نظامالدین بن عبدالشکور تهانیسری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَهانیسَری، نظام الدین بن عبدالشکور عمری (فاروقیِ) بلخی (د ۱۰۲۴ یا ۱۰۳۶ق/ ۱۶۱۵ یا ۱۶۲۷م)،
صوفی، عالم و
فقیه حنفی شبه قاره و از مشایخ
سلسله چشتیه صابریه در سده یازدهم بود.
نسبت وی به خلیفه دوم،
عمر، میرسد.
نسبت عمری و فاروقی او نیز از همین روی است.
از تاریخ و محل ولادتش اطلاعی در دست نیست. وی برادرزاده، داماد و خلیفه
شیخ جلال الدین تهانیسری بود.
برخی گفتهاند که او به رغم
امّی بودن، جامع علوم ظاهری و باطنی بوده و از
علوم غریبه بهره وافر داشته است.
تهانیسری در سلسله چشتیه مشربی خاص داشت؛ به این معنی که در سخن تابع هیچکس نبود و آنچه بر او آشکار میشد، در کتابها و رسالههایش میآورد، ازینرو او را به گفتن سخنان کفرآمیز متهم میکردند.
دربارۀ کودکی و جوانی او اطلاعاتی در دست نیست. تنها میتوان گفت که وی ظاهراً در
تهانیسر به
دنیا آمد و در همانجا نزد
عمویش،
جلالالدین تهانیسری به سیر مراتب سلوک پرداخت، با
دختر وی
ازدواج کرد و سرانجام پس از مرگ جلالالدین ادارۀ امور طریقه را بر عهده گرفت.
پس از مرگ جلالالدین محمد اکبرشاه (سل سییی یی ی۹۶۳-۱۰۱۴ق)، نورالدینمحمدجهانگیر (سل ۱۰۱۴-۱۰۳۷ق) ــ کـه از ارادتمندان شیخ بود ــ بر مسند پادشاهیِ
هند نشست، اما در همان نخستین
سالِ حکومت، فرزندش خسرو برضد او شورش کرد و در
راه اکبرآباد به تهانیسر به دیدار شیخ رفت. با آنکه در این دیدار نظامالدین او را از این کار باز داشت، اما بدگویان و دشمنان نظامالدین به جهانگیر وانمود کردند که شیخ به شاهزاده خسرو نوید فتح داده است، و به همین سبب، جهانگیرشاه از نظامالدین رنجیده
خاطر گشت و وی را به
حجاز فرستاد. تهانیسری پس از ادای
فریضۀ حج در
مکه، به
مدینه رفت و چند سالی را در آنجا ماند و ظاهراً در ۱۰۲۰ق/ ۱۶۱۱م از راه دکن به هند بازگشت و با گذر از بیجاپور، به تهانیسر رفت؛ اما اندکی بعد آنجا را نیز ترک گفت و به
بلخ مهاجرت نمود و در آنجا با استقبال مردم و حاکم بلخ، امامقلیخان ازبک مواجه گردید.
به گفته
غلام سرور لاهوری،
وی ناگزیر به حج رفت اما حسنی
سفر حج او را به دلیل اخراجش از هند ندانسته است.
باید توجه داشت که در پارهای منابع دربارۀ ترتیب سفرها و نیز تاریخ رفتن و بازگشتن او، آمیختگیها و اشتباهاتی وجود دارد.
اما با توجه به تصریح توزک جهانگیری بر ملاقات جهانگیر با نظامالدین در ۱۰۱۴ق و سپس فرستادن او به حجاز، میتوان دریافت که سفر او به مکه در ۱۰۱۴ق، و بازگشتش به هند احتمالاً در ۱۰۲۰ق بوده است. برخی منابع نیز به دوبار
تبعید او ــ یک بار به حجاز و بار دیگر به بلخ ــ اشاره کردهاند و این امر با این واقعیت که وی پس از بازگشت به تهانیسر به دلیل نامعلومی آنجا را ترک گفت و به بلخ رفت، هماهنگی دارد.
تهانیسری در ۱۰۲۴، و به گزارشی در ۱۰۳۶، در بلخ درگذشت مزار او در بلخ واقع است.
وی فرزندان بسیاری داشت که برخی از آنها در بلخ ماندند و بعضی دیگر به هند رفتند. مهمترین جانشین وی نیز، خواجه ابوسعید گنگوهی بود.
تهانیسری مریدان و خلفای بسیار داشت، از جمله
ابوسعید گُنگوهی (متوفی ۱۰۵۸)،
عبدالکریم لاهوری (متوفی ۱۰۴۵) و
جان اللّه لاهوری (متوفی ۱۰۳۹؛.
تهانیسری اهل
شعر و سماع، و آگاه از
علوم غریبه بود و در تربیت مریدان مهارت داشت.
وی
حنفی مذهب و وابسته به طریقۀ چشتیِ صابری بود، اما مشرب خاصِ خود را داشت. نظامالدین در تصوف پیرو طریق عشق بود و این امر از شرحهایی که بر
سوانح غزالی و
لمعات عراقی نوشته است، آشکار میشود.
به علاوه، نظامالدین از معتقدان به وحدت وجود بود و این موضوع، صوفی مشهور معاصر او، احمد سرهندی را که از قائلان به وحدت شهود و مخالفان وحدت وجود بود، به واکنش واداشت، تا آنجا که در چند نامۀ خود به نظامالدین، ضمن انتقاد از برخی رفتارها و آداب پیروان او، کوشید تا به زعم خود
شبهات موجود را برطرف کند و موضع نظامالدین را اصلاح نماید.
