• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

هیستری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



هیستری، یکی از مباحث مطرح در آسیب‌شناسی روانی در علم روان‌شناسی بوده و به معنای تغییر یا محدود شدن غیرارادی عملکرد فیزیکی در اثر یک تعارض یا نیاز روان‌شناختی است که خود شامل انواع گوناگونی می‌شود که در این مقاله بعد از بیان تعریف و شناخت اصطلاحی این موضوع و بیان تاریخچه بحث به بررسی انواع هیستری و ویژگی‌های هرکدام می‌پردازیم.

فهرست مندرجات

۱ - مقدمه
۲ - تاریخچه
۳ - انواع
       ۳.۱ - هیستری تبدیلی
              ۳.۱.۱ - علایم
                     ۳.۱.۱.۱ - اختلالات حسی
                     ۳.۱.۱.۲ - فلج‌های عضلانی
                     ۳.۱.۱.۳ - اختلالات حرکتی
                     ۳.۱.۱.۴ - اختلالات داخلی بدن
              ۳.۱.۲ - فراگیری
       ۳.۲ - هیستری ازهم‌گسستگی
              ۳.۲.۱ - نسیان
              ۳.۲.۲ - فیوگ
              ۳.۲.۳ - راه رفتن در خواب
              ۳.۲.۴ - تعدد شخصیت
۴ - پانویس
۵ - منبع


تغییر یا محدود شدن غیرارادی عملکرد فیزیکی در اثر یک تعارض یا نیاز روان‌شناختی را هیستری گویند.
[۱] کاپلان و سادوک، راهنمای روان‌پزشکی بالینی، ص۲۲۴، ترجمه علی مختاری و همکاران، تهران، طبیب، ۱۳۸۵، چاپ اول.

اصطلاح هیستری بسیار مبهم است، چرا که پدیده‌های مرضی بسیار متفاوتی مانند هیستری اضطرابی، روان‌گسستگی هیستریکی، شخصیت هیستریکی و هیستری تبدیل را تحت عنوان این اصطلاح قرار می‌دهند، در حالی که هیستری اضطرابی در چهارچوب روانآزردگی هراس قرار می‌گیرد، وجود روان‌گسستگی هیستریکی قابل بحث است، شخصیت هیستریکی دارای معنای مشخصی نیست و تنها هیستری تبدیل می‌تواند در چهارچوب نسبتا معینی محدود شود.


هیستری تبدیل، یک تظاهر بدنی آشکار است که در اغلب موارد، جنبه عصب‌شناختی دارد و در عین حال می‌تواند در رابطه با مشاهده‌گر، در قالب یک اختلال چندنشانه‌ای جلوه‌گر شود. این اختلال را می‌توان بر اثر تلقین برانگیخت و تحت تاثیر قرار داد. در هیستری، بر پایه نیازهای ناهشیار، میل یا اضطراب‌واپس‌زده جای خود را به یک تظاهر بدنی می‌دهد و چنین کاربرد بدنی، قابل فهم به نظر می‌آید.
[۲] دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۲، تهران، سمت، ۱۳۸۲، چاپ پنجم.

می‌توان گفت که هیستری، زبان ناهشیاری است که از طریق بدن بیان می‌شود و آن هم در حدی که بدن برای دیگری مرئی است. هیستری، یک کمک‌طلبی بی‌فریاد است و پدیده "بدنی کردن" این اختلال برای تعریف آن کافی نیست، چرا که این نوع پدیده را می‌توان در انواعی از لکنت زبان، اختلال‌های روان‌تنی و یا حتی روان‌گسستگی‌هایی از نوع کاتاتونیا نیز مشاهده کرد. معنای این سخن آن است که نشانه مرضی برای تعریف هیستری کافی نیست، بلکه باید این اختلال را در چهارچوب آن، اعم از اینکه در قالب نشانه‌های تبدیل جلوه‌گر شود یا در قالب یک روانآزردگی ساخت‌یافته‌تر، درک کرد.
[۳] دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۱، ص۲۲۲، تهران، سمت، ۱۳۸۲، چاپ پنجم.



