نامگذاری فرزند امام علی به عثمان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در روایتی وارد شده است که
امیرمؤمنین (علیهالسّلام) فرزند خود را به اسم
عثمان بن عفان نامگذاری کرده است؛ در این مقاله صحت و سقم این مطلب، از راه بررسی
سند روایت بررسی شده است.
روایت، از نظر سند ضعیف است؛ زیرا در سند آن افراد «
متروک الحدیث و
ضعیف الحدیث» وجود دارد، از این جهت نمیشود به آن
استدلال و استناد کرد.
متن این روایت در کتاب «
تاریخ مدینه دمشق» با این سند نقل شده است: اَخْبَرَنَا ابو عَبْد اللَّه مُحَمَّد بْن اِبْرَاهِیم النشابی، انا ابو الفضل اَحْمَد بْن عَبْد المنعم بْن اَحْمَد بْن بندار، انا ابو الْحَسَن العتیقی، انا ابو الْحَسَن الدَّارَقُطْنِیّ، نا ابو بَکْر الشافعی، نا عَبْد اللَّه بْن ناجیة، نا عباد بْن اَحْمَد العرزمی، نا عمی، عَنْ ابیه، عَنْ عَمْرو بْن قیس، عَنْ عطیة، عَنْ ابی سعید، قَالَ: مررت بغلام له ذؤابة وجمة اِلَی جنب علی بْن ابی طالب، فقلت: مَا هَذَا الصبی اِلَی جانبک؟ قَالَ: هَذَا عُثْمَان بْن علی، سمیته بعثمان بْن عفان، وقد سمیته بعُمَر بْن الخطاب، وسمیت بعباس عم النبی صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، وسمیت بخیر البریة مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فاما حسن وحسین ومحسن، فانما سماهم رَسُول اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، وعق عنهم، وحلق رءوسهم، وتصدق بوزنها، وامر بهم فسروا وختنوا...
ابوسعید خدری میگوید: نزد
علی بن ابیطالب کودکی را دیدم که موهایش پر پشت و بافته شده بر روی شانههایش آویزان بود. عرضه داشتم: این کودک در نزد شما کیست؟ حضرت فرمودند: پسرم عثمان است که به خاطر
عثمان بن عفان، این نام را بر او نهادهام و به نام
عمر بن خطاب و به نام
عباس عموی پیامبر و به نام بهترین بندگان
محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، فرزندان دیگرام را نامگذاری کرهادم. اما
حسن و
حسین و
محسن را رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نامگذاری نموده و برایشان
عقیقه کردهاند و موهایشان را تراشیده و به وزن آن
صدقه دادهاند...
از نظر دلالت، ظاهر این روایت بیان میکند که
امیرمؤمنان (علیهالسّلام) فرزندان خود را به «نام عثمان بن عفان و به نام عمر بن خطاب» نامگذاری کرده است؛ اما صحت و سقم این مطلب را باید از راه بررسی سند روایت به دست آورد.
در تحقیق سند، روشن میشود که برخی راوایان آن از نظر علمای رجال
اهل سنت تضعیف شده و یا
مجهول هستند:
۱.
عبدالله بن ناجیه: این شخص را هیچ یکی از علمای رجال توثیق و
مدح نکردهاند.
۲.
عباد بن احمد عرزمی: این راوی از نظر علمای رجال اهل سنت متروک الحدیث است.
ذهبی سخن
دارقطنی را درباره وی آورده است: عباد بن احمد العرزمی... قال الدارقطنی متروک. عباد بن احمد عرزمی... دار قطنی گفته: او متروک الحدیث است.
در
موسوعه اقوال دارقطنی، سخن وی را اینگونه نقل کردهاند.
عباد بن احمد العرزمی. قال البَرْقانِیّ: سَمِعْتُ الدَّارَقُطْنِیّ یقول عباد بن احمد العرزمی، یحدث عن المقانعی، متروک.
عباد بن احمد عرزمی،
برقانی گفته: از دارقطنی شنیدم که میگفت: عباد بن احمد عرزمی از
مقانعی روایت میکند، وی متروک است.
۳. عمی: عم عباد بن احمد، «محمد بن عبدالرحمن بن محمد» است که دارقطنی او را اینگونه معرفی کرده است: و محمد بن عبدالرحمن بن محمد بن عبدالله بن ابی سلیمان العرزمی هو عم عباد بن احمد العرزمی وابو سلیمان میسرة هو
الفزاری. محمد بن عبد الرحمن بن محمد بن عبدالله بن ابو سلیمان عرزمی، همان عموی عباد بن احمد عرزمی است و ابو سلیمان میسره همان
فزاری است.
