هدایتالله وحید گلپایگانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هدایتاللّه وحید گلپایگانی (۱۳۰۸-۱۳۹۴ق/۱۲۶۹-۱۳۵۲ش)، از علمای
قرن چهاردهم هجری قمری در
گلپایگان و
قم بود. ایشان شاگرد
آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود، که به درخواست مردم از طرف ایشان برای ترویج
دین اسلام و خدمتسانی به مردم به شهرستان گلپایگان که سرزمین آبا و اجدادی وی بود فرستاده شد. آیتالله وحید گلپایگانی برای عمران، آبادانی و امور رفاهی مردم خدماتی در آن منطقه انجام داد.
جناب حاج میرزا هدایتاللّه وحید گلپایگانی فرزند
آخوند ملامحمدجواد نخعی که از علمای بزرگ گلپایگان بود، در ۱۳
رجب سال ۱۳۰۸ ق در قریه گوگد از توابع گلپایگان متولد شد. وی مقدمات و سطوح را در زادگاهش نزد پدر فرا گرفت. آنگاه راهی
اراک شد و از محضر
آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی و دیگر استادان بهره برد. پس از درگذشت پدر، آیتالله وحید گلپایگانی با تاسیس
حوزه علمیه گلپایگان، خود به
تدریس در آنجا همت گماشت.
تحصیلات مقدماتی مانند
صرف و
نحو،
معانی بیان،
منطق،
فقه و
اصول را نزد علمای گوگد و همچنین پدرش در
مدرسهای که در گوگد به وسیله
حاج آخوند تاسیس شده بود، فرا گرفت. در سال ۱۳۲۲ ه. ق هنگامی که آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری از
عراق به
ایران آمد و در شهر اراک رحل اقامت گزید ایشان بنا به امر پدر که در دوران تحصیل در نجف با آیتالله حائری سابقه دوستی و آشنایی داشته مکلف شد به اراک برود، بعد از عزیمت به اراک از محضر اساتیدی همچون مرحوم آیتالله آقانور اراکی و حاج میرزا محمدعلیخان و همچنین از حوزه
درس آیتالله حائری استفاده نمود.
در سال ۱۳۴۰ ه. ق هنگامی که آیتالله حائری به
قم مهاجرت نمود و حوزه و شاگردان خود را به آنجا منتقل کردند از جمله کسانی که ایشان را در این سفر همراهی کرد مرحوم حاج میرزا هدایتالله بود.
مرحوم شیخ
محمد شریف رازی در کتاب
گنجینه دانشمندان در شرح احوال ایشان میگوید: ”مرحوم حاج میرزا عبدالحسین صاحب الداری بروجردی که مُقسّم شهریه مرحوم حائری بود در اراک برای نگارنده گفت که چون پیام ایشان به اراک رسید اول کسی که به اتفاق آقای حاج میرزا هدایتالله وحید گلپایگانی به ایشان پیوست بنده بودم، که بعد از دو ماه که شهریه محصلین حوزه اراک را پرداختیم به قم آمده و خدمتشان رسیدم، فرمودند: ما ماندنی شدیم اگر شما هم بخواهید بمانید خدا کریم است بروید و خانواده خود را بیاورید، سپس آقای حاج میرزا هدایتالله به اراک رفته و رفقا و اصحاب آیتالله را از قضیه اطلاع داده و خانواده خود و مرا به قم آورد و کم کم رفقای اراک به قم آمده و رفته رفته
حوزه علمیه قم تاسیس گردید و پیشبینیها و پیش گوئیهای حضرات
ائمه معصومین (علیهالسّلام) مصداق یافت.”
از آنجایی که آیتالله حائری به سبب آشنایی و دوستی دوران تحصیل در
عراق با مرحوم آخوند ملامحمدجواد و کفایت و کاردانی و هوشمندیی که در وجود شاگرد خود یافته بود قسمتی از کارهای مربوط به حوزه و سرپرستی امور طلاب و تولی
مدرسه فیضیه را برعهده او واگذار نمود.