متأسفانه دربارۀ پاسخهای احتمالی نظامالدین به این نامهها شواهدی در منابع یافت نمیشود.
با آنکه در بیشتر منابع به درس ناخوانده بودن نظامالدین اشاره شده است، اما همۀ منابع او را صاحب کتابها و رسائلی دانستهاند که از آن جمله است:
۱.
شرح لمعات عراقی، که نظامالدین در مدت اقامت خود در حجاز، بخشی از آن را در مکه، و بخشی را در مدینه نوشته است و نسخههای خطی آن با نامهای
تجلیات جمال و معدنالاسرار موجود است.
۲.
بحرالتصوف، که شرحی بر
سوانح العشاق احمد غزالی است.
۳.
تفسیر سورۀ فاتحه و بخشهای دیگری از
قرآن از جمله جزءهای ۷، ۲۹ و ۳۰، که نسخ خطی آن هر یک دربردارندۀ بخشهایی از این تفسیر است و با نامهای
ریاض القدس،
تفسیر نظامی و
تفسیر سورۀ فاتحه نیز خوانده میشود.
۴.
رسالۀ حقیقت، یا
رسالۀ حقیه یا رسالة فی التوحید، که در بیان ۷ مرتبۀ
توحید است
۵.
رسالۀ بلخیه، که در پاسخ به اعتراضات علمای بلخ و اثبات جایز بودن سماع نوشته شده است.
۶.
رسالهای بینام دربارۀ اسرار الٰهی یا لاهوت.
۷.
رسالۀ مظاهر، کتابی درباره مظاهر و مراتب ظهور، با نثری آمیخته به نظم، در باره عالم و مراتب پنج گانه ظهور: مرتبه محمدی، مرتبه صفات اللّه، مرتبه
ملکوت و
ارواح، مرتبه مثال و مرتبه حس و
شهادت میباشد.
۸.
رسالۀ شرح ایاکم و الأمردان، در شرح
حدیثی که وی از
پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) میداند.
۹. اثری به نام رؤیت خدا، در باره تجلی باری بر
کوه طور، به وی منسوب است.
(۱) احمد سرهندی، مکتوبات، استانبول، ۱۳۳۱ق.
(۲) استوری، چ ا، ادبیات فارسی، ترجمه به روسی، یو ا برگل، ترجمۀ یحیی آرین پور و دیگران، تحریر احمد منزوی، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۳) محمد بشیرحسین، فهرست مخطوطات شفیع، لاهور، ۱۹۷۲م.
(۴) توزک جهانگیری، به کوشش سیداحمد، علیگره، ۱۲۸۱ق/ ۱۸۶۴م.
(۵) عبدالرحمان چشتی، مرآةالاسرار، ترجمۀ علیاصغر چشتی صابری، لاهور، ۱۴۱۱ق.
(۶) علی اصغر چشتی صابری، شمیم ولایت، لاهور، ۱۹۹۳م.
(۷) محمداختر چیمه، «شیخ نظامالدین تهانیسری»، دانش، اسلامآباد، ۱۳۶۹ش، شم ۲۳.
(۸) محمداختر چیمه، مقام شیخ فخرالدین عراقی در تصوف اسلامی، اسلام آباد، ۱۳۷۲ش.
(۹) محمدعبدالشکور رحمان علی، تذکرۀ علمای هند، لکهنو، ۱۹۱۴م.
(۱۰) ساجد الرحمان صدیقی و محمدمتین هاشمی، فهرست مخطوطات مرکز تحقیق دیال سنگه لائبریری، لاهور، ۱۹۷۵م.
(۱۱) منظور احسن عباسی، تفصیلی فهرست مخطوطات فارسیه، لاهور، ۱۹۶۳م.
(۱۲) عبدالحی،
نزهة الخواطر، حیدرآباددکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.
(۱۳) غلامسرور لاهوری، خزینة الاصفیا، کانپور، ۱۸۹۴م.
(۱۴) محمد غوثی شطاری، گلزار ابرار، به کوشش محمدذکی، پتنه، ۱۹۹۴م.
(۱۵) قدوسی، اعجاز الحق، تذکرۀ صوفیائی سرحد، لاهور، ۱۹۶۶م.
(۱۶) منزوی، خطی مشترک.
(۱۷) منزوی، فهرست نسخههای خطی کتابخانۀ گنج بخش، اسلام آباد، ۱۳۵۷ش.
(۱۸) منزوی، فهرستوارۀ کتابهای فارسی، تهران، ۱۳۸۲ش.
(۱۹) عارف نوشاهی، فهرست نسخههای خطی فارسی موزۀ ملی پاکستان کراچی، اسلام آباد، ۱۹۸۳م.
(۲۰) عبدالحی حسنی،
نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، ج ۵، حیدرآباد دکن ۱۳۹۶/۱۹۷۶.
(۲۱) احمدعلی خیرآبادی، قصر عارفان، چاپ محمدباقر، لاهور ۱۹۶۵.
(۲۲) رحمان علی، تذکره علمای هند، لکهنو ۱۹۱۴.
(۲۳) غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیاء، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴.
(۲۴) احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ش.
(۲۵) احمد منزوی، فهرست نسخههای خطی کتابخانه گنج بخش، اسلام آباد ۱۳۵۷ـ۱۳۶۱ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تهانیسری»، شماره۴۱۰۷. دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «نظامالدین تهانسری»، ج۱۶، ص۶۲۱۲.