مکتب تحققی (حقوق جزا)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مکتب تحققی از اصطلاحات به کار رفته در
علم حقوق بوده و به معنای مکتبی است که معتقد به
جبر در رفتار انسانها و بزهکاران است. این
مکتب میگوید
مجرم در
ارتکاب جرم مختار نبوده و متاثر از عوامل زیستی یا روانی یا اجتماعی است. برخی مباحث در مورد مبانی فکری این مکتب عبارتند از: جبری بودن پدیده
بزهکاری، علل ارتکاب
جرم مثل نقص بدنی و روانی، آب و هوا و فصول و شرایط شهرها، طبقهبندی مجرمین به مواردی چون مجرمین مادرزاد و مجرمین دیوانه و فلسفه
مجازات بر اساس تامین
دفاع اجتماعی. این مکتب از جهات مختلفی مورد نقد منتقدان قرار گرفته از جمله: از جهت طبقهبندی مجرمین و از جهت نفی
اختیار بزهکار.
مکتب به معنای مجموعه یا گروهی از افراد است که ویژگیهای فکری مشترک خود و یا چشمانداز فلسفی، رشته، اعتقادی،
جنبش اجتماعی،
جنبش فرهنگی و
جنبش هنری خود را با یکدیگر در میان میگذارند.
بین سالهای ۱۸۴۰-۱۸۶۰، پس از
نظرات «
لامارک» و «
داروین» کوششهای جدیدی برای ادراک حیات انسانی شروع شد؛ به خصوص
نظریه وراثت داروین آغازگر تحول تازهای در
علم زیستشناسی بود.
حقوق جزا نیز در این تاریخ با وجود سنگینی افکار
مکتب کلاسیک نتوانست از تاثیر علوم جدید، به ویژه عقایدی که به
وراثت اهمیت فراوان میدادند، یا تحت تاثیر افکار «
کنت» شناخت
جامعه را جدی تلقی میکردند، برکنار بماند.
در همین زمان کتاب انسان بزهکار
لمبروزو که در سال ۱۸۷۶ منتشر گردید، مورد توجه صاحب
نظران عصر خود واقع شد. به
نظر لومبروزو بزهکاری پیش از آنکه به طور خاص پدیدهای انسانی باشد، در طبیعت نیز به هماناندازه که درمیان انسانها گسترده است به چشم میخورد، در واقع
بزه عملی است حیوانی که وقتی در رفتار
انسان نمایان میشود نشانهای از طغیان و بازگشت غریزههای ابتدایی به همراه دارد. این
غریزه حیاتی در گیاهان حشرهخوار برای بقا و در میان جانوران برای حفظ خود و برتری در گروه به شکل ستیزهجویی و حتی رقابت در
عشق دیده میشود.
وی در کتاب دیگر خود «جرم، علل و درمان آنها» مینویسد: «آمار و همچنین بررسی
انسانشناختی نشان میدهد، جرم پدیدهای است طبیعی. پدیدهای است لازم همانند زایش و مرگ.»
در فاصله کوتاهی استاد حقوق جزا
انریکو فری و
گاروفالو قاضی دادگستری به او پیوستند و
نظریات مکتب نئوکلاسیک را مورد انتقاد قرار داده و جرم را یک بیماری اجتماعی، معلول عوامل نامساعد جسمی، روانی و اجتماعی دانستند. این اندیشمندان با انتشار نتایج تحقیقات خود، اذهان عمومی را به شناسایی بزهکار و محیط زندگی او معطوف کردند و در واقع مکتب تحققی یا اثباتی را پایهگذاری کردند.
برخی مباحث در مورد مبانی فکری مکتب تحققی عبارتند از: جبری بودن پدیده بزهکاری، علل ارتکاب جرم، طبقهبندی مجرمین و فلسفه مجازات.
اراده آزاد که مکتب کلاسیک آن را اساس مسئولیت میدانست، در مکتب تحققی فاقد ارزش و اعتبار است. پایهگذاران مکتب تحققی متآثر از فلسفه تحققی «اگوست کنت» که معتقد بود که انسان در اعمال و رفتار خود آزادی و اختیار ندارد،
بیان کردند که چون بزهکار تحت تاثیر عوامل روانی و اجتماعی مرتکب جرم میشود، فاقد
مسئولیت اخلاقی است.
از
نظر مکتب تحققی عواملی که در رفتار و اعمال انسان مؤثرند به دو گروه تقسیم میشوند:
در راستای تحولات علوم در
قرن نوزدهم دولاپورتا، لاواتر و ژوزف دوگال قسمتهای مختلف بدن و مخصوصا چهره و جمجمه را مورد مطالعه قرار داده و بین قیافه و بزهکارری ارتباط برقرار کردند و دوگال
مکتب جمجمهشناسی را پایهریزی کرد.
اینگونه مطالعات مورد توجه لومبروزو قرار گرفت. وی با مطالعه بر روی اجساد و انسانهای زنده بزهکار، معتقد شد که اکثر مجرمان دارای نقص بدنی، زیستی و روانی هستند و در واقع جرم علامتی است از غرایز ابتدایی که در مجرم نهفته است.
او به همین دلیل اعتقاد به «
مجرم بالفطره» پیدا کرد که به واسطه خلل در وجودش بزهکار متولد میشود و با علایم و نشانههای خاصی از
نظر ساختمان جسمی و روحی مشخص میشود.
