ناصر گلسرخی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ناصر گلسرخي در سال ۱۳۰۲ در
تهران تولد یافت. تحصیلات عالی خود را در رشته
کشاورزی در
آمریکا به اتمام رسانید. چندی در اصل ۴ «چهار» که آمریکاییها در ایران تأسیس کرده بودند، شاغل بود. بعد به
وزارت کشاورزی داخل شد و خیلی زود ترقی کرد و به مقام مدیر کلی و معاونت
وزارت کشاورزی دست یافت. پس از
انحلال وزارت منابع طبیعی، گلسرخی بیکار شد. مدتی مجله ماهانهای به نام شکار و
طبیعت دایر کرد. ناصر گلسرخی پس از برکناری، با امکانات وسیعی که در
وزارت منابع طبیعی اندوخته بود، به تشکیل شرکت دست زد و به
غارت اراضی منابع ملی ادامه داد و
ثروت خود را صد چندان کرد. وی
موسیقی را بر مبنای علمی خیلی خوب میدانست و در نواختن آلات موسیقی استادی کمنظیر بود.
ناصر گلسرخي در سال ۱۳۰۲ در
تهران تولد یافت.
تحصیلات عالی خود را در رشته
کشاورزی در
آمریکا به اتمام رسانید. چندی در اصل ۴ «چهار» که آمریکاییها در ایران تأسیس کرده بودند، شاغل بود. بعد به
وزارت کشاورزی داخل شد و خیلی زود ترقی کرد و به مقام مدیر کلی و معاونت
وزارت کشاورزی دست یافت.
در شهریور ماه سال ۱۳۴۶
هویدا کابینه خود را با پنج
وزیر جدید و سه
وزارت
خانه تازه به
مجلس شورای ملی معرفی کرد.
وزیران تازه عبارت بودند از:
حسن زاهد (
وزیر کشاورزی)، دکتر
مجید رهنما (
وزیر علوم)، دکتر
عبدالعظیم ولیان (
وزیر اصلاحات ارضی)، دکتر
مجید مجیدی (
وزیر تولیدات کشاورزی) و مهندس ناصر گلسرخی (
وزیر منابع طبیعی).
کابینهای که هویدا در ابتدای این دوران معرفی کرد، نشان از تغییراتی در سیستم اجرایی داشت که امور مربوط به جنگلها و
مراتع به عنوان (
وزارت منابع طبیعی) به ناصر گلسرخی رسید که میبایست با اجرای اصل ملی کردن جنگلها و مراتع، این دو منبع طبیعی را به صورت منبع درآمدی برای دولت درآورد.
در سال ۱۳۴۶
وزارت
خانه جدیدی به نام
وزارت منابع طبیعی تشکیل شد و گلسرخی
وزیر آن
وزارت
خانه شد. در این سمت جنگلهای انبوه شمال را بین بلندپایگان
تقسیم کرد و عدهای صاحب
ثروت شدند.
در زمان
وزارت گلسرخی در منابع طبیعی،
بهائیان بر دو نهاد اصلی سلطه پیدا کرده بودند. متولی اراضی (اصلاحات ارضی و منابع طبیعی) عامل مهمی در تجدید ساختار مالکیت به سود اعضای متنفذ
فرقۀ بهایی بود؛ برای مثال ناصر گلسرخی،
وزیر منابع طبیعی در دولت هویدا، در زمینه واگذاری و تملک اراضی چنان بیپروا بود که کارش به رسوایی کشید و
سپهبد پرویز خسروانی از طریق نهادهای تحت امر خود،
سازمان تربیت بدنی و باشگاه تاج، به کمک گلسرخی، اراضی پهناوری را تملک کرد.
پس از
انحلال وزارت منابع طبیعی گلسرخی بیکار شد. مدتی مجله ماهانهای به نام
شکار و
طبیعت دایر کرد. این مجله از نوع خود بینظیر بود. طرفداران زیادی داشت و اهل فنی اطلاعات و خاطرات خود را در آن منعکس میکردند،
هیئت تحریریه مجله مزبور تماماً از تحصیلکردههای
اروپا و
آمریکا بودند. آنچه در این زمینه در مطبوعات
دنیا انتشار مییافت، ترجمه و در مجله انتشار میدادند.
فردوست در خاطراتش اشاره میکند، پرویز خسروانی در دوران سرپرستی سازمان تربیت بدنی (دوران نخست
وزیری هویدا) به اتفاق ناصر گلسرخی (
وزیر منابع طبیعی)،
جلال آهنچیان (تاجر معروف) و
منوچهر پرتو (
وزیر دادگستری) دولت هویدا با تشکیل باند
قمار و
کلاهبرداری و سوء استفادههای کلان اشتغال داشت. کشف این سوء استفادهها در
وزارت
خانههای منابع طبیعی در دادگستری و سازمان تربیت بدنی توسط
فردوست در سال۱۳۵۰ به برکناری گلسرخی و پرتو انجامید.
ناصر گلسرخی پس از برکناری، با امکانات وسیعی که در
وزارت منابع طبیعی اندوخته بود، به تشکیل شرکت دست زد و
به غارت اراضی منابع ملی ادامه داد و ثروت خود را صد چندان کرد.