ایشان ضمن استفاده از محضر استاد به انجام امور محوله پرداخت تا در سال ۱۳۵۰ ه. ق پدرش آخوند ملامحمدجواد بدرود حیات گفته و به رحمت ایزدی پیوست، در این وقت اهالی گلپایگان از محضر آیتالله حائری تقاضا نمودند که حاج میرزا هدایتالله را برای
ترویج دین و ارشاد مردم به آنجا اعزام نماید. در پی تقاضا و برای بردن ایشان چند نفر از محترمین و روحانیین محلی به قم آمدند و پس از چند جلسه گفتگو و اصرار موافقت آیتالله حائری را جلب نموده و در معیت مطلوب خود به گلپایگان رهسپار شدند.
مرحوم آیتالله حائری در پاسخ اهالی گلپایگان نامهای خطاب به یکی از بزرگان و محترمین محل چنین مرقوم فرمودهاند:
«بسم الله الرحمن الرحیم، به عرض میرساند امید است وجود شریف جناب
عالی پیوسته در ترویج شریعت طاهره موید و منصور بوده باشد، مرقومه شریفه شما را که در موضوع حرکت دادن جناب مستطاب شریعتمدار ثقةالاسلام آقای آمیرزا هدایتالله دام تاییده بر حسب خواهش و تمنا اهالی آن حدود مرقوم فرموده عزّ وصول بخشیده اگرچه با علاقهمندی حقیر و استفادهی طلاب از وجود شریف ایشان مایل به حرکت ایشان نبوده ولی به جهات ملحوظه که اشعار شده بود البته تشریف داشتن در آن حدود اهم است. لهذا اقدام نموده خاطر شریف را مستحضر داشته که مراتب علمیت و فضل معظمله مکشوف است که بحمدالله به درجات عالیه نایل و دارای مرتبه
استنباط احکام شرعیه و
اجتهاد هستند و از حیث
تقوی و
اخلاق هم نهایت اطمینان را به جناب ایشان دارم. امید است که اهالی آن صفحه هم وجود شریف ایشان را که واقعا نعمت بزرگی است مغتنم شمرده و استفاده نمایند، و البته جناب مستطاب
عالی هم که بحمدالله در آن حدود مروج اسلام و موجب چشمروشنی ماهاست در ترویج معظمله کوتاهی نخواهید فرمود ادامالله
تعالی ایام افاداتکم الشریفه، والسلام
علیکم ورحمه الله و برکاته. الاحقر عبدالکریم الحائری»
از متن نامه میزان تعلق خاطر شریف آیتالله حائری به حاج میرزا هدایتالله به خاطر حسن نظری که به ایشان داشت به خوبی آشکار است لذا یکی از روحانیون معمر و محترم گلپایگان به نام آخوند ملامحمدابراهیم قرنی نقل کرده از جمله افرادی که به قم رفته بودیم برای آوردن آقای وحید، من بودم که به اینکار خیلی اصرار میورزیدم، برای آخرینبار که خدمت آقای حائری رفتیم ایشان ضمن بیانات و سفارشاتی که در اینباره کردند، خطاب به من که خیلی اصرار به اینکار داشتم فرمودند: ”در حقیقت شما با بردن میرزا هدایتالله به گلپایگان دست راست مرا از من گرفتید” من هم در پی سخن آیتالله اظهار کردم: ” قصد ما از گرفتن و بردن دست حضرت
عالی این است که آن را برای بوسیدن و استشفا همواره در اختیار داشته باشیم و چشم ما با آن روشن باشد. ”
آیتالله حائری که از این بدیهه خوششان آمد تبسمی بر لب آوردند و ما را دعا کردند.
مرحوم حاج میرزا هدایتالله هنگام ورودشان به گلپایگان قبل از هرچیز
مدرسه علمیهای که از مرحوم آخوند ملامحمدتقی نخعی (حاج آخوند) به یادگار مانده بود و رو به ویرانی میرفت را با امکانات بسیار کم آن روز بازسازی و دایر نمودند، و طلابی که از اهالی گلپایگان و
خوانسار هنگام عزیمت ایشان با میل و رغبت خود همراه ایشان به گلپایگان بازگشتند در
مدرسه اسکان داده و شهریهای که در قم از ناحیه مرحوم آیتالله حائری به آنها پرداخت میگردید همچنان برای آنها فرستاده و تسلیم آنها میشد.