علامت بارز هیستری، از دست دادن غیرارادی کارکرد و یا اختلال کنش در فعالیت دستگاه عصبی ارادی و یا شعور آگاه است. اغلب، علایم این بیماری به‌طور ناگهان و در اثر شرایط حاد و هیجانی بروز می‌کند، مانند بی‌حسی یا فلج شدن دست و پا، غش کردن و غیره. گاهی علایم هیستری به همان سرعتی که پدید می‌آیند، ناپدید می‌شوند و غالبا می‌توان آنها را با تلقین از بین برد و یا تقلیل داد.
[۴] شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۱۴۰، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.



مساله هیستری بزرگسالان، همواره مورد توجه روان‌پزشکان بوده است. تنها از اواخر قرن نوزدهم است که به دنبال بررسی‌های لاندر (Landor) نخستین پژوهش‌ها درباره هیستری دوره کودکی انجام شده‌اند. البته پیش از این تاریخ نیز لوپوآ، (Lepois) ویلیس (willis) و بریکه (Briquet) وجود هیستری کودکانه را خاطرنشان کرده بودند.
در سال ۱۸۸۸، شارکو، (Charcot) یک نوجوان چهارده‌ساله را که از بحران‌های هیستریکی رنج می‌برد، به شاگردانش نشان داد. پس از جنگ جهانی اول، مساله کودک‌ماندگی بزرگسالان هیستریک، بیشتر بر مبنای خیال‌بافی مرضی یا هذیان تخیلی
[۵] ساختار هذیانی که در آن عنصر اصلی را فعالیت خیال‌بافانه تشکیل می‌دهد و توهم‌ها، تفسیرها و جز آن تقریبا در خارج از میدان آن قرار می‌گیرند.
و دیدگاه روان‌تحلیل‌گری مورد توجه قرار گرفت تا بر اساس بررسی هیستری کودکانه به معنای اخص.
[۶] دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۱، ص۲۲۱، تهران، سمت، ۱۳۸۲، چاپ پنجم.



هیستری دو نوع دارد: هیستری تبدیلی (Conversion Hysteria) و هیستری ازهم‌گسستگی (Dissociative Hysteria)

۳.۱ - هیستری تبدیلی

این نوع نوروز، (نوروز، عبارت از یک اختلال روانی است که عملکردهای اصلی شخصیت را دربرنمی‌گیرد و فرد به آن آگاهی دارد. از انواع بسیار رایج و شناخته‌شده نوروز، می‌توان اضطراب، وسواس، ترس‌های مرضی و هیستری را نام برد) بیش از هر قسم دیگری مورد مطالعه، پژوهش و بررسی قرار گرفته است.
جالب اینکه در زن‌ها بیشتر از مردها یافت می‌شود، البته در سال‌های اخیر از تعداد این نوع بیماران کاسته شده است، زیرا هرچه رشد روانی و فرهنگی جوامع بیشتر شود، بروز این بیماری که تا حد زیادی معلول عقب‌ماندگی‌های روانی و اجتماعی است، کاهش می‌یابد. دانشمندان با تحقیقات خود در کشورهای مختلف جهان متوجه شده‌اند که بیشتر بیماران هیستری تبدیلی، از طبقات پایین و محروم اجتماعی – اقتصادی جامعه هستند، مثلا در سال ۱۹۸۰، میلر و سوانسون، (Miller and swanson) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که مکانیزم دفاعی انکار (Denial) که صفت بارز هیستری تبدیلی است، معمولا در طبقات پایین و عقب‌مانده اقتصادی – اجتماعی آمریکا یافت می‌شود.

۳.۱.۱ - علایم

علایم هیستری تبدیلی بسیار متنوع است، اما وجه مشترک آن در همه بیماران، شامل اختلال غیرارادی آن‌گونه فعالیت‌های جسمانی می‌شود که معمولا تحت کنترل ارادی فرد قرار دارد. شروع علایم سریع است و در برابر فشارهای عاطفی مشخصی آغاز می‌شود. علایم آن را می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد: اختلالات حسی، (sensory symptoms) فلج‌های عضلانی، (motor paralyses) اختلالات حرکتی (Disorder movement) و اختلالات داخلی بدن(Yisceral symptoms).

