• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نادانی و کوته‌فکری مردم شام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





طبق گزارش مورخان، از مهم‌ترین عوامل اطاعت کورکورانه مردم شام از بنی امیه، نادانی، کوتهفکری و دنیاطلبی آنها دانسته‌ شده است. گزارش‌های تاریخی و سخنان مورخان و بزرگانی چون امام علی (علیه‌السلام) بیانگر این مدعاست.



مورخان، نادانی و دنیاطلبی مردم شام را، از مهم‌ترین عوامل اطاعت کورکورانه آنها از بنی امیه دانسته‌اند. معاویه با بهره‌برداری از همین ویژگی شامیان، و با استفاده از شیوه‌های مختلفی چون تهدید و تطمیع و بخشش‌های فراوان، آنها را در جهت اهداف خود به کار گرفته بود.

۱.۱ - گزارش قزوینی

قزوینی در کتاب آثار البلاد و اخبار العباد در توصیف مردم شام می‌نویسد: «اهل آن به کم‌فهمی و زیرک نبودن مشهورند.» و چه بسا اطاعت آنها از معاویه و شورش بر امیرمؤمنان علی به سبب همین امر بوده است.

۱.۲ - گزارش مسعودی

مسعودی می‌نویسد:
پس از پایان جنگ صفین، یکی از اهالی کوفه سوار بر شتر نر خود به دمشق رفت. یکی از مردم دمشق با او به نزاع برخاست و ادعا کرد: «این شتر ماده متعلق به من است و تو این را در جنگ صفین از من گرفته‌ای». آن دو نفر برای قضاوت نزد معاویه رفتند. شخص دمشقی پنجاه شاهد آورد و همه آنها شهادت دادند که این ناقه از آن اوست. پس معاویه به ضرر شخص کوفی حکم داد و دستور داد تا شتر را به آن دمشقی بدهند. آن شخص کوفی گفت: «خدا خیرت دهد؟ این شتر نر است، نه ماده». معاویه گفت: «این حکمی است که صادر شده است». پس از آنکه مردم پراکنده شدند، معاویه شخص کوفی را فراخواند و قیمت شتر او را پرسید و دو برابر آن را به او داد و گفت: «به علی بگو من با صد هزار نفر که شتر ماده را از نر تشخیص نمی‌دهند، با او می‌جنگم».
[۲] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۴۱.


۱.۳ - از نگاه امام علی

امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) نیز در صفین خطاب به سپاهیانش فرمود: ««اَلاَ وَ اِنَّ مُعَاوِیَهَ قَادَ لُمَهً مِنَ الْغُوَاهِ وَ عَمَّسَ عَلَیْهِمُ الْخَبَرَ حَتَّی جَعَلُوا نُحُورَهُمْ اَغْرَاضَ الْمَنِیَّهِ.»» «آگاه باشید! معاویه گروهی از گمراهان را همراه آورده و حقیقت را از آنان پوشانده است تا کورکورانه گلوهاشان را آماج تیر و شمشیر کنند».

۱.۴ - گزارش مقدسی

مقدسی درباره مردم شام می‌نویسد: «فرمانبرداری از مخلوق را، بر اطاعت از خدای آسمان ترجیح می‌دهند». صعصعة بن صوحان عبدی (یکی از یاران علی) نیز در توصیف مردم شام می‌گفت: «مخلوق را بیشتر از همه فرمان می‌برند و خالق را بیشتر از همه نافرمانی می‌کنند. در برابر خدای سرکش‌اند و بدکاران را پشتیبان».
[۵] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۵۲.


۱.۵ - توجیه شامیان از حمله به کعبه

بنا بر روایت یعقوبی، در سال ۶۳ قمری که سپاهیان شام برای مقابله با عبدالله بن زبیر کعبه را به آتش کشیدند، بعضی از آنها برای توجیه کارشان گفتند: «حرمت (کعبه) و اطاعت [خلیفه] با هم رو در رو شدند و اطاعت بر حرمت غلبه کرد». مسعودی مطلبی را نقل می‌کند که مؤید سخنان فوق است. او می‌نویسد: «نعمان بن جبلة تنوخی (یکی از فرماندهان سپاه معاویه) خطاب به او گفت: به خدا من از روی اخلاص برای تو، حتی بر زیان خود اقدام کردم و پادشاهی تو را بر دین خود ترجیح دادم و مقتضای خرد را که می‌شناختم، برای هوس تو رها کردم و از حق، که آن‌را به چشم می‌دیدم، فاصله گرفتم».
[۷] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۳۹۴-۳۹۵.


۱.۶ - عدم تحمل ابوذر

معاویه هر راهی را که باعث آگاهی مردم شام می‌شد، مسدود کرده و شام را به صورت جزیرهای نفوذناپذیر در آورده بود. از این‌رو پس از آنکه عثمان، ابوذر را به شام تبعید کرد، معاویه نتوانست وجود او را که منشا آگاهی مردم شام بود، تحمل کند و از عثمان خواست که وی را به مدینه باز گرداند.
[۸] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۳۴۹.


۱.۷ - نتیجه‌گیری

با توجه به مطالب فوق، معلوم می‌شود که مردم شام یا چهره واقعی خاندان بنی امیه را نشناخته بودند و یا به عمد خود را به بی‌خبری می‌زدند، و بدان جهت از آنها اطاعت می‌کردند که آنان را وابسته به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌دانستند و یا منافع خود را در اطاعت از آنها می‌دیدند. به هر روی چنان منافع مادی شامیان و امویان با هم گره خورده بود که این دو گروه همواره از یکدیگر ابراز خشنودی می‌کردند و در تمام صحنه‌ها با هم تعامل داشتند.


۱. قزوینی، زکریا بن محمد، آثار البلاد و اخبار العباد، ص۲۰۶.    
۲. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۴۱.
۳. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۸۹، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۵۱.    
۴. مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ص۱۵۲.    
۵. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۵۲.
۶. یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۵۲.    
۷. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۳۹۴-۳۹۵.
۸. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۳۴۹.
۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۲۸۳-۲۸۴.    
۱۰. یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷۲.    
۱۱. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۴۸۳.    
۱۲. ر. ک:ابن اعثم، الفتوح، ج۴، ص۳۴۶-۳۴۷.    



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۱۰۲-۱۰۴.






جعبه ابزار