• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

واژه‌شناسی رشد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



واژه‌شناسی رشد، یکی از مباحث مطرح در روان‌شناسی رشد بوده که به بررسی واژه رشد پرداخته و تفاوت این واژه را با دیگر واژه‌های مشابه بیان می‌کند. واژه کلیدی در روان‌شناسی رشد، کلمه رشد (Development) می‌باشد. لکن واژه‌های رشد، نمو، نضج، بزرگ شدن، تحول و تکامل دارای معانی نزدیک به هم و در عین حال متفاوتی هستند که گاه به اشتباه به جای یکدیگر به کار می‌روند و این مساله‌ اشتراک لفظی در تمامی علوم وجود دارد. اکنون ما به تعریف و توضیح این اصطلاحات می‌پردازیم.



برای رشد، تعاریف مختلفی ارایه شده است که ما به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.
۱. رشد، عبارت است از تغییراتی که در جهت پیشرفت و کمال با یک نظم و ترتیب خاصی به عمل می‌آید و هیچ ‌وقت متوقف نشده و به عقب برنمی‌گردد.
[۱] نجاتی، حسین، روان‌شناسی رشد، ص۲۰، تهران، نشر مهشاد، ۱۳۷۱، چاپ اول.

۲. رشد، عبارت است از تغییرات در ساخت بدنی، عصبی، رفتار و نشانه‌های ویژه شخص که همه به ترتیب بروز می‌کنند و نسبتا باثباتند.
[۲] ماسن و دیگران، رشد و شخصیت کودکان، ج۱، ص۱۱، یاسایی.

۳. رشد، در واقع پدیده‌ای است که از جریان و تغییر همیشگی یا مبادله انرژی‌های موجود در یک موجود زنده و انرژی‌های موجود در محیط او حاصل می‌شود.
[۳] شعاری نژاد، علی اکبر، روان‌شناسی رشد، ص۸۹.

۴. رشد، عبارت است از همه تغییرات و تحولاتی که از زمان تشکیل سلول تخم تا هنگام مرگ در انسان روی می‌هد.
۵. رشد، سلسله ظرفیت‌ها و استعدادهای گسترش‌یابنده‌ای است که به تدریج برای فرد، مایه سهولت و کارکرد بیشتر و موثرتر می‌شود. مانند، حرکت‌های کودکان در دوران کودکی که رفته‌رفته بر اثر رشد به مهارت‌های سریع در نوجوانی تبدیل می‌شود. یعنی سستی و ناتوانی کودک به قدرت و نیرومندی و الفاظ نامفهوم او به سمت کلامی سنجیده تکامل می‌یابد و کودک نابالغ به تدریج مرد یا زنی کامل می‌شود که خود مسوولیت‌هایی را به عهده گرفته و خانواده‌ای را اداره می‌کند.

بنابراین می‌توان گفت که رشد، حرکتی مستمر، دایمی و پیوسته بوده که گاهی آهسته و زمانی همراه با جوش ‌و خروش است. لکن ممکن است کیفیت رشد ملموس نباشد ولی نباید تصور کرد که جریان رشد متوقف شده است، چرا که انسان پیوسته در حال تغییر است.
در عوض گاهی این تغییرات به طور ناگهانی و سریع دیده می‌شود. مثلا حرکت کردن کودک را در نظر بگیرید، می‌بینید که مراحل مختلفی مثل خزیدن، نشستن و سپس راه ‌رفتن را طی می‌کند و این پیوستگی در تمامی جنبه‌های زندگی آدمی وجود دارد.
[۴] احدی، حسن، روان‌شناسی رشد، ص۱۸، تهران، نشر بنیاد، ۱۳۷۶، چاپ دهم.

پس رشد یا بالندگی به طور کلی در نتیجه فرآیندهای نمو (تغییر کمی و دگرگونی جسمی)، رشد طبیعی (تغییر کیفی یا دگرگونی در رفتار) و یادگیری (تغییر در اثر تجربه) پدید می‌آید.
[۵] پارسا، محمد، روان‌شناسی رشد کودک و نوجوان، ج۱، تهران، نشر بعثت، ۱۳۷۶.



