نقش آثار باستانی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نقش
آثار باستانی با توجه به
آیات قرآن عبارتند از:
مقام ابراهیم علیهالسلام در کنار
کعبه، اثری باستانی و نشانهای برای شناخت خدا:
«إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا ... • فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ ... • قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللّهِ ..؛
نخستين خانهای كه براي مردم (و نيايش خداوند) قرار داده شد در سرزمين مكه است كه پر بركت است... در آن نشانههای روشن، (از جمله) مقام ابراهيم است... بگو: اي
اهل کتاب! چرا به آيات خدا
کفر ميورزيد؟! ....»
سفارش خدا به
اندیشیدن در
آثار و بقایای ملتهای پیشین و
عبرتآموزی:
۱. «وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ • وَقَوْمُ إِبْرَاهِيمَ وَقَوْمُ لُوطٍ • وَأَصْحَابُ مَدْيَنَ ... ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ • فَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِيدٍ • أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ؛
اگر ترا
تکذیب كنند (امر تازه اي نيست) پيش از آنها
قوم نوح و
عاد و
ثمود (پيامبرانشان را) تكذيب كردند.و همچنين
قوم ابراهیم و
قوم لوط. و
اصحاب مدین (قوم شعيب) و نيز (
فرعونیان) موسی را تكذيب كردند. ... سپس آنها را گرفتم، ديدي چگونه عمل آنها را شديدا انكار كردم؟ (و چگونه به آنها پاسخ گفتم). چه بسيار از شهرها و آباديها كه آنها را نابود و هلاک كرديم در حالی كه ستمگر بودند به گونه اي كه بر سقفهای خود فرو ريختند (نخست سقفها ويران گشت و بعد ديوارها به روی سقفها!) و چه بسيار
چاه پر آب كه بيصاحب ماند و چه بسيار قصرهاي محكم و مرتفع! آيا آنها سير در زمين نكردند تا دلهائي داشته باشند كه با آن حقيقت را درک كنند يا گوشهای شنوائی كه ندای
حق را بشنوند چرا كه چشمهاي ظاهر نابينا نميشود بلكه دلهایی كه در سينهها جای دارد بينائی را از دست ميدهد!>»
۲. «وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا ...؛
آنها از كنار شهری كه باران
شر (بارانی از سنگهای آسمانی) بر آن باريده بود (ديار قوم لوط) گذشتند، آيا آنرا نديدند؟ ....»
۳. «إِنَّا مُنزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ ... • وَلَقَد تَّرَكْنَا مِنْهَا آيَةً بَيِّنَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛
ما بر اهل اين شهر و آبادی عذابی از
آسمان به خاطر فسقشان فرو خواهيم ريخت. ما از آن آبادی نشانه روشنی و درس عبرتی براي كسانی كه تعقل ميكنند باقی گذارديم.»
۴. «ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ • وَإِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِم مُّصْبِحِينَ • وَبِاللَّيْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ؛
سپس بقيه را نابود كرديم. و شما پيوسته صبحگاهان از كنار (ويرانههای شهرهای) آنها عبور میكنيد. و شبانگاه، آيا نمیانديشيد.»
۵. «أَوَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ كَانُوا مِن قَبْلِهِمْ كَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً
وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ ...؛
آيا آنها روي زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانی كه پيش از آنان بودند چگونه بود؟ آنها از نظر قدرت و ايجاد
آثار مهمی در زمين از اينها برتر بودند....»
۶. «أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً
وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ ...؛
آيا آنها روي زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كساني كه پيش از آنها بودند چه شد؟ همانها كه نفراتشان از اينها بيشتر، و قوت و آثارشان در زمين فزونتر بود.... »
وجود بقایایی از کشتی
نوح علیهالسّلام آیه الهی:
«وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ • وَلَقَد تَّرَكْنَاهَا آيَةً فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ؛
و او را بر مركبی كه از الواح و ميخهائی ساخته شده بود سوار كرديم. ما اين ماجرا به عنوان نشانهای در ميان امتها باقی گذارديم، آيا كسی هست كه پند گيرد.»
برداشت فوق براساس این احتمال است که مرجع ضمیر «ترکناها»
سفینه باشد.
آثار به جامانده از
ستمگران، عبرتانگیز و درسآموز:
۱. «فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ؛
اين خانههای آنهاست كه به خاطر
ظلم و ستمشان خالی مانده، و در اين نشانه روشنی است برای كسانی كه آگاهند.»
