ناصح بن ظفر جرفادقانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ناصح
بن ظفر جرفادقانی از از دبیران بنام دوره
سلجوقی میباشد. وی در نظم و نثر استاد بود.
ترجمه فارسی تاریخ یمینی- چنانکه گفتیم- به وسیله ابو الشرف ناصح
بن ظفر
بن سعد منشی جرفادقانی (گلپایگانی) از دبیران بنام دوره سلجوقی انجام گرفته است. وی در نظم و نثر دو زبان فارسی و عربی ماهر و استاد بود و در دستگاه بعضی از ممالیک اتابکان
آذربایجان که پس از بر افتادن دولت اتابک
محمد جهان پهلوان و برادرش عثمان قزل ارسلان بر قسمتی از
ایران غربی و مرکزی استیلا یافته بودند میزیسته. در ماه
ربیع الآخر از سال ۶۰۳ به تشویق ابو القاسم علی
بن الحسین
بن محمد بن ابی حنیفه وزیر جمال الدین آی ابه الغ باربک یکی از همین ممالیک اتابکان آذربایجان کتاب تاریخ یمینی تالیف
عبدالجبار عتبی را از عربی به فارسی ترجمه کرده است.
از شرح حال مترجم فاضل کتاب یعنی ابو الشرف ناصح
بن ظفر جز آنچه گفتیم اطلاعی در هیچ منبعی تا آنجا که وسایل در دست ما بود به دست نیامد جز مختصر اشاراتی که از همین ترجمه یمینی و خاتمه آن بر میآید، و آن جمله این است که مؤلف به زبان عربی اشعار بسیار داشته و مدایحی که در مقدمه و خاتمه همین ترجمه از خواجه ابوالقاسم وزیر و مرثیهای که از طغرل سوم گفته و در خاتمه مذکور است نمونهای از این گفته هاست.
مؤلف در مقدمه ترجمه یمینی
از دو مجموعه از اشعار خود یکی به نام
روضة الحزن دیگری به اسم شعلة القابس، و در «خاتمه» از کتاب دیگری از تالیفات خویش به اسم
تحفة الآفاق فی محاسن اهل العراق نام میبرد. در مورد اول از قریب به دو هزار بیت از منظومات خود گفتگو میکند که در مدح وزیر جمال الدین الغ باربک گفته، و در مورد دوم میگوید که در کتاب «تحفة الآفاق فی محاسن اهل العراق» (که ظاهرا تذکره شعرا و کتاب تراجم احوال جمعی از بزرگان
عراق بوده است) مفاخر تاج الدین علی
بن محمد ابی الغیث مستوفی و اسلاف او و فضل و فضایل پدرش را که «ابن العمید وقت و عبد
الحمید روزگار» بوده، آورده است. (صاحب الذریعه، ترجمه «تاریخ آل عباس» را نیز که از مدارک تاریخ نگارستان است به جرفادقانی نسبت داده است.
در
تاریخ وصاف که به سال ۷۱۲ ه. ق. تالیف یافته قطعه شعری فارسی به نام جرفادقانی هست، اما معلوم نیست که غرض مؤلف از این جرفادقانی همین مترجم
تاریخ یمینی است یا همشهری و معاصر او نجیب الدین جرفادقانی.
چنانکه گفتیم جرفادقانی در ادب عرب ممارست داشته و به خواندن کتبی که در این باب نوشته شده بود همت میگماشته، و به
علم تفسیر قرآن که در آن زمان متداول بود نیز علاقه فراوان نشان میداده است، چنانکه گوید: «امیر خلف از اکابر ملوک جهان بود... علمای عصر و فضلای دهر را جمع کرد تا در
تفسیر قرآن مجید و کلام نا مخلوق تصنیفی مستوفی کردند مشتمل بر اقاویل مفسران و تاویل متقدمان و متاخران و بیان وجوه قراآت و علل نحو و اشتقاق لغت و مشحون به شواهد امثال و
ابیات و موشح به ایراد اخبار و احادیث... و این ضعیف مصنف ترجمه ابو الشرف ناصح الجربادقانی به وقتی که از وطن خویش به سبب حوادث روزگار منزعج بود و به
اصفهان مقیم، به ریاض این فواید مستانس بود و از انوار نکت و دقایق آن مقتبس...
درباره
مذهب جرفادقانی حاجت به شرح نیست که وی مانند اکثر دانشمندان و مردم زمان خود مذهب
تسنن داشت و در آن سخت
متعصب بود، و این تعصب او را میتوان از سیاق عباراتش در ترجمه قسمت مربوط به غزوات سلطان
محمود فهمید، چنانکه در ذیل عنوان «ذکر تاهرتی رسول مصر»
میگوید:
«سلطان از بدو ادراک و ایناس رشد... به انوار سنت و مذاهب اصحاب
بدعت مستکشف و متفحص، و در
اصول دین مستبصر، و در قمع اهل الحاد مجد و متشمر،... به مسامع او رسانیدند که در میان رعیت جمعی حادث شدهاند و با صاحب مصر انتما میکنند، و اگر چه ظاهر دعوت ایشان رفض است باطن کلمه
کفر محض است... سلطان جاسوسان را برگماشت... مردی به دست آوردند که سفیر بود میان ایشان و مقتدای ایشان... از اماکن و مساکن متفرق و شهرهای مختلف همه را بدرگاه آوردند و بر
درخت کشیدند و
سنگسار کردند...» بیان مطلب بدین تفصیل و روشنی معرف آن است که خود جرفادقانی با روافض و علویان مخالفت داشته وگرنه در صورتی که به رعایت
امانت نیز مقید میشد به اختصار و اجمال میگرایید.
جرفادقانی جز ترجمه تاریخ عتبی و بعض اشعار که نقل شد «خاتمه» ای بر ترجمه تاریخ یمینی نیز دارد که با عنوان «طرفی از احوال روزگار و انواع
فتنه و تشویش که در ایام فتور و عجایب اتفاقات و سرهای بزرگان که در سرکار شد و خرابی خطه عراق و حال جربادقان...» آغاز میشود و پیش از این درباره آن سخن گفتیم.
الیمینی (کتاب)تاریخ یمینی (ترجمه)
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.