• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

میرزا نصرالله خان مشیرالدوله

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



میرزا نصرالله خان مشیرالدوله، فرزند "آقامحمد" در نائین متولد شد. وی در ابتدای کار در وزارت امورخارجه در سال ۱۲۹۹ ه.ق. لقب "مصباح الملکی" داشت و در سال ۱۳۰۸ ه.ق. به "مشیرالملک" ملقب شد.



پدرش اصلا یزدی بود، ولی پس از آنکه به سلک درویشان درآمد و در نائین ساکن شد، به "نائینی" معروف گردید. میرزا نصرالله در جوانی عازم تهران شد و با توجه به اینکه خط خوشی داشت مدتی در این شهر به کار «عریضه نویسی» (کتابت) مشغول شد و از این راه امرار معاش می‌کرد و بعد وارد دستگاه "میرزا عبدالوهاب‌خان آصف‌الدوله" گردید و پس از چند سال "آصف‌الدوله" او را به «وزارت خارجه» معرفی نمود. مدتی در وزارت خارجه مشغول به کار بود و بعد مامور خدمت در «تبریز» گردید و در همین شهر ازدواج کرد. میرزا نصراللهخان در سال ۱۲۷۹ ه.ق. به تهران بازگشت.
[۱] معیرالممالک، دوستعلی‌خان، رجال عصر ناصری، تهران، نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۱، ص۱۰۲.
او در ابتدا در «وزارت لشکر» سمت مالی داشت، رفته رفته مورد توجه "میرزا علی‌اصغر‌خان امین‌السلطان"، صدراعظم مظفرالدین شاه قرار گرفت و او «وزارت لشکر» را به میرزا نصراللهخان ارزانی داشت.
[۲] مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، زوار، چاپ سوم، ۱۳۷۱، ج۲، ص۹۸.

میرزا نصراللهخان در ابتدای کار در وزارت امورخارجه در سال ۱۲۹۹ ه.ق. لقب "مصباح الملکی" داشت و در سال ۱۳۰۸ ه.ق. به "مشیرالملک" ملقب شد؛ پس از مرگ "میرزا محسن‌خان مشیرالدوله" که وزیر امورخارجه بود میرزا نصراللهخان وزیر امورخارجه شد و به "مشیرالدوله" ملقب گردید. وی رسیدن به مقام وزارت خارجه را مدیون توجهات میرزا علی اصغرخان امین‌السلطان بود و لقب مشیرالدوله را نیز او برای میرزا نصرالله از مظفرالدین شاه تقاضا کرد.
[۳] باستانی پاریزی، محیط سیاسی و زندگانی مشیرالدوله، تهران، انتشارات دنیای کتاب، چاپ دوم، ۱۳۶۱، ص۹۷.



او در «مسکو» به مدرسه "کادکسی کرپوس" که مدرسه نظامی بود وارد شد و تحصیلات نظامی و حقوقی خود را در دانشکده حقوق مسکو تمام کرد. پس از اتمام تحصیلات به سمت وابسته سفارت ایران در «پطرزبورگ» روسیه تعیین شد.
[۴] دولت‌آبادی، یحیی، حیات یحیی، تهران، انتشارات فردوس، ۱۳۷۱، ص۷۶.



او حداکثر تلاشش را هنگام اشتغال در سمتهای مهم اداری به کار بست که رعایت اصول و قوانین بشود و روزی که به ایران آمد متوجه شد که باید مرکز و کانونی را برای تعلیم اصول و مبانی حقوق‌ بشر فراهم آید و مکتبی باز شود که مردم ایران را به قانون دانی و حق و حدگذاری وادار کند. برای این کار در سال ۱۳۱۷ ه.ق. «مدرسه سیاسی» را تاسیس کرد و مدرسه سیاسی در حقیقت پایه و مرکز اساسی مدرسه حقوق و بالاخره دانشکده حقوق امروزی بود.
[۵] معیرالممالک، دوستعلی‌خان، رجال عصر ناصری، تهران، نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۱، ص۱۰۲.



