نَبو (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَبو و
نَبوه (به فتح نون) از
واژگان نهج البلاغه به معنای کنار شدن و دور شدن و نیز کند شدن شمشیر و کار نکردن آن است. این واژه هشت بار در
نهج آمده است.
نَبو و
نَبوه به معنای کنار شدن و دور شدن و نیز کند شدن شمشیر و کار نکردن آن آمده است.
امام علی (علیهالسلام) درباره
بنی امیّه فرموده:
«وَاللهِ لاَ يَزَالُونَ...حَتَّى لاَ يَبْقَى بَيْتُ مَدَر وَلاَ وَبَر إِلاَّ دَخَلَهُ ظُلْمُهُمْ وَنَبَا بِهِ سُوءُ رَعْيِهِمْ» «به
خدا قسم پیوسته حکومت میکنند تا اینکه خانهای و خیمهای نمیماند مگر آنکه ظلمشان به آن داخل شود و سوء حکومتشان آبادی را از آن دور کند.»
(شرحهای خطبه:
) «نبا به» یعنی آن را از آبادی دور کرد.
درباره
دنیا به
حضرت مجتبی (صلواتاللهعلیه) مینویسد:
«إِنَّمَا مَثَلُ مَنْ خَبَرَ الدُّنْيَا كَمَثَلِ قَوْم سَفْر، نَبَا بِهِمْ مَنْزِلٌ جَدِيبٌ، فأَمُّوا مَنْزِلاً خَصِيباً وَجَنَاباً.... وَمَثَلُ مَنِ اغْتَرَّ بِهَا كَمَثَلِ قَوْم كَانُوا بِمَنْزِل خَصِيب، فَنَبا بِهِمْ إِلَى مَنْزِل جَدِيب» «سفر» مثل عقل یعنی مسافرها «نبا» در هر دو مورد به معنی دور کردن و موافق نشدن است، فاعل آن در هر دو مورد «منزل» است یعنی «حکایت آن کس که دنیا را امتحان کرد حکایت مسافرانی است که موافق نشد و طبع پسند نشد برای آنها منزل بیآب و گیاهی، پس قصد کردند منزل با آب و گیاهی را... و حکایت آنها که به دنیا فریفته شد حکایت قومی است که در منزل پر نعمتی بودند، آن منزل آنها را به منزلی خشک انداخت.»
(شرحهای نامه:
)
درباره فرماندهان لشکر به
مالک مینویسد:
«فَوَلِّ مِنْ جُنُودِكَ.... مِمَّنْ يُبْطِىءُ عَنِ الْغَضَبِ، وَيَسْتَرِيحُ إِلَى الْعُذْرِ، وَيَرْأَفُ بِالضُّعَفَاءِ، وَيَنْبُو عَلَى الاَْقْوِيَاءِ» «ینبو» در اینجا به معنی عدم انقیاد است، در لغت آمده: «نبا علیه صاحبه: لم ینقد له» یعنی «از لشکریانت کسی را فرمانده کن که دیر به خشم میآید. و عذر را قبول میکند، به ضعیفان رافت دارد و بر اقویاء تسلیم نمیشود.»
(شرحهای نامه:
)
درباره
مرگ فرموده:
«وَتَتَابَعَتْ عَلَيْكُمْ عَدْوَتُهُ، وَقَلَّتْ عَنْكُمْ نَبْوَتُهُ» یعنی «عداوتش بر شما پی در پی است و خطا کردنش از شما کم است.» در لغت آمده: «بنا السهم عن الهدف: قصّر و لم یصبه»
(شرحهای خطبه:
)
درباره مالک اشتر به اهل
مصر نوشته:
«بَعَثْتُ إِلَيْكُمْ عَبْداً مِنْ عِبَادِاللهِ عَزَّوَجَلَّ....فَإِنَّهُ سَيْفٌ مِنْ سُيُوفِ اللهِ، لاَ كَلِيلُ الظُّبَةِ، وَلاَ نَابِي الضَّرِيبَةِ.» «ظبه» به ضمّ اوّل و تخفیف به معنی دم شمشیر «نابی» ضربت خطا کننده و بیاثر. یعنی: «بندهای از بندگان خدا را برای شما امیر کردم، که شمشیری است از شمشیرهای خدا، نه دم آن کند شود و نه ضربتش بیاثر گردد.»
(شرحهای نامه:
)
این واژه هشت بار در نهج آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نبو»، ج۲، ص۱۰۱۰.