سرانجام طولی نکشید که با جذب جوانانی که آمادگی و ذوق و استعداد فراگرفتن علوم دینیه را داشتند به آن
مدرسه ورود پیدا نمودند و به تحصیل پرداختند که در طول زمان تعداد آنها به بیش از چهل نفر رسید که پس از تکمیل
دروس ابتدایی و سطح برای ادامهی تحصیل به قم و یا شهرهای دیگر رفتند و هماکنون بعضی از آنها که در قید حیات میباشند در
تهران یا نقاط دیگر به ادای وظایف روحانی و خدمات دینی اشتغال دارند.
چنانچه ذکر شد هنگامی که در گلپایگان بودند تعداد زیادی از فضلاء و طلاب در
مدرسه ایشان اشتغال به تحصیل
علوم دینی داشته و برخواسته از
مدرسه و حوزه
درسی ایشان بوده که در اینجا به اسامی بعضی از آنها اشاره میکنیم حضرات آیات وحجج اسلام آقایان:، حاج سید ابوطالب محمودی، حاج سید محمدرضا محمودی، حاج سید حسین ابطحی، حاج سید مرتضی محمودی، حاج شیخ
علی افتخاری، حاج شیخ جلال طاهره. ش، حاج شیخ حسین توسلی، حاج شیخ حسین احمدی، حاج شیخ عباس ترابی، حاج شیخ
علی ترابی، حاج شیخ محمدابراهیم فیاضی، حاج شیخ عبدالله فیاضی، حاج شیخ
علی قرنی، حاج شیخ حسین قرنی، حاج شیخ
علی مولایی، آقا میرزامحمد وحید، حاج شیخ محمدرضا عبدالحمیدی، حاج شیخ محمدعلی منتظری، حاج شیخ محمدکاظم مشایخی، حاج شیخ احمد محمدی، حاج شیخ
علی عنایتی، حاج شیخ محمد قرنی و حاج شیخ محمد جعفر (ابراهیم) ثمری. (برای اطلاع بیشتر از شرححال هرکدام از آنها میتوان به جلد دوم کتاب دانشمندان گلپایگان مراجعه نمود.)
ایشان در گلپایگان ضمن
تدریس و تربیت طلاب به تبلیغ و ترویج شرع مطهر و رسیدگی به امور اجتماعی و رفاه مردم سر از پا نمیشناخت و برای عمران و آبادانی محل و تامین امکانات و خدمات اجتماعی مانند: تعمیر قنوات، مساجد، حمام، توسعه طرق، ترویج در امور کشاورزی و … جدیت فراوان داشت.
در طول سالها اقامت در تهران به سبب علاقه وافری که به مردم گلپایگان و سرزمین آبا و اجدادی خود داشت و به یاد زحمات و رنجهایی که برای آنجا و مردم آن کشیده بود همه ساله در ایام
تابستان به آنجا عزیمت میکرد و با همان حال نقاهتی که داشت به وظایف شرعی و اجتماعی خود عمل مینمود و به رتق و فتق امور بسیار فعال بود.
۵ فقره موقوفه با نیات
روضهخوانی، نشر معارف دانش آموزان بیبضاعت و فقرا از وی به یادگار باقی مانده است.
پس از گذشت مدت زمانی حوادثی پیش آمد که ایشان ناچار شدند گلپایگان را ترک نمایند، در ابتدا ایشان به قم آمدند، ورود ایشان به قم مصادف با زمانی بود که
آیتالله بروجردی بر اثر کسالتی که عارض ایشان شده بود برای معالجه از
بروجرد به تهران رفته بودند و پس از درمان به خاطر درخواست علما و عدّه زیادی از اهالی قم و سایر بلاد مبنی بر اقامت معظمله در قم و سرپرستی و عهدهدار شدن اداره حوزه بود که در نهایت منجر به اقامت ایشان در قم گردید.
