هند بنتالخس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بنت الخُسّ (عنوان ساده تر هندِ بنت الخُسّ)، نام زنی از
دوره جاهلیت که زبان آوری، حضور ذهن و زیرکی وی شهرتی افسانه ای یافته است.
طبق نظر
شبلی،
واژه «
خُسّ » به پسر یک مرد و یک جنّیّه اطلاق میشود (در برابر «
عَملوق » به معنای فرزند یک
جن و یک
زن )؛ بدین طریق، منشأ افسانه ای را درمییابیم که احتمالاً از این باور برخاسته است که جنها در پیدایش انسانهایی با استعدادهای درخشان مداخله دارند. با وجود تصریح متونی نظیر
لسان العرب ،
درباره الخُسّ (عضو معروف قبیلة اِیاد)، در وجود تاریخی این مرد و دخترش کاملاً تردید هست. با این حال، این نکته اهمیت دارد که برخی از نویسندگان این دختر را هند بنت الخسّبن حابِس بن قُرَیْط الایادی (الایادیه)، و زن دیگری را، که خواهر او خوانده شده است، جُمَعه بنت حابس بن مُلَیْل نامیده اند.
گذشته از این، نویسندگان لقب زرقاء را نیز برای او ذکر کردهاند و این امکان هست که در اسطورههای گردآوری شده در سدههای نخست اسلام، این هند کمابیش با
زرقاءالیمامه اشتباه شده باشد. از همین روست که مثلاً کَرَم بُستانی در چاپ دیوان نابغة ذُبیانی،
«زرقاءالیمامه بنت الخُس» را کسی معرفی میکند که معمای یکی از اشعار دیوان نابغه را، که جواب آن عدد ۶۶ بوده، حل کرده است. در اینجا شارحان دو دسته میشوند: دسته ای حل مسئله را به خود زرقاءالیمامه نسبت میدهند و دیگران به بنت الخُس. سرانجام، جاحظ
و پس از او دیگران تردید
ابن اعرابی (الخُسّ، الخُصّ، الخُسف) و نظر
یونس بن حبیب (الاَخَسّ) را یاد میکنند. به نظر میرسد که تنها جاحظ
در وجود این زن، که درباره او میگویند به عُکاظ میرفته و به عنوان داور درباره شتر، اسب،
ازدواج ،
مرد و
زن با کلامی شیوا نظریاتی بسیار ساده بیان میکرده است، تردید کرده باشد. برخی از پاسخهای این زن، که به نثر آهنگین بوده، احتمالاً بعدها ضرب المثل شده، زیرا نخستین شواهد از نام او در شعری از
فَرَزْدَق آمده که به نظر نمیرسد در دیوان چاپی منعکس شده باشد. «سخنان کوتاه» او را لغت شناسان جمع آوری و از آنها به عنوان «شواهد» و نمونههایی از عبارات بسیار بی پرده یاد کرده اند.
هر چند گفته میشود که او از ازدواج امتناع کرده، رفتاری پرهیزکارانه نیز نداشته، و ضرب المثل «قُرْب الوِساد و طولُالسِواد» (نزدیکی بالش (ها) و درازی رازگوییها (همراه اند) منسوب به اوست.
جالب است بدانیم که افسانه بنت الخُسّ، که احتمالاً قوم بنوهلال نقل کرده اند، در الجزایر بسیار زنده است. در این کشور ضرب المثلهایی بسیار مشابه آنچه در منابع کهن آمده به بنت الخُسّ نسبت میدهند؛ و همینجاست که وی را به هنگام
مرگ ، رهبر قبیله یا دخترشاهی
عرب دانسته اند.
(۱) ابن ابی طاهر، بلاغات النساء، بیروت ۱۹۸۷، ص ۷۹ به بعد.
(۲) ابن سکیت، تهذیب الالفاظ، بیروت ۱۸۹۶، ص ۳۵۳.
(۳) ابن سیده، المُخَصَّص، ج ۲، ص ۳۱.
(۴) ابن قتیبه، کتاب عیون الاخبار، بیروت (بی تا)، ج ۲، جزء ۵، ص ۲۱۴.
(۵) ابن منظور، لسان العرب، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۶) (ابن نباته، سرح العیون فی شرح رسالة ابن زیدون، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۴، ص ۴۰۶ـ ۴۰۸.
(۷) عمرو بن بحر جاحظ، البیان و التبیین، چاپ حسن سندوبی، قاهره ۱۳۵۱/۱۹۳۲).
(۸) عمرو بن بحر جاحظ، کتاب التربیع و التدویر، چاپ شارل پلا، دمشق ۱۹۵۵.
(۹) عمرو بن بحر جاحظ، کتاب الحیوان، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ افست بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۹، فهرست.
(۱۰) اسماعیل بن حماد جوهری، الصِّحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (بی تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش، ذیل «خسس».
(۱۱) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، چاپ محمد احمد جادمولی، علی محمد بجاوی، و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، بی تا، ج ۲، ص ۵۴۰ ـ ۵۴۵).
(۱۲) محمد بن
عبدالله شبلی، آکام المرجان فی احکام الجان، قاهره ۱۳۲۶.
(۱۳) حسن بن
عبدالله عسکری، صناعتین، قاهره ۱۳۲۰، ص ۳۲۰.
(۱۴) اسماعیل بن قاسم قالی، کتاب الامالی، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴، ج ۱، ص ۱۹۹، ج ۲، ص ۲۱۸، ۲۳۵، ۲۵۶ـ۲۵۷، ذیل، ص ۱۰۷، ۱۱۹.
(۱۵) احمد بن محمد میدانی، مجمع الامثال، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷، ج ۲، ص ۴۷۷ـ ۴۷۸.
(۱۶) زیاد بن معاویه نابغة ذبیانی، دیوان النابغة الذبیانی، چاپ کرم بستانی، بیروت ۱۹۵۳.
(۱۷) R Basset, "La lإgende de Bent E l-Khass", R Afr (۱۹۰۵) , ۱۸-۳۴.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بنت الخس»، شماره۱۸۲۴.