هجرت حضرت ابراهیم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در مدّتی که
ابراهیم در
سرزمین بابل بود، جمعی، از جمله
حضرت لوط ـ علیهالسلام ـ و
ساره به او
ایمان آوردند،
او با «ساره»
ازدواج کرد،
از طرف پدر ساره، زمینهای مزروعی و
گوسفندهای بسیار، به ساره رسیده بود، ابراهیم ـ علیهالسلام ـ مدتی در ضمن دعوت مردم به
توحید ، به
کشاورزی و
دامداری پرداخت،
تا اینکه تصمیم گرفت از سرزمین بابل به سوی
فلسطین هجرت کند و دعوت خود را به آن سرزمین بکشاند،
اموال خود از جمله گوسفندهای خود را برداشت و همراه چند نفر با
همسرش ساره، حرکت کردند.
ولی از طرف حاکم وقت (بقایای دستگاه
نمرودی )
اموال ابراهیم ـ علیهالسلام ـ را
توقیف کردند.
ماجرا به دادگاه کشیده شد، ابراهیم ـ علیهالسلام ـ در دادگاه، خطاب به
قاضی چنین گفت:
«من (و همسرم) سالها زحمت کشیدهایم و این
اموال را به دست آوردهایم (در ماجرای زندگی
اسحاق ، عوامل جمع آوری این
اموال، خاطر نشان شده است.) اگر میخواهید
اموال مرا مصادره کنید، بنابراین سالهای عمرم را که صرف تحصیل این
اموال شده، بر گردانید.»
قاضی در برابر استدلال منطقی ابراهیم، عقب نشینی کرد، و گفت: «حق با ابراهیم است.» مطابق بعضی از روایات، ماجرا را به نمرود اطلاع دادند، نمرود گفت: ابراهیم را گر چه همراه اموالش باشد، بیرون کنید تا از این سرزمین برود، زیرا او اگر در این جا بماند،
دین شما (
بت پرستان) را فاسد میکند..
ابراهیم ـ علیهالسلام ـ آزاد شد و همراه
اموال خود به هجرت ادامه داد
و با توکل به
خدا و استمداد از درگاه
حق ، حرکت کرد، تا تحول تازهای در منطقه جدیدی به وجود آورد، سخنش این بود که:
«إِنِّی ذاهِبٌ إِلی رَبِّی سَیهْدِینِ؛ من (هر جا بروم) به سوی پروردگارم میروم، او راهنمای من است، و با
هدایت او ترسی ندارم»
منابع
۱) المیزان، علامه طباطبائی؛
اندیشه قم، برگرفته از مقاله «هجرت حضرت ابراهیم»، شماره۵۳.