۳.۱.۱.۱ - اختلالات حسی

در هر کدام از حواس مانند بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و مانند آن، ‌اختلالات هیستریک مانند بی‌حسی کامل، بی‌حسی نسبی، حساسیت حسی زیاد و یا احساس غیرمعمول مانند مورمور شدن بدن و یا اختلال بینایی رخ می‌دهد. مثلا بیمار ممکن است در رابطه با حس بینایی از یک یا هر دو چشم نابینا شود و یا فقط نیمی از هر چشم بینایی داشته باشد. او ممکن است به بینایی مضاعف و یا بینایی تونلی که در آن تنها قادر به دید مستقیم است، دچار شود. بیمار، گاهی از کم‌نوری و یا پرنوری اشیاء و یا از بزرگی و کوچکی بیش از حد آنها شکایت می‌کند.
در رابطه با حس شنوایی، کری، علامت بارز در بیماران هیستریک است. در حس لامسه، بی‌حسی در نواحی مربوط به دستکش و جوراب مشاهده می‌شود. بی‌حسی در نواحی دیگر پوست مانند سر، گردن و تنه، اگرچه کم دیده می‌شود ولی ممکن است اتفاق بیفتد. شاید متداول‌تریم علایم حسی، نوعی درد مبهم است.

۳.۱.۱.۲ - فلج‌های عضلانی

در این حالت، توانایی فرد برای انجام حرکت‌های ارادی از بین می‌رود یا کم می‌شود.

۳.۱.۱.۳ - اختلالات حرکتی

اختلالات حرکتی ناشی از بیماری هیستری بسیار زیاد و متنوع است، ولی شناخته‌شده‌ترین و متداول‌ترین آنها عبارتند از: تیک، (Tics) لرزش، (Tremors) حمله‌های شبیه به صرع، (Epilepsy) کره (Chorea) و لکنت زبان. (Stammering and Stuttering)
همچنین یکی از علایم جالب در بعضی از بیماران، اختلالی است که به نام آستازیا – آبازیا (Astasia - Abasia) مشهور است. فرد مبتلا به این بیماری نمی‌تواند بایستد (آستازیا) و یا راه برود (آبازیا)، ولی می‌تواند در حالی که به پشت خوابیده است، حرکات پیچیده‌ای مانند آنچه در دوچرخه‌سواری دیده می‌شود، انجام دهد.

۳.۱.۱.۴ - اختلالات داخلی بدن

علایم و اختلالات داخلی بدن را نیز می‌توان از واکنش‌های هیستری تبدیلی برشمرد، مانند اختلالات دستگاه تنفس، گرفتگی گلو، کم‌اشتهایی مرضی، تهوع، اشتهای زیاد، اسهال، یبوست و بسیاری علایم دیگر که توام با اختلالات حسی و حرکتی ظاهر می‌شوند.
[۷] شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۱۴۰-۱۴۲، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.


۳.۱.۲ - فراگیری

هیستری تبدیلی، در اوایل بزرگسالی دیده می‌شود، اما می‌تواند در میانسالی یا کهنسالی نیز رخ دهد. نسبت مرد به زن در این اختلال یک به دو است. این اختلال در اعضاء خانواده فرد مبتلا، شایع‌تر می‌باشد.
[۸] کاپلان و سادوک، راهنمای روان‌پزشکی بالینی، ص۲۲۴، ترجمه علی مختاری و همکاران، تهران، طبیب، ۱۳۸۵، چاپ اول.


در ارتباط با هیستری تبدیلی، پنج عامل را باید در نظر گرفت:
۱- کارکرد جسمانی از بین می‌رود یا تغییر می‌یابد.
۲- نشانه را نمی‌توان با شرایط جسمانی یا عصب‌شناختی معلوم، تبیین کرد.
۳- شواهد قاطعی وجود دارد که عوامل روان‌شناختی با نشانه در ارتباط هستند.
۴- بیمار اغلب اما نه همیشه، نسبت به صدمه جسمانی بی‌تفاوت است. به‌ویژه آنکه، بیمار احساس اضطراب نمی‌کند.
۵- نشانه‌ها تحت کنترل ارادی نیستند.
[۹] روزنهان، دیویدال و سلیگمن، مارتین‌ای. پی، آسیب‌شناسی روانی، ج۱، ص۴۰۵-۴۰۶، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، ۱۳۷۹، ‌چاپ اول.


۳.۲ - هیستری ازهم‌گسستگی

علایم اصلی هیستری ازهم‌گسستگی عبارتند از: نسیان (یا آمنزی)، گریز (فیوگ)، راه رفتن در خواب و تعدد شخصیت. این نوع اختلالات معمولا شامل اختلال در ساخت شخصیت است، ولی در اصل با اختلالات سایکوتیک و به‌ویژه اسکیزوفرنی، تفاوت‌های محسوس و اساسی دارد. این نوع نابهنجاری‌ها بسیار نادرتر از سایر بیماری‌های نوروز هستند، اما به علت چشمگیر بودن علایم آنها، مورد توجه مردم و به‌ویژه رسانه‌های گروهی قرار می‌گیرند.
مهمترین علایم این بیماری را اشاره می‌کنیم.

