• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نَکْأ (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: پاره کردن.


نَکْأ (به فتح نون و سکون کاف) از واژگان نهج البلاغه به معنای پاره کردن است. این کلمه فقط یک بار در نهج‌ البلاغه آمده است.



نَکْأ: به معنای پاره کردن است. «نكَاَ القرحةَ‌ نَكْاً» يعنى پوست زخم را قبل از التيام برداشت و پاره كرد.


امام علی (صلوات‌الله‌علیه) درباره شديد التاثير و منقلب بودن انسان می‌فرمايد: «وَ النّاسُ مَنْقوُصُونَ مَدْخُولُونَ إِلاَّ مَنْ عَصَمَ الله.... وَ يَكادُ أَصْلَبُهُمْ عُوداً تَنْكَؤُهُ اللَّحْظَةُ، وَ تَسْتَحِيلُهُ الْكَلِمَةُ الْوَاحِدَةُ.» «أَصْلَبُهُمْ عُوداً» يعنى محكم‌تر است در دین. «يعنى: انسان‌ها مريض القلب و در معرض انقلاب و عوض شدن هستند، محكم‌ترين آنها در دين نزديک است كه يک نگاه با ميل زخم او را منفجر (و قلبش را عوض) كند و يک كلمه سخن او را از حالى به حالى متحوّل نمايد.» (شرح‌های حکمت: )


این کلمه فقط یک بار در نهج‌ البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۱۰۶۳.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ص۴۲۱.    
۳. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۵، ص۴۸۰.    
۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۸۵۸، حکمت ۳۳۴.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۲، ص۲۳۴، حکمت ۳۴۳.    
۶. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۳۵، حکمت ۳۴۳.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۸۲۱.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۶۹۵.    
۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۶۹۵.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۴، ص۷۴۳.    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۴۲۷.    
۱۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۲۵۷.    
۱۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۸۵۸، حکمت ۳۳۴.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نکأ»، ج۲، ص۱۰۶۳.    






جعبه ابزار