• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نوط (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





نَوْط (به فتح نون و سکون واو) و نِیاط (به کسر نون) از واژگان نهج البلاغه به معنای تعلّق، وصلت و نيز چيزی كه از چيزى آويزان شود، است.
نِياط هم مصدر و هم به معنى قلب انسان است.
این کلمه چهار بار در نهج‌ البلاغه آمده است.



نَوْط و نِیاط : به معنای تعلّق، وصلت و نيز چيزی كه از چيزى آويزان شود، است.
نِیاط هم مصدر و هم به معنى قلب انسان است.


به برخی از مواردی که در نهج البلاغه به‌کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - خطبه ۱۶۲

امام علی (صلوات‌الله‌علیه) به يک نفر از قبيله بنی‌اسد كه گفت: چطور شما را از خلافت منع كردند با آن‌كه به آن احقّ بوديد فرمود: «وَ نَحْنُ الاَْعْلَوْنَ نَسَباً، وَ الاشَدُّونَ بِالرَّسُولِ نَوْطاً، فإنَّها كانَتْ أَثَرَةً» «با آن‌كه ما از لحاظ نسب و خانواده برتر و از لحاظ تعلّق به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) محكم‌تر بوديم، جريان خلافت غصبى بود كه از ما غصب شد.» (شرح‌های خطبه: )

۲.۲ - نامه ۴۴

حضرت آن‌گاه كه شنيد معاویه به زیاد بن ابیه نامه مى‌نويسد تا او را به طرف خود بكشد و بگويد: تو فرزند ابوسفیان و برادر من هستى، به زياد نوشت:«وَ قَدْ كانَ مِنْ أَبِي سُفْيانَ فِي زَمَنِ عُمَرَ بْنِ الْخَطّابِ فَلْتَهٌ مِنْ حَدِيثِ النَّفْسِ،... لاَ يَثْبُتُ بِها نَسَبٌ... وَ الْمُتَعَلِّقُ بِها كَالْواغِلِ الْمُدَفَّعِ، وَ النَّوْطِ الْمُذَبْذَبِ.» زياد در زمان عمر گزارشى داد كه مورد تحسين واقع شد، ابوسفيان گفت اگر از عمر بن الخطاب نمى‌ترسيدم مى‌گفتم كدام كس زياد را در رحم مادرش گذاشته است يعنى من با مادر او زنا كرده‌ام و او از من است: «واغل» داخل شونده يا داخل شونده براى شراب خوردن «واغل مدفّع» يعنى كسى كه ميان جمعى وارد مى‌شود و از آنها نيست و او را دفع مى‌كنند و مى‌رانند «نوط مذبذب» كاسه يا مشكى است كه به جهاز شتر مى‌بندند هر قدر شتر حركت كند آن نيز به اين سو و آن سو مى‌رود، يعنى «ابوسفيان را در زمان عمر بن الخطاب لغزشى از آن‌چه در خاطر داشت به زبان آمد، كه با آن نسب ثابت نمى‌شود، هر كس به آن چنگ زند مانند واغل مدفّع يا آويخته متحركى است، (بى پايه است).» (شرح‌های نامه: )
مرحوم رضی فرمايد: چون زياد نامه را خواند، گفت به خدای کعبه على بن ابى‌طالب به فرزند ابوسفيان بودن من شهادت داده است همان‌طور ماند تا در ايّام حضرت مجتبی (صلوات‌الله‌علیه) معاويه او را برادر خواند.

۲.۳ - حکمت ۱۰۳

حضرت علی (علیه‌السلام) فرموده: «لَقَدْ عُلِّقَ بِنِياطِ هذا الاِْنْسانِ بَضْعَةٌ هِيَ أَعْجَبُ ما فِيهِ: وَ ذلِكَ الْقَلْبُ» نياط رگى و رگ‌هایى است كه قلب به آن‌ها بسته و آويزان است يعنى «به رگ‌هاى دل آدمى گوشت پاره‌اى چسبيده است كه عجيب‌ترين عضو انسان است و آن قلب مى‌باشد.» (شرح‌های حکمت: )


این کلمه چهار بار در نهج‌ البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۱۰۷۸.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۴، ص۲۷۷.    
۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۳۵۴، خطبه ۱۶۲.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۲، ص۷۹، خطبه ۱۵۷.    
۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۲۳۱، خطبه ۱۶۲.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۵۳، خطبه ۱۶۲.    
۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۳۵.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۳۸.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۶، ص۲۸۷.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۶.    
۱۱. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۲۵۰.    
۱۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۷۴، نامه ۴۴.    
۱۳. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۷۷، نامه ۴۴.    
۱۴. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۴۱۶، نامه ۴۴.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۶۴۹، نامه ۴۴.    
۱۶. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۵۸.    
۱۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۵۹.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۱۰، ص۱۶۴.    
۱۹. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۸۶.    
۲۰. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۷۷.    
۲۱. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۷۴، نامه ۴۴.    
۲۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۷۹۵، حکمت ۱۰۳.    
۲۳. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۱۷۵، حکمت ۱۰۸.    
۲۴. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۴۸۷، حکمت ۱۰۸.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۵۹، حکمت ۱۰۸.    
۲۶. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۰۱.    
۲۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۰۱.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۱۲، ص۶۴۱.    
۲۹. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۱۶۳.    
۳۰. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۲۷۱.    
۳۱. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۳۵۴، خطبه ۱۶۲.    
۳۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۷۴، نامه ۴۴.    
۳۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۷۹۵، حکمت ۱۰۳.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نوط»، ج۲، ص۱۰۷۸.    






جعبه ابزار