بر افزایش قد، وزن یا‌اندازه فیزیکی دلالت می‌کند. به عبارت کلی‌تر، نمو بر تغییر فزاینده کمی در‌اندازه فیزیکی گفته می‌شود که شامل افزایش قد، وزن و حجم استخوانبندی‌اندام‌های داخلی می‌شود. نمو، یکی از ویژگی‌های ذاتی بزرگ شدن است که از تولد تا بلوغ با آهنگی کند به پیش می‌رود و هنگام بلوغ با یک جهش به پیش می‌تازد.


به معنای رسیدن به حدی از توانایی عملی است که انجام یک الگوی رفتاری خاص را ممکن می‌سازد. آنچه در نضج نقش اساسی را به عهده دارد تکامل و نظام‌یافتگی سیستم عصبی، ساختارهای بدنی و روانی و استعداد‌های ذاتی است و تجربه و یادگیری تاثیر چندانی در آن ندارد.
هم‌چنین موجود زنده قادر نیست رفتاری را کامل فرا گیرد مگر این‌که به مرحله‌ای از نمو رسیده باشد. یعنی اگر انسان از نظر پختگی، آمادگی بروز رفتاری را داشته باشد آن رفتار ظاهر می‌شود ولی اگر به مرحله معینی نرسیده باشد و آمادگی لازم را نداشته باشد، رفتار خاص ظاهر نمی‌شود و یا آن‌طور که شایسته است به مرحله بروز نمی‌رسد.
[۶] جمعی از مولفان، روان‌شناسی رشد، تهران، نشر سمت، ۱۳۷۴، چاپ اول، ص۷۹.



فرآیند تغییر و دگرگونی است که با گذشت زمان تحقق می‌یابد. به قول گرین بلت (Green Blat)، زندگی عبارت است از پیوستار فرایندی که بزرگ شدن نام دارد. بنابراین بزرگ شدن یک مفهوم نسبی است و شخص در هر مرحله، نسبت به مرحله قبل بزرگتر شده است. این که گاه این واژه با سالخوردگی و انحطاط مترادف فرض می‌شود، یک اشتباه است.
[۷] احدی، حسن، روان‌شناسی رشد، ص۱۸، تهران، نشر بنیاد، ۱۳۷۶، چاپ دهم.



تحول نیز از واژه‌هایی است که بعضا مترادف رشد به کار می‌رود، در حالی که مفهوم تحول به هر نوع تغییری در طول زمان اطلاق می‌گردد. به عبارت دیگر، تحول اعم از رشد است.


تکامل و حرکت رو به جلوی یک موجود عبارت است از، تغییرات تدریجی که برای آن حاصل می‌شود و بر اثر آن‌ها استعدادی که برای رسیدن به یک صفت وجودی (کمال) به فعلیت می‌رسد. این تغییرات به وسیله نیروهایی که در وجود شخص قرار داده شده و با استفاده از شرایط و امکانات خارجی، انجام می‌پذیرد.


دو کلمه رشد و پرورش اغلب به یک معنا به کار برده می‌شوند لکن پرورش، بیان تغییراتی است که بر اثر آموزش و تاثیرات عوامل محیطی در انسان ایجاد می‌شود. نکته مهم این است که انسان رشد می‌کند ولی به همان‌اندازه پرورش نمی‌یابد. رشد به حجم بستگی دارد و در هنگام رشد، اعضا و جوارح مختلف جسم انسان بزرگ می‌شود. در حالی که پرورش، تغییر در جنبه‌های رفتاری و روانی انسان است.


۱. نجاتی، حسین، روان‌شناسی رشد، ص۲۰، تهران، نشر مهشاد، ۱۳۷۱، چاپ اول.
۲. ماسن و دیگران، رشد و شخصیت کودکان، ج۱، ص۱۱، یاسایی.
۳. شعاری نژاد، علی اکبر، روان‌شناسی رشد، ص۸۹.
۴. احدی، حسن، روان‌شناسی رشد، ص۱۸، تهران، نشر بنیاد، ۱۳۷۶، چاپ دهم.
۵. پارسا، محمد، روان‌شناسی رشد کودک و نوجوان، ج۱، تهران، نشر بعثت، ۱۳۷۶.
۶. جمعی از مولفان، روان‌شناسی رشد، تهران، نشر سمت، ۱۳۷۴، چاپ اول، ص۷۹.
۷. احدی، حسن، روان‌شناسی رشد، ص۱۸، تهران، نشر بنیاد، ۱۳۷۶، چاپ دهم.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «واژه‌ شناسی رشد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۴/۳۱.    






جعبه ابزار