میسَم (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مِیسَم (به کسر میم و فتح سین) از
واژگان نهجالبلاغه اسم آلت است به معنای آهن پارهايكه با آن حيوان را داغ مىنهند تا معلوم شود. سه مورد از این مادّه در
نهجالبلاغه آمده است.
مِیسَماسم آلت است به معنای
آهن پارهايكه با آن حيوان را داغ مىنهند تا معلوم شود.
مورادی که در
نهجالبلاغه استفاده شده به شرح ذیل میباشد.
وقتی برادرش
عقیل ابن ابیطالب خواست از اموال
مردم به او دهد:
«فَأَحْمَيْتُ لَهُ حَدِيدَةً، ثُمَّ أَدْنَيْتُهَا مِنْ جِسْمِهِ لِيَعْتَبِرَ بِهَا، فَضَجَّ ضَجِيجَ ذِي دَنَف مِنْ أَلَمِهَا، وَكَادَ أَنْ يَحْتَرِقَ مِنْ مِيسَمِهَا.» «تکّه آهنی را برای او سرخ کردم، و به جسدش نزدیک نمودم تا از آن
عبرت گیرد، از گرمی آن فریاد کشید، و نزدیک بود (اگر ببدنش میچسباندم) از داغ آن به سوزد.»
(شرحهای خطبه:
)
در رابطه با
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرموده:
«طَبيبٌ دَوّارٌ بِطِبّهِ، قَدْ أَحْكَمَ مَراهِمَهُ، وَ أَحْمَى مَواسِمَهُ؛ يَضَعُ ذلِكَ حَيْثُ الْحاجَةُ إِلَيْهِ؛ مِنْ قُلوبٍ عُمْيٍ، وَ آذَانٍ صُمّ، وَ أَلْسِنَةٍ بُكْمٍ.»«او طبيبى است سيّار كه با
طبّ خويش همواره به گردش مىپردازد، مرهمهايش را به خوبى آماده ساخته، حتّى براى مواقع اضطرار و داغ كردن محلّ زخمها ابزارش را گداخته است تا در آنجا كه مورد نياز است، قرار دهد براى قلبهاى نابينا، گوشهاى كر و زبانهاى گنگ.»
(شرحهای خطبه:
)
درباره
طاووس فرموده:
«وَمَخْرَجُ عَنُقِهِ كالابْريقِ، وَمَغَرزُها إلَى حَيْثُ بَطْنُهُ كَصِبْغِ الْوَسِمَةِ.» «محل بیرون آمدن گردنش مانند
ابریق و محل فرورفتن آن به طرف شکمش مانند
وسمه یمانی سبز است.»
(شرحهای خطبه:
)
سه مورد از این مادّه در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «میسم»، ج۲، ص۱۱۳۶.