میوه تابستان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رزقی که همواره نزد حضرت مریم بوده رزق معمولی و عادی نبوده است و هر وقت
زکریا به مریم سر میزد،
میوه زمستانی را در تابستان و میوه تابستانی را در زمستان نزد او میدید.
قرآن کریم می فرماید میوه تابستانی در زمستان، در
عبادتگاه مریم علیهاالسلام بوده است: «فتقبلها ربها بقبول حسن وانبتها نباتا حسنا وکفلها
زکریا کلما دخل علیها
زکریا المحراب وجد عندها رزقا قال یـمریم انی لک هـذا قالت هو من عند الله ان الله یرزق من یشآء بغیر حساب»
خداوند ، او (مریم) را به طرز نیکویی پذیرفت، و به طرز شایسته ای، (نهال وجود) او را رویانید (و پرورش داد)، و
کفالت او را به
زکریا سپرد. هر زمان
زکریا وارد محراب او میشد، غذای مخصوصی در آن جا میدید. از او پرسید: ای مریم! «این را از کجا آوردهای؟! » گفت: «این از سوی خداست. خداوند به هر کس بخواهد، بیحساب روزی میدهد». (
زکریا علیه السلام، میوههای غیر فصل را در نزد مریم علیهاالسلام مشاهده میکرد. میوه تابستان در زمستان و میوه زمستان در تابستان.
)
کلمه
محراب به معنای جائی است که مخصوص عبادت باشد، حال چه در مسجد باشد، و چه در خانه. راغب در
مفردات میگوید: محراب
مسجد را بقول بعضی از این جهت محراب خواندهاند که آنجا جای
حرب و ستیز نمودن با دشمن و با هوای نفس است و بعض دیگر گفتهاند: بدین جهت محراب خوانده شده که
انسان جا دارد که در آنجا
حریب یعنی بریده از کارهای دنیا و پراکندگی خاطر باشد. بعضی دیگر گفتهاند: اصل در این کلمه، محراب خانه بوده که به معنای صدر
مجلس و بالای خانه است و سپس در مسجد استعمالش کرده صدر مسجد را هم محراب مسجد خواندند.
بعضی دیگر گفتهاند: در اصل لغت، کلمه محراب نامگذاری شده برای محل
عبادت در مسجد، و این نام مخصوص صدر مجلس در مسجد است، چیزی که هست در صدر، سایر مجالس هم
استعمال شده، جائی را هم که شبیه به محراب مسجد است محراب خواندهاند. بنظر میرسد این احتمال از سایر احتمالات صحیح تر باشد، برای اینکه
قرآن هم آن را در محراب معبدها استعمال کرده، و فرمود: «یعملون له ما یشاء من محاریب و تماثیل» (آنها هر چه سلیمان میخواست برایش درست میکردند، معبدها، تمثالها)
این بود گفتار راغب.
بعضی هم گفتهاند که کلمه محراب فقط در آیه مورد بحث، به معنای آن محلی است در معبد که
اهل کتاب آنرا مذبح میگویند. و آن محل عبارت است از اطاق کوچکی در جلو در معبد ساخته شده و با نردبان بدانجا میروند، نردبانی که چند پله مختصر دارد و کسی که در آن اطاق کوچک باشد از مردمی که در معبدند پنهان است، اطاقهای کوچک هم که در
اسلام رسم شده، از مقصوره کلیسای مسیحیان تقلید شده است.
در تاریخ آمده است، پدر مریم (
عمران ) قبل از تولد او چشم از جهان فرو بست و مادر او را بعد از تولد به
بیت المقدس نزد دانشمندان و علمای یهود آورد و گفت : این کودک
هدیه به بیت المقدس است، سرپرستی او را یک نفر از شما به عهده بگیرد، و چون آثار عظمت در چهره او نمایان بود و در خاندان شایسته ای متولد شده بود، گفتگو در میان دانشمندان
بنی اسرائیل در گرفت و هر یک میخواست افتخار سرپرستی مریم، نصیب او شود، سرانجام طی مراسم خاصی
زکریا کفالت او را بر عهده گرفت.