۳.۲.۱ - نسیان

نسیان Amnesia یا فراموشی مرضی که اصطلاح خارجی و متداول آن، آمنزی است، معمولا به‌طور ناگهانی ظاهر می‌شود و برای مدت نامعلومی (از چند روز تا چند سال) ادامه می‌یابد.

۳.۲.۲ - فیوگ

حالت فیوگ Fugue، مجموعه‌ای است از آمنزی و فرار از مکانی به مکان دیگر. در این وضع، بیمار از شرایط موجود خود دایما می‌گریزد. در حقیقت، او از ترس‌های درونی خود فرار می‌کند. مثلا در بسیاری از افراد، ترس از مسؤولیت باعث فیوگ می‌شود.

۳.۲.۳ - راه رفتن در خواب

سومنابولیسم somnambulism، عبارت است از انجام اعمال خاص مانند راه رفتن، صحبت کردن، خوردن و مانند آن در خواب. البته بیمار بعد از بیداری، از انجام آنها خاطره‌ای ندارد. متداول‌ترین نوع نهاآن
سومنابولیسم، راه رفتن است. در این حالت، چشمان فرد باز است و کم و بیش از اوامر دیگران تبعیت می‌کند، ولی بیدار نیست. در بعضی موارد از منزل خارج می‌شود و گاهی نیز آسیب می‌بیند. این نوع اختلال‌ها ممکن است در کودکی و نوجوانی رخ ‌دهد و بعد هم از بین برود، ولی گاهی در بین بزرگسالان نیز دیده می‌شود.
علل اصلی این بیماری، تعارضات درونی فرد و یا تعارضات فرد با محیطش است و چون قادر به حل آنها نیست، به شکل‌های سمبولیک و به صورت فعالیت‌هایی در هنگام خواب ظاهر می‌شود.

۳.۲.۴ - تعدد شخصیت

فردی که دچار بیماری تعدد شخصیت multiple personality باشد، در زمان‌های مختلف از خود، الگوهای کاملا متفاوت فکری و عاطفی نشان می‌دهد. این الگوهای رفتاری معمولا با یکدیگر تضاد دارند، زیرا یکی از شخصیت‌ها شامل آن خصوصیات و عواملی می‌شود که در دیگری سرکوب شده و ظاهرا فاقد آن است.
تعدد شخصیت، از نادرترین و کمیاب‌ترین انواع بیماری نوروز است و آن را نباید با ازهم‌پاشیدگی شخصیت (split personality) که در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا مشاهده می‌شود، اشتباه گرفت.
[۱۰] شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۱۴۴-۱۴۷، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.



۱. کاپلان و سادوک، راهنمای روان‌پزشکی بالینی، ص۲۲۴، ترجمه علی مختاری و همکاران، تهران، طبیب، ۱۳۸۵، چاپ اول.
۲. دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۲، تهران، سمت، ۱۳۸۲، چاپ پنجم.
۳. دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۱، ص۲۲۲، تهران، سمت، ۱۳۸۲، چاپ پنجم.
۴. شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۱۴۰، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.
۵. ساختار هذیانی که در آن عنصر اصلی را فعالیت خیال‌بافانه تشکیل می‌دهد و توهم‌ها، تفسیرها و جز آن تقریبا در خارج از میدان آن قرار می‌گیرند.
۶. دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی، ج۱، ص۲۲۱، تهران، سمت، ۱۳۸۲، چاپ پنجم.
۷. شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۱۴۰-۱۴۲، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.
۸. کاپلان و سادوک، راهنمای روان‌پزشکی بالینی، ص۲۲۴، ترجمه علی مختاری و همکاران، تهران، طبیب، ۱۳۸۵، چاپ اول.
۹. روزنهان، دیویدال و سلیگمن، مارتین‌ای. پی، آسیب‌شناسی روانی، ج۱، ص۴۰۵-۴۰۶، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، ۱۳۷۹، ‌چاپ اول.
۱۰. شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۱۴۴-۱۴۷، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «هیستری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۶/۱۲.    







جعبه ابزار