میرزا علیخان امینالدوله
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
"میرزا علیخان" که دارای القابی از قبیل «منشی حضور، امینالملک و امینالدوله» بود، پسر "حاج محمدخان سینکی مجدالملک" (صاحب رساله مجدیه) میباشد. اجداد امینالدوله اصالتاً مازندرانی بوده ولی چون در «سینک» از قرای «لواسان» دارای
ملک و
املاک بودند از این رو به سینکی معروف بودند.
میرزا علیخان در سال ۱۲۶۰ ه.ق. در
تهران متولد، و از آنجایی که پدر وی هم صاحب قلم و هم در امور دولتی دستی داشت، میرزا علیخان از تربیت کافی برخوردار شد.
پدر وی از کارمندان عالی رتبه وزارت امور خارجه بود که مدتی در «حاج ترخان» به ماموریت اشتغال داشت، سپس به کارپردازی ایران در
بغداد تعیین گردید. در این هنگام میرزا علیخان که پانزده سال بیشتر نداشت با سمت منشیگری به استخدام وزارت امور خارجه درآمد و به همراه پدر عازم
بغداد شد و در این ماموریت سطح تحصیلات خود را مخصوصاً
زبان عربی را تقویت کرد. پدرش بعد از بازگشت از بغداد به کارپردازی آذربایجان گماشته شد و میرزا علیخان به همراه پدر به این ناحیه رفت و زبان فرانسه را نیز در این زمان از یک معلم ارمنی آموخت.
وی در این زمان که جوانی هیجده ساله بود مورد توجه شاه قرار گرفت و در سفر و حضر ملتزم رکاب شاه بود وی در سال ۱۲۷۹ ه.ق. در سن نوزده سالگی به سمت نیابت اول وزارت امور خارجه تعیین گردید و در سال ۱۲۸۳ ه.ق. ضمن داشتن این سمت جزو پیشخدمتان خاصه شاه شد و از این تاریخ تا سال ۱۲۹۰ ه.ق. که ملقب به پدر زن خود "پاشاخان امین الملک" شد لقبش «منشی حضور» بود.
در سال ۱۲۸۸ ه.ق. مسؤلیت «چارپارخانههای» دولتی (پستخانه) به او سپرده شد. وی در این سمت با تلاش و پشت کار سروسامانی به اوضاع
پُست ایران داد.
وی در سال ۱۲۹۰ ه.ق. به لقب "امینالملک" و منصب وزارت «رسائل نایل» آمد و در سال ۱۲۹۴ ه.ق. تصدی امور «ضرابخانه» دولتی تبریز به مشاغلش افزوده شد در سال ۱۲۹۵ه.ق.که "ویکتور امانوئل" پادشاه ایتالیا در گذشت امینالدوله از طرف دربار ایران به سمت سفارت مخصوص انتخاب و برای عرض تسلیت روانه دربار ایتالیا شد در سال ۱۲۹۷ه.ق.وزارت «وظایف و اوقاف» نیز به او سپرده شد.در سال ۱۲۹۹ه.ق.به "امینالدوله" ملقب شد و در سال ۱۳۰۴ ه.ق. به ریاست مجلس «دارالشوری» دولتی برگزیده شد.
وی در سال ۱۳۰۶ ه.ق. به همراه
ناصرالدین شاه به اروپا رفت و از مشاهده اوضاع عمومی و نظم اجتماعی اروپا و ترقیات حیرتآور اروپائیان درسهای فروانی گرفت و در صدد بر آمد تا در ایران نیز این ترقی را رونق دهد.
یکی از خط مشیهای سیاسی "امینالسلطان" در دوران صدارت خود دور کردن رقبای خویش از مرکز بود لذا هنگامی که مظفرالدین شاه به سلطنت نشست امینالسلطان در صدد بر آمد تا امینالدوله را که رقیب وی به شمار میآمد از تهران دور نماید امینالدوله به ناچار بر خلاف میل خود به دستور شاه و با صواب دید اتابک به پیشکاری و وزارت
آذربایجان مامور و حامل فرمان و شمشیر ولیعهدی برای "
محمدعلی میرزا" شد.
امینالدوله به ناچار به
تبریز رفت و علی رغم مشکلات فراوانی که در این شهر وجود داشت به خدمتگذاری مشغول شد و در این زمان استکه نخستین مدرسه «رشدیه» به کوشش او افتتاح گردید.
هنوز مدتی از سلطنت مظفرالدین شاه سپری نشده بود که به علت نارضایتی داخلی و عدم تمایل انگلیسیها از ادامه صدارت امینالسلطان و احتیاج فراوان شاه به پول و عدم توانایی "اتابک" در تهیه آن، شاه امینالسلطان را از صدارت معزول و با نظر موافق انگلیسیها امینالدوله را از آذربایجان به تهران خواست، ابتدا وی را به سمت ریاست مجلس وزراء انتخاب و سپس در
رمضان سال ۱۳۱۴ه.ق. وزیر اعظم و پس از پنج ماه به صدر اعظمی انتخاب نمود وی تا شانزدهم
صفر سال ۱۳۱۶ه.ق. و به روایتی تا پانزدهم
محرم در این سمت مشغول انجام وظیفه بود.
آنچه مسلم است روسها از برکناری امینالسلطان و روی کار آمدن امینالدوله خوشحال نبودند زیرا به هنگام صدارت امینالدوله سفیر روسیه به نزد شاه رفته و از او خواست تا امینالسلطان را به جای خود بر گرداند.
