نقاوة الآثار فی ذکر الاخیار (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«نقاوه الآثار فی ذکر الاخیار»، تالیف
محمود بن هدایت الله افوشتهای نطنزی اثری است، به
فارسی در
تاریخ صفویه از واپسین ایام زندگانی شاه تهماسب اول تا یازدهمین سال پادشاهی شاه عباس اول (۱۰۰۷ هجری قمری).
کتاب بدون وضع باب و فصل و به ترتیب تاریخ وقوع حوادث نوشته شده و مشتمل بر فهرست مطالب، پیش گفتار چاپ دوم واول به قلم مصحح؛ آقای احسان اشراقی، دیباچه مولف و فصول متعدد است.
این اثر ارزنده، در واقع شامل دو کتاب است که نخستین آن در بیان رویدادهای عمده دوران شاه تهماسب، شاه اسمعیل دوم و
شاه محمد خدابنده تا شروع
سلطنت شاه عباس و کتاب دوم که مفصل تر از قسمت نخستین است، مربوط به یازده سال اول شهریاری شاه عباس کبیر و گویای وقایعی است که طی آنها قدرت سلطنت در گیر و دار از میان رفتن عصیانها و سرکشیهای سرداران
قزلباش تحکیم یافته و متجاوزین بیگانه از ساحت کشور طرد میشوند. آخرین واقعهای که در کتاب از آن نام برده شده، شکست دین محمد خان ازبک در
خراسان و تسخیر هرات بدست پادشاه نام آور صفوی است. از آن جا که حوادث مندرج در نقاوة الآثار بر حسب تاریخ وقوع آنها تنظیم گردیده و داستان به سال ۱۰۰۷ ق. پایان میپذیرد، محتمل است که نویسنده کتاب یا به ثبت وقایع بعدی اقدام نکرده و یا از آن به بعد که به شصت و نه سالگی رسیده بود، روزگار، بیشتر مجال به او نداده است تا کار خویش را دنبال کند.
این کتاب بی تردید یکی از منابع مهم
ایران عصر صفوی است و موضوع آن به دورانی مربوط میشود که از لحاظ جریانات نظامی و سیاسی برای
دولت صفوی زمان حساسی بود. پس از
مرگ شاه اسمعیل، بنیانگذار این
دولت، در دوران سلطنت فرزندش تهماسب، که طولانیترین مدت فرمانروایی در سلسله صفوی بوده است، پس از چند
جنگ با اوزبکان و عثمانیان آرامشی دیرپای در مملکت پدید آمد که طی آن دولت صفوی موجودیت خود را در میان دو قدرت بزرگ شرق و غرب استوار ساخت. لکن با مرگ این
پادشاه در ۹۸۴ ق دوران این
آرامش به سر آمد و آتش
هرج و مرج که از رقابت سران
قزلباش سرچشمه میگرفت، زبانه کشید و سرکردگان عشایر به دستاویز طرف داری از حیدر میرزا یا اسمعیل میرزا، پسران شاه، علیه یکدیگر صف آرایی کردند و زنان حرم نیز در این مبارزه قدرت جانب این یا آن گروه را گرفتند. تا سرانجام حیدر میرزا که فرزند محبوب شاه تهماسب بود کشته شد و اسمعیل میرزا که به علت کج رفتاریها و دستور
پدر در
قلعه قهقهه زندانی بود، از این
زندان مخوف رهایی یافته با کمک خواهرش پریخان خانم و برخی از سران
قزلباش به سلطنت نشست، و در مدت یک سال و چهار ماه و شانزده روز پادشاهی دست به کشتار شاهزادگان و مخالفین خود زد و با طرفداری از
مذهب تسنن بر
علما و پیروان
تشیع سخت گرفت و سرانجام جان خود را بر سر این اعمال گذاشت و به دست همان کسانی که او را بر مسند قدرت نشانده بودند، از صحنه خارج شد.