گلسرخی پس از
انقلاب به اتهام پرداخت ۶ فقره
چک بیمحل در یکی از قمارخانههای
فرانسه به مبلغ یک میلیون دلار، در دادگاه فرانسه به هشت ماه
زندان محکوم شد.
گلسرخی هنرمند،
موسیقی را بر مبنای علمی خیلی خوب میدانست. در نواختن
آلات موسیقی استادی کمنظیر بود.
او در جوانی با دختر سرلشکر احمد معینی
ازدواج کرد و در سال ۱۳۶۸ در
آمریکا در عسرت و
تنگدستی درگذشت.
نمونههایی از سوء استفادهای مالی که دیگران و ناصر گلسرخی در آن نقش داشتهاند:
سازمان امنیت و اطلاعات کشور تاریخ: ۲۰/۱۱/۴۵
در نامههای گذشته از اوضاع آشفته
وزارت کشاورزی و دزدیهای
تیمسار ریاحی و همدستانش شرح کامل داده شد. در این نامه، شاهکار دیگر تیمسار ریاحی را نشان میدهیم. تیمسار ریاحی عدهای از یاران و همفکران خود را در رأس کارها گذاشته تا بتواند بهخوبی نقشههای خود را که همان پر کردن جیب باشد، عملی کند. در رأس یکی از دستگاههای مهم
وزارت کشاورزی عدهای به نام مهندس گلسرخی (مهندس عتیق) مهندس
داراب اسعد و مهندس
فیروز عدل گذاشته این عده تا دلتان بخواهد مشغول دزدی هستند.
به نقل از کتاب کابینه
حسنعلی منصور،
سپهبد ریاحی که از دزدهای بنام و معروف است و پرونده یکصد و پنجاه میلیون دزدی او در بازرسی شاهنشاهی مرکز دزدهای این مملکت که طرفداری از دزدهایی مثل ریاحی میکنند، زیردست رئیس دزدها (مثل
فرجادی،
شکیبی،
علوی مقدم و دزدهای دیگر) از این میز میرود و اشخاصی شریف مانند جناب آقای ادیبفر برای آنکه واقعیت را بررسی میکرد، از سازمان دزدها رفت و پرونده ریاحی دزد
[۱] بهزودی آنطور که میخواهند، به نفع ریاحی دزد تمام خواهند کرد.
ریاحی دزد در این
سفر ویلای خود را در
شمال به مبلغ چهارصد هزار تومان فروخت و ده
هکتار از زمینهای شمال به دست گلسرخی که سابق معاون او در
وزارت کشاورزی بود و در دزدیها با او
شریک بود گرفت که شاید متری چهارصد ریال ارزش دارد، رویهمرفته متجاوز از چند میلیون دیگر گیرش آمد.
علوی مقدم که از ریاحی دزدتر است، قول داده است که کار پرونده او را به نفع ریاحی تمام کند.
فرجادی و شکیبی که ریاحی سبیل آنها را چرب کرده، با همکاری گلسرخی و
ولیان دزد، سعی دارند این پرونده به نفع ریاحی تمام شود که پای خودشان گیر نباشد؛ چون رابط دزدیهای ریاحی در
وزارت کشاورزی ولیان بوده و بعد که دید اوضاع خراب میشود، هم در دزدی با ریاحی شریک بود و در ضمن برای
تبرئه خودش دزدیهای ریاحی را به اطلاع مقامات عالی مملکت میرساند.
دزدها مانند رشته زنجیر یکدیگر را حفظ میکنند. معلوم نیست وضع مردمان بدبخت این مملکت به کجا میکشد و تا کی دزدها مثل ریاح و ولیان و گلسرخی باید سر کار باشند و دست اشخاص درست و با معلومات از کارهای حساس کوتاه.
تمام این نابسامانیها را مردم از
چشم شخص اول مملکت میبینند؛ چون با داشتن دستگاههای اطلاعاتی نمیتوان تصور کرد که ایشان بیاطلاع از این دزدیها میباشند.
نامه اسدالله اعلم به گلسرخی بدین شرح است:
شماره: ۶۶۲۰/د تاریخ: ۵/۸/۱۳۴۹
جناب آقای گلسرخی
وزیر محترم
منابع طبیعیدر مورد پنج هکتار زمین مورد نظر والا حضرت
شاهدخت شمس پهلوی که باید به ده هکتار قبلی که تقدیم معظمٌلها کردهاند، اضافه شود. خواهشمندم طبق نقشه و همان حدودی که تعیین شده است، براساس مقررات جاری به نماینده معظمٌلها واگذار فرمایند این امر به شرف عرض مبارک اعلیحضرت همایون
شاهنشاه آریامهر رسیده و اجازه مرحمت فرمودهاند. متشکرم.
وزیر دربار شاهنشاهی اسدالله اعلم
رونوشت برای اطلاع جناب آقای پیشکار والاحضرت شاهدخت شمس پهلوی ایفاد میشود که به شرف عرض والاحضرت شاهدخت برسانند.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ناصر گلسرخی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۲۷.