نُسْک (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نُسْک (به ضم نون و سکون سین) و
نُسُک (به ضم نون و سین) از
واژگان نهج البلاغه به معنای
عبادت است.
ناسِک (به کسر سین) به معنای عابد است.
مَنْسَک (به فتح میم، سکون نون و فتح سین) مصدر ميمى است به معنى عبادت و نيز اسم زمان و مكان است.
این کلمه سه بار در
نهج البلاغه آمده است.
نُسْک و
نُسُک:
(مثل قفل و عنق) به معنای عبادت است.
ناسِک به معنای عابد است.
مَنْسَک (مثل معبد) مصدر ميمى است به معنى عبادت و نيز اسم زمان و مكان است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (صلواتاللهعلیه) درباره قربانى فرموده:
«وَ لَوْ كانَتْ عَضْباءَ الْقَرْنِ تَجُرُّ رِجْلَها إِلَى المَنْسَكِ» «چون گوش و چشم گوسفند قربانى سالم باشد شرایط قربانى تمام است، هر چند شاخش شكسته و پايش لنگ باشد.»
(شرحهای خطبه:
)
منظور از «منسك» قربانگاه و عبادتگاه است.
«تجرّ رجلها» يعنى پايش را مىكشد، اشاره به لنگ بودن است كه لنگ لنگان به قربانگاه مىرود.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
قیامت فرموده:
«اِذا رَجَفَتِ الرّاجِفَةُ وَ حَقَّتْ بِجَلائِلِها الْقِیامَةُ وَ لَحِقَ بِكُلِّ مَنْسَك أَهْلُهُ... فَلَمْ یُجْزَ فی عَدْلِهِ وَ قِسْطِهِ یَوْمَئِذ خَرْقُ بَصَر فی الْهَواءِ وَ لا هَمْسُ قَدَم فی الاَْرْضِ اِلاّ بِحَقِّهِ» «چون زمين زلزله قيامت را شروع كند، و اهل هر عبادت به عبادت خود و عبادت كنندگان به معبودهاى خود به پيوندند، در عدالت
خداوند حتى نگاه چشمى به هوا و صداى آهسته پایى در زمين، جز به
حق جزا داده نمىشود.»
(شرحهای خطبه:
)
در مذمت ياران فرموده:
«ما لي أَراكُمْ أَشْباحاً بِلاَ أَرْواح ... وَ نُسَّاكاً بِلاَ صلاَح» «چه شده كه شما را سياهیهاى بدون روح و عابدانى بدون صلاح مىبينم.»
(شرحهای خطبه:
)
این کلمه سه بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نسک»، ج۲، ص۱۰۳۱.