در زمان مظفرالدین شاه، انقلاب مشروطیت ایران به مرحله نهایی رسیده و ظهور کرد و آزادیخواهان از گوشه و کنار سربلند کرده و آزادی و عدالت می‌خواستند، البته دربار و اطرافیان مظفرالدین شاه که "عین الدوله" (صدر اعظم شاه) در راس آنان بود و چون دیواری قطور ایستادگی می‌کردند.
در همان روزهایی که عین‌الدوله در برابر علما و مشروطه‌خواهان ایستاده و تجار و علما به قم مهاجرت کردند مشیرالدوله نقش میانجی را داشت و حتی مقرر شد مشیرالدوله با جمعی از روسای تجار روانه قم شود و علما را برگرداند. مشیرالدوله با روحانیون و علمای عصر روابط دوستانه داشت، به خصوص با "حاج شیخ فضل الله" و "حاج آقا علی‌اکبر بروجردی" که هر دو از علمای طراز اول آن زمان بودند.
روز چهارشنبه دهم جمادی‌الاخر ۱۳۲۴ ه.ق. بود که بازارها بسته شد و محصلین مدارس در سفارت انگلیس چادر زدند و خواهان عزل عین‌الدوله شدند. ابتدا او پایداری می‌کرد و استعفا نمی‌داد و سرانجام به عنوان اعتراض به «مبارک آباد» رفت. روزی مشیرالدوله که از طرف شاه حامل پیامهای سخت بود، پیش عین‌الدوله رفت و او را مجبور به استعفا کرد. مشیرالدوله به جای او وزیر اعظم شد و پس از‌ اندک زمانی به مقام صدارت نایل آمد.
مشیرالدوله ابتدا دست به آزادی محبوسین سیاسی زد و توانست چند روز بعد فرمان مشروطیت را از مظفرالدین شاه بگیرد،
[۶] کرمانی، ناظم الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱، ج۱، ص۴۴۲.
از علما که از تهران خارج شده بودند درخواست مراجعت نمود و سپس طی اعلامیه‌ها و لوایحی، مردم را به تشکیل مجلس و انجام انتخابات و رعایت اصول دموکراسی امیدوار و مطمئن ساخت.
[۷] براون، ادوارد، انقلاب مشروطیت ایران، ترجمه مهری قزوینی، تهران، کویر، ص۱۲۱.

او روز شنبه ۱۷ شعبان ۱۳۲۴ه.ق. تهیه مجلس را می‌بیند، روز بعد، در عمارت «باغ گلستان» در حضور مظفرالدین شاه در ۱۸ شعبان ۱۳۲۴ ه.ق. مجلس تشکیل شد، اما برای معرفی کابینه خود به مجلس نرفت؛ وزراء را "محتشم السلطنه" (وزیر داخله) معرفی کرد زیرا وی معتقد بود که وزرا تنها در برابر شاه مسئولند.


مظفرالدین شاه در سال ۱۳۲۴ ه.ق. درگذشت. مشیرالدوله علی‌رغم میل باطنی، تاج بر سر محمد‌علی‌شاه مغرور جوان گذاشت و حال آنکه قلبش بدین سلطنت گواه نمی‌داد. مشیرالدوله صدارت "محمدعلی شاه" را برعهده گرفت و از آنجا که محمد علی شاه با مشروطه‌خواهان و مجلس میانه خوبی نداشت و مشیرالدوله هم به هواداری از مشروطه خواهان و مجلس متهم بود درباریان، شاه را علیه او تحریک می‌کردند. این عوامل باعث شد که محمدعلی شاه از "میرزا علی‌اصغرخان امین‌السلطان" که در آن زمان در اروپا بود برای تشکیل کابینه دعوت کند، به امید آنکه وی بتواند با کیاست و درایت خود مجلس شورای ملی را دچار تفرقه کند و بساط مشروطه را برچیند و پس از اینکه معلوم شد امین‌السطان به ایران خواهد آمد، مشیرالدوله استعفا نمود. مشیرالدوله پس از این قضایا عمر چندانی نکرد و در چهارم شعبان ۱۳۲۵ ه.ق.درگذشت.
[۸] ممتحن الدوله شقاقی، میرزا مهدی خان، رجال وزارت خارجه، به کوشش ایرج افشار، تهران، اساطیر، ۱۳۶۵، ص۵۳.



۱. معیرالممالک، دوستعلی‌خان، رجال عصر ناصری، تهران، نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۱، ص۱۰۲.
۲. مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، زوار، چاپ سوم، ۱۳۷۱، ج۲، ص۹۸.
۳. باستانی پاریزی، محیط سیاسی و زندگانی مشیرالدوله، تهران، انتشارات دنیای کتاب، چاپ دوم، ۱۳۶۱، ص۹۷.
۴. دولت‌آبادی، یحیی، حیات یحیی، تهران، انتشارات فردوس، ۱۳۷۱، ص۷۶.
۵. معیرالممالک، دوستعلی‌خان، رجال عصر ناصری، تهران، نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۱، ص۱۰۲.
۶. کرمانی، ناظم الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱، ج۱، ص۴۴۲.
۷. براون، ادوارد، انقلاب مشروطیت ایران، ترجمه مهری قزوینی، تهران، کویر، ص۱۲۱.
۸. ممتحن الدوله شقاقی، میرزا مهدی خان، رجال وزارت خارجه، به کوشش ایرج افشار، تهران، اساطیر، ۱۳۶۵، ص۵۳.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «میرزا نصرالله خان مشیرالدوله»، تاریخ بازیابی۹۵/۹/۲۰.    






جعبه ابزار