مکر الهی (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مکر الهی:
(وَ مَكَرَ اللّهُ) مکر الهی: گفتيم كه
«مكر» در لغت عرب با آنچه در فارسى امروز از آن مىفهميم تفاوت بسيار دارد:
• در فارسى امروز «مكر» به نقشههاى شيطانى و زيانبخش گفته مىشود.
• در حالى كه در ريشههاى لغت عرب «مكر» هر نوع چارهانديشى را مىگويند كه گاهى خوب و گاهى زيانآور است.
در كتاب
مفردات راغب مىخوانيم: «مكر آن است كه كسى را از منظورش بازدارند» (اعم از اينكه منظورش خوب باشد يا بد).
به موردی از کاربرد
مکر الهی در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ مَكَرُواْ وَ مَكَرَ اللّهُ وَ اللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ) (و
یهود و دشمنان
مسیح، براى نابودى او و آيينش توطئه كردند و خداوند براى حفظ او و آيينش، تدبير نمود و
خداوند، بهترين تدبير كنندگان است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: منظور از مكر كنندگان
بنیاسرائیل هستند كه عليه
حضرت عیسی (علیهالسلام) توطئه كردند، توطئهاى كه جمله
(فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسى مِنْهُمُ الْكُفْرَ ...) به آن اشاره دارد و ما در ذيل آيه:
(وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ) در معناى مكرى كه به خدا نسبت داده شده بحث كرديم.
(وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَ يَمْكُرُونَ وَ يَمْكُرُ اللّهُ وَ اللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ) (به خاطر بياور هنگامى را كه
کافران براى تو نقشه مىكشيدند كه تو را به زندان بيفكنند، يا به قتل برسانند و يا از
مکّه بيرون كنند؛ آنها توطئه مىكردند و خداوند هم تدبير مىكرد و خدا بهترين تدبيركنندگان است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: راغب مىگويد: كلمه مكر به معناى به كار بردن حيله براى منصرف كردن كسى از مقصودش مىباشد و اين به دو صورت است، يكى ممدوح و يكى مذموم، مكر ممدوح آن است كه به منظور عمل صحيح و پسنديدهاى انجام شود. بنابر اين معنا، خداى تعالى فرموده:
(وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ) و اما مكر مذموم آن مكرى است كه به منظور عمل قبيح و ناپسندى به كار رود.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(أَفَأَمِنُواْ مَكْرَ اللّهِ فَلاَ يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ) (آيا آنها خود را از
عذاب ناگهانى خدا در امان مىدانند؟! در حالى كه جز زيانكاران، خود را از مجازات خدا ايمن نمىدانند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه مكر به معناى اين است كه شخصى ديگرى را غافلگير كرده و به او آسيبى برساند، اين عمل از
خدای تعالی وقتى صحيح است كه به عنوان مجازات صورت بگيرد،
انسان معصيتى كند كه مستحق عذاب شود و خداوند او را از آنجايى كه خودش نفهمد معذب نمايد و يا سرنوشتى براى او تنظيم كند كه او خودش با پاى خود و غافل از سرنوشت خود به سوى
عذاب برود و اما مكر ابتدايى و بدون اينكه بنده معصيتى كرده باشد، البته صدورش از خداوند ممتنع است و ما اين معنا را مكرر خاطرنشان كردهايم.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
در آيه مورد بحث، اشاره به نقشههاى
شیطانی يهود كرده، مىگويد: آنها براى نابود ساختن مسيح و خاموش كردن صداى او و جلوگيرى از پيشرفت آيينش مكرها كردند و نقشهها كشيدند، ولى مكر و
چارهجويى خدا از همه اين مكرها و نقشهها بالاتر و مؤثرتر بود
(وَ اَللّٰهُ خَيْرُ اَلْمٰاكِرِينَ) یعنى خداوند نقشههاى آنها را نقش برآب كرد.
در قرآن آياتى، شبيه اين آيه ديده مىشود كه در آن نسبت «
مكر» به خدا داده شده (مانند آيه ۳۰
سوره انفال و آيه ۵۰ از
سوره نمل و بعضى آيات ديگر) و گاهى در قرآن مىبينيم كه «
مكر» با كلمه «خير» ذكر شده، مانند آيه؛
(وَ اَللّٰهُ خَيْرُ اَلْمٰاكِرِينَ)
«خداوند بهترين چارهجويان است.»
در آيه ۹۹
سوره اعراف از مكر خدا سخن به ميان آمده، مىگويد: «آيا اين مجرمان از مكر الهى ايمنند؟ در حالى كه هيچكس جز زيانكاران خود را از مكر او در امان نمىدانند.»
در اينجا منظور از «
مكر الهى» آن است كه خداوند، مجرمان را با نقشههاى قاطع و شكستناپذير بدون اختيار خودشان از زندگانى مرفه و هدفهاى خوشگذرانى بازمىدارد و اين اشاره به همان كيفرها و بلاهاى ناگهانى و بيچارهكننده است.
در قرآن مجيد، گاهى «
مكر» با كلمه «سئ» (بد) آمده است
(مَكْرَ اَلسَّيِّئِ)، چنانكه در آيه ۴۳
سوره فاطر مىخوانيم: «اينها همه به خاطر آن بود كه آنها استكبار در زمين جستند و حيلهگریهاى سوء داشتند، امّا اين حيلهگریهاى سوء تنها دامان صاحبانش را مىگيرد».
بايد توجه داشت كه جمله «
مكر السيّئ» از قبيل اضافه جنس به نوع است، مانند علم الفقه، زيرا «
مكر» به معنى هرگونه
چاره
انديشى است خواه بد باشد يا خوب، لذا گاهى به خداوند نسبت داده شده است. (آل عمران/ ۵۴)، ولى «سيئ» نوع خاصى از مكر است كه همان حيلهگرى باشد.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مکر الهی»، ج۴، ص۳۱۸.