امینالدوله و تعدادی از وزراء او کسانی بودند که به انگلستان نزدیک بودند وی در بدو کار عمدۀ مشکل مملکت را اصلاح امور مالی میدانست و برای برطرف کردن این مشکل دست به اقداماتی زد از جمله "ناصرالملک" را به وزارت مالیه منصوب نمود و به او اختیارت تام داد و همین امر موجب امیدواری جمعی شد که یگانه وسیله بهبود امور را سپردن کارها به دست افراد مطلع و تحصیل کرده میدانستند.
از سوی دیگر برای اصلاح وضع مالیه کشور سه نفر از اتباع بلژیک به ریاست "مسیو نوز" بلژیکی را به استخدام در آورد وی برای اینکه رقابت شدید روسها و انگلیسیها در امور ایران اسباب ازدیاد زحمت نشود این افراد را از بلژیک استخدام نمود.
روسها گر چه نسبت به امینالدوله و وزرایش خوشبین نبودند اما چون در ابتدای صدارت وی اقدامی بر علیه
مصالح آن دولت به عمل نیامد روسها سیاست
صبر و انتظار را در پیش گرفتند از طرف دیگر امینالدوله انتظار همکاری کامل از دولت انگلستان را داشت و امیدوار بود که با کمک آن دولت مشکلات را حل نماید. برنامه امینالدوله این بود که در ازدیاد درآمد و حسن وصول مالیات کوشش نماید به موازات آن مخارج زائد را تعدیل کنند تا دخل و خرج برابر شود ولی چون برای انجام امور فوری و ضروری پولی در خزانه نبود در صدد اخذ وام بر آمد نظر امینالدوله این بود که از طریق انتشار
اوراق قرضه و یا اخذ
وام از بانکها و موسسات اعتباری انگلیسی این برنامه را عملی سازد و به همین منظور اقداماتی معمول داشت تا حدود یک میلیون لیره انگلیسی در لندن به دست آورد اما موضوع لغو امتیاز «رژی» عکسالعمل بدی را در محافل مالی انگلستان به وجود آورده بود و اطمینان افراد مؤسساتی را که در هنگام سفر سوم ناصرالدینشاه به اروپا مصمم به سرمایه گذاری در
ایران شده بودند متزلزل ساخته بود به همین جهت استقبالی از
قرض ایران به عمل نیامد و انگلستان نیز مساعدتی نکرد.
دولت انگلیس از ایران چیزی به عنوان وثاقت خواست و امینالدوله حاضر نشد گمرکات ایران را که تنها منبع در آمد کشور بود در اختیار انگلستان بگذارد، از طرفی بیماری شاه هم رو به وخامت میگذاشت و اطباء توصیه اعزام به خارج را داشتند. امینالدوله شمار قشون را کاهش داد تا برای کشور بودجهای تنظیم نماید و درآمد و هزینه را به نحو صحیحی پیشبینی و تقسیمبندی کند عدهای با این برنامه مخالف بودند و دولت انگلیس هم نگران کمک از سوی
روسیه به ایران بود لذا برای اصلاح امور گمرکات و مالیه ایران توصیههایی به امینالدوله نمود تا سرمایهداران انگلیسی حاضر به کمک به ایران شوند لذا امینالدوله در صدد بر آمد
قرضهای به مبلغ پنجاه هزار لیره از «بانک شاهنشاهی» دریافت نماید و در ازاء آن گمرکات
بوشهر و کرمانشاهان را به
وثیقه بگذارد ولی بانک شاهنشاهی از اعطای این وام به امینالدوله خودداری کرد.
از طرفی نیز
علما از او خواستند تا حاکم
خراسان "
آصفالدوله" و "
احمد خان علاء الدوله" را که حاکم
خوزستان بود به خاطر
ظلم و ستم به مردم عزل کند که وی زیر بار نرفت و علما بر مخالفت با او پرداختند و از طرفی "شیخ اسماعیل" ملقب به "
امین الملک" برادر امین السلطان که در تهران بود و با اصلاحات امینالدوله مخالف بود بر علیه وی کارشکنی میکرد.
امینالدوله چون در سیاست داخلی به علت عدم پذیرش اصلاحات و مخالفت درباریان و عدهای از علمای تهران با شیوه صدارت وی، دشمنی "اتابک" و "
مشیرالدوله" با او و در سیاست به علت عدم همکاری انگلیسیها و روسها، با شکست روبرو گردید، خود وی قبل از اینکه عزل شود از این مقام در محرم سال ۱۳۱۶ ه.ق استعفاء داد.
امینالدوله پس از استعفاء از صدارت به
زیارت مکه رفت و سپس در «لشت نشای» رشت، رحل اقامت گزید بعد از اینکه شاه توانست با کمک امینالسلطان
قرضهای تهیه و عازم اروپا شود امینالدوله نامۀ انتقادآمیزی در این رابطه به شاه نوشت به گونهای که مظفرالدین شاه پس از خواندن آن به او دستور داد که از ایران خارج شود وی نیز به داغستان رفت و بعد به جهت انجام عمل کلیه به «وین» رفت و بعد از عزل اتابک از صدارت او به ایران برگشت و به شمال کشور در املاک خصوصی خود رفت، تا اینکه در سال ۱۳۲۲ ه.ق در همانجا در گذشت.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «میرزا علی خان امین الدوله»، تاریخ بازیابی۹۵/۹/۱۳.