۲. «فَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِيدٍ • أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ؛
چه بسيار از شهرها و آباديها كه آنها را نابود و هلاک كرديم در حالي كه ستمگر بودند به گونه اي كه بر سقفهای خود فرو ريختند (نخست سقفها ويران گشت و بعد ديوارها به روی سقفها!) و چه بسيار چاه پر آب كه بیصاحب ماند و چه بسيار قصرهای محكم و مرتفع! آيا آنها سير در زمين نكردند تا دلهایی داشته باشند كه با آن حقيقت را درک كنند يا گوشهای شنوائی كه ندای حق را بشنوند چرا كه چشمهای ظاهر نابينا نميشود بلكه دلهایی كه در سينهها جای دارد بينایی را از دست ميدهد!»
۳. «وَلَمَّا جَاءتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا إِنَّا مُهْلِكُو أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَهَا كَانُوا ظَالِمِينَ • وَلَقَد تَّرَكْنَا مِنْهَا آيَةً بَيِّنَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛
هنگامی كه فرستادگان ما (از
فرشتگان) به سراغ
ابراهیم با
بشارت (به تولد
فرزند برای او) آمدند، گفتند: ما اهل اين شهر و آبادی را (اشاره به شهرهای قوم لوط) هلاک خواهيم كرد چرا كه اهل آن ستمگرند. ما از آن آبادی نشانه روشنی و درس عبرتی براي كسانی كه تعقل ميكنند باقی گذارديم.»
نجات جسد
فرعون از
آب و بقای آن برای آیندگان، مایه عبرت:
۱. «فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ؛
پس امروز تو را با بدن بیجانت نجات میدهم (و بر بلندايى از ساحل
دریا میگذارم) تا براى آيندگانت نشانهاى (از قدرت ما و زبونى و خوارى گردنكشان) باشى؛ يقيناً بسيارى از مردم از نشانه هاى ما بیخبرند.»
۲. «وَسَكَنتُمْ فِي مَسَاكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ وَتَبَيَّنَ لَكُمْ كَيْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَكُمُ الأَمْثَالَ؛
(شماها نبوديد كه) در منازل (و كاخهاي) كسانی كه به خويشتن ستم كردند سكنی گزيديد؟ و برای شما آشكار شد چگونه با آنها رفتار كرديم، و برای شما مثلها (از سرگذشت پيشينيان) زديم (باز هم بيدار نشديد).»
آثار باقی مانده از ویرانههای گذشتگان، عبرت برای دیگران:
۱. «فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ • إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّلْمُؤمِنِينَ؛
سپس (شهر و آبادی آنها را زير و رو كرديم) بالای آنرا پائين قرار داديم و بارانی از
سنگ بر آنها فرو ريختيم. در اين نشانهای است برای
مؤمنان.»
۲. «فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ؛
اين خانههای آنهاست كه به خاطر ظلم و ستمشان خالی مانده، و در اين نشانه روشنی است براي كسانی كه آگاهند.»
۳. «إِنَّا مُنزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ ... • وَلَقَد تَّرَكْنَا مِنْهَا آيَةً بَيِّنَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛
ما بر اهل اين شهر و آبادي عذابی از آسمان به خاطر فسقشان فرو خواهيم ريخت. ما از آن آبادي نشانه روشنی و درس عبرتی براي كساني كه تعقل ميكنند باقی گذارديم.»
آثار باستانی به جامانده از اقوام نابود شده، مایه عبرت برای خردمندان:
«أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُوْلِي النُّهَى؛
آيا (اين حقيقت) سبب هدايتشان نشده است كه چه بسيار امتها را پيش از آنان هلاک كرديم كه (اينان) در خانه هايشان رفت و آمد می كنند ؟ مسلماً در اين (امور) نشانه هايى (عبرت آموز) براى صاحبان خرد است.»
تابوت باقی مانده از خاندان
موسی علیهالسلام و
هارون علیهالسلام نشانه حقانیت
سلطنت و فرماندهی
طالوت :
«وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ... • وَقَالَ لَهُمْ نِبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلآئِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ؛
و پيامبرشان به آنها گفت: خداوند (طالوت) را برای زمامداری شما مبعوث (و انتخاب) كرده است، ... و پيامبرشان به آنها گفت: نشانه حكومت او، اين است كه (
صندوق عهد) به سوی شما خواهد آمد. (همان صندوقی كه) در آن،
آرامشی از پروردگار شما، و يادگارهای خاندان موسی و هارون قرار دارد، در حالی كه فرشتگان، آن را حمل ميكنند. در اين موضوع، نشانهای (روشن) براي شماست، اگر
ایمان داشته باشيد.»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۱۲۴، برگرفته از مقاله «نقش آثار باستانی».