همانگونه که از عبارت فوق به دست میآید، پدر محمد بن عبدالرحمن، «عبدالرحمن بن محمد» و جدش «محمد بن عبدالله بن ابی سلیمان» است.
دارقطنی در یک عبارت کوتاه در شماره ۴۴۳ هر سه نفر را «متروک الحدیث» اعلام کرده و روایاتش را از اعتبار ساقط کرده است: و محمد بن عبدالرحمن متروک و ابوه وجده.
ابنرجب حنبلی همانند دارقطنی پدر، جد و خود این شخص را تضعیف کرده و از
ابونعیم نقل کرده که این خانواده ضعف در روایت را به ارث بردهاند: و منهم محمد بن عبیدالله العرزمی. ضعیف الحدیث.... وابنه، عبد الرحمن بن محمد بن عبید الله، وابنه محمد بن عبدالرحمن بن محمد کلهم ضعفاء.
از جمله آنها، محمد بن عبید الله عرزمی است که روایتش ضعیف است.... و پسر او، عبدالرحمن بن محمد بن عبید الله است و پسر وی، محمد بن عبدالرحمن بن محمد است که همه آنها ضعیف هستند.
آنگاه سخن دارقطنی را نقل کرده و پس از آن میگوید: و روی ابنشاهین من طریق محمد بن عثمان بن ابی شیبة: قال: سمعت ابی یقول: ذکرت لابی نعیم: عبد الرحمن بن محمد بن عبید الله العرزمی، فقال: کان هؤلاء اهل بیت یتوارثون الضعف قرناً بعد قرن.
ابنشاهین از طریق محمد بن عثمان بن ابیشیبه نقل کرده که وی میگوید: از پدرم شنیدم که میگفت: در نزد ابونعیم از عبدالرحمن بن محمد... عرزمی سخن گفتم. وی گفت: این خانواده ضعف را از یکدیگر در همه قرنها به ارث بردهاند.
۴. ابیه:
بنابر آنچه بیان شد، مراد از «ابیه» «عبدالرحمن بن محمد بن عبید الله
الفزاری العرزمی» است. تضعیف او در عبارات قبل روشن است و
ابوحاتم رازی نیز در کتاب «
الجرح و التعدیل»، تصریح میکند که او قوی نیست: عبدالرحمن بن محمد بن عبید الله
الفزاری العرزمی روی عن... وابیه وجویبر روی عنه ابنه محمد بن عبد الرحمن العرزمی... نا عبد الرحمن قال سالت ابی عنه فقال لیس بقوی.
در موسوعه اقوال دارقطنی نیز ایشان در جایی که برادر عبدالرحمن را معرفی کرده، تصریح نموده که «عبدالرحمان بن محمد» متروک است: وقال الدَّارَقُطْنِیّ: اسحاق بن عبید الله العرزمی، اخو عبدالرحمان، واخوه متروک ایضًا. ((الضعفاء والمتروکون)) (۱۰۰). دارقطنی گفته: اسحاق بن عبید الله عرزمی، برادر عبدالرحمان است و برادر او نیز متروک است.
این روایت هرچند در ظاهر دلالت دارد که امیرمؤمنان به خاطر عثمان بن عفان اسم پسرش را «عثمان» گذاشتهاند، اما روایت از نظر دلالت با این راویان مجهول و ضعیف به شدت اعتبارش زیر سؤال رفته است. در نهایت اگر کسی به آن احتجاج کند، در نهایت
جهل و نادانی به سر میبرد.
ابوالفرج اصفهانی: نامگذاری فرزند علی (علیهالسّلام) به نام «
عثمان بن مظعون» بوده است حال که ضعف سند روایت مورد سؤال روشن شد، دیگر هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد امیرمؤمنان (علیهالسّلام) فرزند خود را به نام «عثمان بن عفان» نامگذاری کرده باشد. به نقل برخی علمای اهل سنت، امیرمؤمنان (علیهالسّلام) تصریح نمود که نامگذاری فرزندش به نام «عثمان بن مظعون» یکی از
صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده است نه «عثمان بن عفان». ابوالفرج اصفهانی مینویسد: وعثمان بن علی الذی روی عن علی انه قال: انماسمیته باسم اخی عثمان بن مظعون. عثمان بن علی همان فردی است که علی در بارهاش فرمودهاند: من او را به اسم برادرم عثمان بن مظعون نامگذاری کردهام.
در این روایت بحث نامگذاری به نام «
عمر بن خطاب» نیز مطرح شده است که ضعف سند روشن شد.
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا روایت نامگذاری فرزند امیرمؤمنان (علیهالسلام) به اسم عثمان، صحیح است؟».