نهی از عبادات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نهی از عبادات به تعلق
نهی به
عبادت به دلیل ویژگی خاص آن
اطلاق میشود و در
علم اصول فقه کاربرد دارد.
نهی از عبادات، مقابل
نهی از معاملات بوده و در جایی است که
عبادتی به دلیل مبغوض بودنش مورد
نهی قرار میگیرد، مانند:
نهی از خواندن
نماز در مکان غصبی، یا
نهی از نماز زن حائض (دعی الصلاة ایام اقرائک).
مراد
از عبادت، هر چیزی است که
قصد قربت در سقوط آن دخالت دارد(
عبادت به معنای اخص) که در مقابل
توصلیات میباشد که قصد قربت در سقوط امر آن دخالت ندارد.
نهیی که به
عبادت تعلق میگیرد، یا مولوی است و یا ارشادی، و در صورت اول، یا تحریمی است و یا تنزیهی. هر یک
از این
نهیها یا به نفس
عبادت یا به جزء
عبادت یا به وصف
عبادت و یا به شرط آن تعلق میگیرد. در مبحث «
دلالت نهی بر فساد
عبادت» درباره هر یک
از این موارد بحث شده است.
درباره «تعلق
نهی به
عبادت» این اشکال مطرح است که لازمه
عبادی بودن چیزی، تعلق امر وجوبی یا استحبابی به آن است، حال چگونه ممکن است چیزی که مأموربه است،
منهی عنه گردد.
مرحوم «
آخوند خراسانی » به این اشکال چنین جواب داده که مراد
از عبادت، یکی
از دو معنای ذیل است:
۱.
عبادت ذاتی ، که
عبادت بودن آن به تعلق امر به آن متوقف نیست، مثل:
سجده برای
خداوند .
۲.
عبادت تعلیقی ؛ یعنی اگر به «
عبادت منهی عنه» به جای
نهی، امر تعلق میگرفت، صلاحیت
عبادت شدن داشت، مثل:نماز حائض که اگر
نهی از آن برداشته شود، صلاحیت
عبادت شدن را دارد و در هر دو صورت،
اجتماع امر و نهی در مورد واحد پیش نمیآید.
•
فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۸۵۹، برگرفته از مقاله «نهی از عبادات».