مرحوم حاج میرزا هدایتالله بر اثر آشنایی و سوابق دیرینهای که با ایشان داشت مدت شش ماه در آنجا سکونت کرد اما پس از آن با وجود اینکه آیتالله بروجردی توجه فراوانی به ایشان و ادامه اقامت آن مرحوم در قم داشتند ولی موجباتی فراهم گردید که در سال ۱۳۲۶ ه. ش از قم عازم تهران شد و به عنوان
مدرس در
مدرسه عالی شهید مطهری (
مدرسه عالی سپهسالار قدیم) به
تدریس و امور علمی پرداخت، در تهران هم علاوه بر
تدریس و پرداختن به امور علمی هیچگاه از رسیدگی به امور رفاهی مردم و فعالیتهای اجتماعی و ترویج شرع مطهر و
تبلیغ دین و بیان احکام بازنماند.
یکی از معمرین گوگد که در
نماز جماعت و جلسات ایشان شرکت میکرده و با او مانوس بوده میگوید: من خاطرات زیادی از ایشان دارم…
یکی از خاطراتی که هیچگاه فراموش نمیکنم این بود که در یکی از سالها
خشکسالی عجیبی شد، تمام زراعتها خشکیده بود چاهها و قنوات آب نداشت، حیوانات تشنه و مردم از بیآبی رنج میبردند، روزی عدهای آمدند خدمت ایشان که آقا، مردم از خشکسالی عاجز شدند چارهای کنید، ایشان فرمودند شما میگویید چکار کنیم؟ پیشنهاد شد که
نماز باران بخوانید، شاید خدا ترحمی بکند، در ابتدا ایشان نمیپذیرفتند و میفرمودند نماز باران خواندن شرایطی دارد، با اصرار اهالی ایشان پذیرفتند و اعلام کردند که همه سه روز،
روزه بگیرند تا بعد نماز بخوانیم، خوب به یاد دارم همه اهالی از زن و مرد، کوچک و بزرگ و تمامی آنهایی که توان روزه گرفتن داشتند سه روز روزه گرفتند، روز سوم اعلام شد که همه در محلی جمع شوید تا به اتفاق همدیگر به محل نماز به بیرون شهر برویم بعد از اینکه همه آمدند و آقا توصیه کرده بودند که بچهها و حتی حیوانات را همراه خود بیاورید اجتماع عجیبی شد، با پای برهنه به طرف محل نماز حرکت کردیم، ایشان جلوی جمعیت در حرکت بود و ما به دنبال ایشان، قرار بود نماز در بیرون شهر در کنار قبرستان برقرار شود (نزدیک گلزار شهدای کنونی) وقتی به محل نماز رسیدیم ایشان دستور دادند بچهها را از مادرها جدا کنند، در آن وقت حالت عجیبی به مردم اعم از زن و مرد، کوچک و بزرگ دست داد، بچههای کوچک گریه میکردند، جمعیت منقلب شد و اشک میریختند، نماز را خواندیم و بعد ایشان دعا کردند. از محل اقامه نماز فاصله نگرفته بودیم که هوا ابری شد تا حرکت کردیم به طرف منزل باران شروع کرد به باریدن. باران عجیبی آمد، مردم از فرط خوشحالی اشک شوق میریختند …. این هم یکی از نشانههای صدق و صفای باطنی آن مرد بزرگ بود ….
مرحوم حاج میرزا هدایتالله در سالهای آخر عمر به چند کسالت عمده که از جمله آنها عارضه قلبی و بیماریهای ریوی بود مبتلا گردید و همواره از آن رنج میبرد تا سرانجام پس از عمری تلاش و خدمت به مردم و تعلیم و تربیت طلاب در غروب روز هفدهم
صفر ۱۳۹۴ ه. ق مطابق با ۱۳۵۲ ه. ش در
تهران دارفانی را وداع گفت و پیکر او پس از
تشییع به
قم منتقل و در آنجا از سوی طبقات مختلف مردم، مردم شریف شهرستان گلپایگان و تهران، جمع کثیری از طلاب، علما و فضلای
حوزه علمیه قم خصوصا حضرات آیات عظام از
مسجد امام حسن عسکری (علیهالسّلام) تا
حرم مطهر کریمه اهلبیت حضرت معصومه (سلامالله
علیها) تشییع و پس از ادای نماز توسط
آیتالله گلپایگانی (قدسسره) در
قبرستان شیخان (بنابه وصیت خود) در کنار قبر
زکریا بن آدم مدفون گردید.
•
سایت راسخون، برگرفته از مقاله «هدایت اللَّه وحید گلپایگانی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۱۱/۲۳.