پس از مرگ اسمعیل دوم، سران
قزلباش تنها فرزند ذکور شاه تهماسب، محمد میرزا، را که با دو پسرش عباس و حمزه از چنگ دژخیمان جان بدر برده بود بر مسند قدرت نشاندند؛ ولی چون به علت ضعف بینایی قادر به اداره امور نبود، زمام کار یکسره در دست زنش خیر النساء بیگم و فرزند ارشدش حمزه میرزا و گروهی از امرای
قزلباش قرار گرفت و آن دسته از امرا که مورد بی مهری واقع شده بودند، شروع به کارشکنی کرده، در گوشه و کنار
مملکت، سر به
طغیان برداشتند. درگیر و دار این
نفاق و چند دستگی،
دولت عثمانی و اوزبک از فرصت استفاده کرده، به مرزهای ایران تاختند و بخشهای مهمی را آماج
نهب و
غارت ساختند، و گر چه دلیریها و جانفشانیهای حمزه میرزا
ولیعهد، بارها سپاهیان عثمانی را با شکست مواجه ساخت، جنگهای خانگی که سرکردگان
قزلباش برای کسب قدرت براه انداخته بودند، ولیعهد را ناچار ساخت به جای مبارزه با دشمن، به فرو نشاندن آشوبهای داخلی بپردازد و در اثنای این تلاشها بود که چند تن از سرداران که از دست پروردگان و بر کشیدگان خود او بودند با ترتیب دادن توطئهای وی را به هلاکت رساندند، و از آن پس آرامش نیز از مملکت رخت بر بست و هر صاحب قدرت در گوشهای دم از استقلال و خودسری زد. در این شرایط نابسامان، عباس میرزا، پسر کهتر پادشاه که با قدرت امرای شاملو و استاجلو در خراسان، به سلطنت رسیده بود، به کمک مرشد قلیخان استاجلو ناگهان به
قزوین تاخت و
پایتخت را تسخیر کرد و در حالی که پدرش، سلطان محمد، اسما پادشاه بود او رسما زمام حکومت را در دست گرفت و با نام شاه عباس بر اریکه قدرت نشست.
گر چه میتوان نظایر چنین حوادثی را که بدانها اشاره شد و یا رویداد مهم دیگری که در نقاوة الآثار آمده، در کتب تاریخی آن زمان مشاهده کرد، مزیت این کتاب در این است که پارهای از مطالب آن در منابع مشابه یا اصلا وجود ندارد و یا اگر وجود داشته باشد با این دقت و تفصیل نیامده است؛ چنین است داستان باز شکاری محبوب شاه عباس، موسوم به «باز لوند» که به خاطر او بر فراز کوه مشرف بر
شهر نطنز برجی ساخت که هم اکنون به «گنبذ باز» معروف است، و داستان درویش خسرو نقطوی، رهبر
فرقه نقطوی قزوین و
قتل عام این
فرقه و قیامهایی که زیر نام شاه اسمعیل دوم، در گوشه و کنار مملکت شکل گرفت، و شرح انقلابات گیلان و سرگذشت خان احمد گیلانی و آفرینشهای شگفت انگیز هنرمندان و صنعتگران
اصفهان در جشن چراغان و مراسم تدفین شاه تهماسب و مطالب خواندنی دیگر که به صورتی استثنایی در این کتاب به رشته تحریر در آمده است.
منابع و مآخذ مؤلف در تدوین نقاوه الآثار متنوع است، بسیاری از وقایع در زمان حیات مؤلف رخ داده و خود او در جریان اتفاقات بوده است و برخی را از منابع دولتی و یا از شهود نزدیک به دستگاه دولتی و یا اخبار وقایع نگاران دیگر استفاده کرده است.
کتاب حاضر پاورقیهای مصحح و فهرستهای ذیل را دربردارد:
فهرست نام اشخاص، جایها،
ملل و نحل، مشاغل و مناصب، لغات و ترکیبات و اصطلاحات، کتب و تصحیحات.
۱- بیضائی، پرتو، کتاب نقاوه الآثار فی ذکر الاخبار، یادگار، آذر و دی ۱۳۲۷، ش ۴۴ و ۴۵، ص۷۸ ۶۲.
۲- مقدمه مصحح.
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.