست: او کسی است که تجزّی و تکثّر در آن راه ندارد. ولی ظاهرا این سخن مورد نظر قرآن مجید نیست آیه اخیر و لفظ «اثنین» و ثلاثة مؤیّد نظر ما است.
وَحْد: (بر وزن فلس) مصدر است به معنی انفراد و تنهائی.
(ذلِکُمْ بِاَنَّهُ اِذا دُعِیَ اللَّهُ وَحْدَهُ کَفَرْتُمْ) (اين به خاطر آن است كه وقتى خداوند به يگانگى خوانده مىشد انكار مىكرديد.)
آن در آیه به معنی «منفردا» است یعنی این برای آن ست که چون خدا در حال انفراد و تنهائی و بیشریک خوانده میشد کافر میشدید.
وَحید (به فتح واو) به معنی انفراد و واحد است.
(ذَرْنِی وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِیداً) (مرا با كسى كه او را خود به تنهايى آفريدهام واگذار!)
(وَ جَعَلْتُ لَهُ مالًا مَمْدُوداً) (همان كسى كه براى او مال گستردهاى قرار دادم.)
در این آیه وحید به معنی واحد است. گفتهاند آن حال است از فاعل «خَلَقْتُ» و وصف خداست. مشهور است که آیه فوق با آیات بعدی که در حدود بیست آیه است در باره
ولید بن مغیره نازل شد و تهدید عجیبی در باره او است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «وحد»، ج۷، ص۱۸۷.