ناقَه (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ناقَه: (نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ) «نَاقَه» در اصل، به معناى
شتر ماده است
و در هفت مورد از قرآن مجيد به
ناقه صالح اشاره شده.
مرحوم «
طبرسی» در «
مجمع البیان» مىگويد:
ناقه، در اصل به چيزى گفته مىشود كه تسليم و رام و آماده و مهيا است و اطلاق آن به شتر ماده شايد به همين جهت است كه آمادگى بيشترى براى سوارى دارد.
در بعضى از آيات قرآن مانند آيه
سوره «هود» ، اضافه به
«اللّه» شده است. و اين نشان مىدهد كه اين
ناقه ويژگىهايى داشته، و با توجّه به اين كه در اين آيه به عنوان آيه و نشانه الهى و دليل حقانيت ذكر شده است، روشن مىشود كه اين
ناقه، يک
ناقه معمولى نبوده و از جهت يا جهاتى خارقالعاده بوده است.
قرآن درباره خصوصيات اين شتر كه وضع اعجازآميزى داشته، سربسته سخن گفته، و ويژگىهاى آن را نشمرده است، ولى مىدانيم يک شتر عادى و معمولى نبوده است.
ترجمه و تفسر آیات
ناقَه:
(وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوَءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ) (و به سوى
قوم ثمود، برادرشان صالح را (فرستاديم)؛ گفت: اى قوم من! تنها خدا را بپرستيد، كه جز او، معبودى براى شما نيست. دليل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده: اين «
ناقه» الهى براى شما نشانهاى است؛ بگذاريد در زمين خدا به چرا مشغول شود؛ و هيچ گونه آزارى به آن نرسانيد، كه عذاب دردناكى شما را خواهد گرفت!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: مقصود از
ناقه همان ماده شترى است كه خداوند آن را به عنوان
معجزه براى نبوت صالح از شكم
کوه بيرون آورد، و به همين عنايت بود كه آن را
ناقه خدا ناميد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ) (اى قوم من! اين «
ناقه» از سوى خداوند براى شما معجزهاى است؛ بگذاريد در زمين خدا به چرا مشغول شود؛ و هيچ گونه آزارى به آن نرسانيد، كه به زودى عذاب خدا شما را خواهد گرفت!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: در اين آيه شريفه كلمه ناقة به كلمه جلاله اللَّه اضافه شده و اين اضافه، اضافه ملكى و به معناى آن نيست كه خدا ماده شتر دارد بلكه اضافه تشريفى است، نظير اضافه در بيت اللَّه و كتاب اللَّه ، و اين
ناقه آيتى بوده معجزه براى نبوت
صالح (علیهالسلام) كه خداى تعالى به وسيله اين آيت،
نبوت آن جناب را تاييد كرده و اين
معجزه را به درخواست قوم ثمود از شكم صخره كوه بيرون آورد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَّهَا شِرْبٌ وَلَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ) (گفت: اين
ناقهاى است كه معجزه الهى است براى او سهمى (از آب قريه)، و براى شما سهم روز معيّنى است.)
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «ناقَه»، ص۵۷۶.