مادر مریم باور نمیکرد او به عنوان خدمتگزار خانه
خدا (بیت المقدس) پذیرفته شود به همین دلیل آرزو داشت فرزندش پسر باشد، زیرا سابقه نداشت دختری برای این کار، انتخاب گردد، ولی طبق آیه فوق خداوند این دختر پاک را برای نخستین بار جهت این خدمت روحانی و معنوی پذیرفت.
مریم تحت سرپرستی
زکریا بزرگ شد و آن چنان غرق عبادت و بندگی خدا بود که به گفته
ابن عباس هنگامی که نه ساله شد، روزها را
روزه میگرفت و شبها را به عبادت میپرداخت و آن چنان در پرهیزگاری و
معرفت و شناسائی پروردگار پیش رفت که از
احبار و دانشمندان پارسای آن زمان نیز پیشی گرفت. هر چه بر سن مریم افزوده میشد، آثار عظمت و جلال در وی نمایانتر میگشت و به جایی رسید که
قرآن در ادامه این آیه درباره او میگوید: هر زمان
زکریا وارد محراب او میشد غذای جالب خاصی نزد او مییافت.
رزقی که همواره نزد مریم بوده رزق معمولی و عادی نبوده است و در این جمله، «رزقا» را بدون الف و لام آورده و این
اشاره است به اینکه رزق نامبرده، طعام معهود در بین مردم نبوده، همچنانکه بعضی هم گفتهاند: هر وقت
زکریا به مریم سر میزد،
میوه زمستانی را در تابستان و میوه تابستانی را در زمستان نزد او میدید.
مؤید این
حکایت این است که اگر رزق نامبرده از طعامهای معمول آن روز و طعام موسمی بود،
نکره آمدن «رزقا» این معنا را میرساند، که
زکریا هیچوقت اطاق مریم را خالی از طعام نمیدید بلکه همواره نزد او رزقی را مییافت، و در این صورت
زکریا از پاسخ مریم قانع نمیشد، برای اینکه پاسخ مریم این بود که این
رزق از ناحیه خداست، و از ناحیه خدا بودن رزق
اختصاص به رزق مریم ندارد، رزق همه مردم از ناحیه خدا است و جا داشت دوباره
زکریا بپرسد این رزقی که خدا روزیت کرده به وسیله چه کسی به تو رسیده، چون ممکن است افرادی از مردم که به معبد آمد و رفت دارند برایش آورده باشند، حال چه اینکه هدف خدائی در نظر داشته باشند و چه هدفی شیطانی.
پس از اینکه میبینیم
زکریا از پاسخ مریم قانع شده، معلوم میشود رزق نامبرده رزق معمولی نبوده است. علاوه بر این که دعای
زکریا بعد از پاسخ مریم که عرضه داشت : پروردگارا از درگاه خودت فرزندی بمن عطا فرما، دلالت دارد بر اینکه یافتن رزق نامبرده در نزد مریم را کرامتی الهی و خارق العاده تشخیص داده و در نتیجه به طمع افتاده که او هم از خدای تعالی بخواهد فرزندی
طیب روزیش کند. پس معلوم میشود رزق نامبرده رزقی بوده است که بر
کرامت خدائی نسبت به مریم دلالت میکرده، که جمله : «یا مریم...» هم به بیانی که خواهد آمد بر این معنا
اشعار دارد.
در این آیه با اینکه میتوانست بفرماید: وجد عندها رزقا و قال یا مریم انی لک هذا...، با نیاوردن لفظ واو جمله را از وسط پاره کرد، خواست تا بفهماند که
زکریا همه این حرفها را یکباره به مریم گفت، و او هم پاسخی داد که وی را قانع ساخت، و
یقین کرد که این طعامها کرامتی است از خدا نسبت به مریم، در اینجا بود که او نیز کرامت الهی را طمع کرده، از حضرتش درخواست فرزندی طیب کرد.
از روایات متعددی که در تفسیر عیاشی و غیر آن از کتب
شیعه و
اهل تسنن آمده استفاده میشود که آن یک نوع میوه بهشتی بوده که در غیر فصل، در کنار محراب مریم به فرمان پروردگار حاضر میشده است و این موضوع جای تعجب نیست که خدا از بنده پرهیزگارش این چنین پذیرائی کند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۲۸۳، برگرفته از مقاله «میوه تابستان».