هرچند تاثیر محیط از چشم لومبروزو دور نبوده ولی در حقیقت انریکو فری توجه کامل به آن کرده است. در این تاثیر، محیط فیزیکی همچون آب و هوا و فصول و شرایط شهرها، محیط خانوادگی مانند موقعیت و روابط والدین، محیط اجتماعی
نظیر محل زندگی و محیط اقتصادی مثل
بیکاری و
فقر نقش فراوان دارند.
از
نظر ایشان در واقع جرم محصولی است از اختلاط و ترکیب عوامل درونی مانند عوارض ناشی از اختلالات دماغی و ساختمان بدنی و ژنتیکی و روانی چون
صرع،
جنون، حالات نوروز و عوامل ناشی از سن و غیره و همچنین عوامل بیرونی شامل عوارض نامساعد محیط طبیعی، آب و هوا، منطقه، خانواده، مدرسه، محل کار، معاشرین و وضع بد اقتصادی و اجتماعی بزهکار. به عقیده این عده، بزهکاری محصول و نتیجه جبری این دو دسته از عوامل نامساعد است و اراده انسان در ارتکاب جرم هیچگونه نقشی ندارد، یعنی برخلاف
نظر مکتب کلاسیک حقوق جزا، اختیار، احساس و اندیشه انسان در بزهکاری دخالتی ندارد.
انریکو فری
نظریه لومبروزو را با طبقهبندی عمومی بزهکاران توسعه داد طبق
نظریه او بزهکاران به ۵ دسته تقسیم میشوند:
مجرمین مادرزادی کسانی هستند که یا «وحشی و خشن» یا «حیلهگر و تنبل» هستند.
این بزهکاران برای ارتکاب جرم متولد شده و میل ضد اجتماعی بودن آنان ناشی از اثرات اجتناب ناپذیر تاثیرات ارثی است که نسل به نسل به آنان منتقل شده است.
از
نظر مکتب تحققی، مجرمین مادرزادی کوچکاندام و پر مو هستند و پیشانی کوتاه، جمجمه کوچک، لبان نازک، فک بزرگ، گوشهای دراز، ریش کم و صورت رنگ پریده دارند. همچنین حساسیت ندارند، کمتر احساس درد میکنند و بدنشان
خالکوبی شده است...
از دیدگاه مکتب تحققی این مجرمین از
نظر روانی دچار بیتفاوتی اخلاقیاند و هرگز از آنچه انجام دادهاند احساس پشیمانی و ندامت نمیکنند و قابل تربیت نیستند. لمبروزو معتقد به طرد ایشان از طریق اعدام بود و انریکو فری پیشنهاد میکرد در
حبس دائم نگهداری شوند.
بعضی از مجرمین تحت تاثیر جنون به ارتکاب جرم دست میزنند. این افراد خوبی و بدی اعمال خود را تشخیص نمیدهند و به اندازه مجرم بالفطره برای جامعه خطرناک هستند. به
نظر مکتب تحققی این افراد را باید در آسایشگاههای مخصوص نگهداری کرد.
این دسته از مجرمین با اینکه خوی ارتکاب جرم نزد آنها مادرزادی نیست اما به انگیزه عادی مرتکب جرم میشوند. این قبیل مجرمین تحت تاثیر عوامل و شرایط جرمزای محیط از قبیل بیکاری، معاشرت با افراد ناباب و تاثیر سوء
زندان و غیره، پس از محکومیت و تحمل کیفر مجددا به طرف بزهکاری کشیده میشوند
و به صورت بزهکاران اعتیادی درآمده، معمولا مدت زیادی از عمر خود را در زندان میگذرانند. در زندان مؤدب و با انضباط بوده و از مقررات تبعیت میکنند.
مجرمین اتفاقی بزهکارانی هستند که اصولا تمایلی به ارتکاب بزه نداشته و اگر مرتکب جرمی شوند، ناشی از تحت تاثیر قرار گرفتن عوامل و مقتضیاتی است که آنان را وادار به ارتکاب جرم میکند. ارتکاب بزه اتفاقی این قبیل مجرمین، برخلاف مجرمین بالفطره یا به عادت غالبا ناشی از عدم پیشبینی حوادث و وقایع میباشد.
بنابراین قابل اصلاح بوده و برای تربیت آنها باید در مورد ارتکاب جرایم کماهمیت، به جزای نقدی و در مورد جرایم مهم، به مجازات کار در کارگاههای صنعتی و کشاورزی محکوم گردند.
از
نظر مکتب تحققی، بزهکاران هیجانی افراد شرافتمند و احساساتی هستند و برای ارتکاب جرم آمادگی قبلی ندارند، اما در پارهای اوقات ممکن است تحت تاثیر حساسیت فطری و عصبی خود مرتکب جرمی شوند ولی بلافاصله از عمل خود پشیمان میشوند. از
نظر مکتب تحققی این قبیل بزهکاران را نباید به سختی مجازات کرد بلکه در پارهای اوقات همان ندامت و پشیمانی آنها کافی است و در جرایم کم اهمیت، پرداخت
خسارت یا
جزای نقدی و در جرایم مهم
تبعید آنها را پیشنهاد میکند.
همانطور که مشاهده شد، مجرمین بالفطره و دیوانه به علت بعضی عوامل جسمانی و داخلی دست به ارتکاب جرم میزنند، درحالیکه عامل مؤثر در بزهکاری سه گروه دیگر شرایط و موقعیت اجتماعی است.
همانطور که قبلا اشاره شد از
نظر مکتب تحققی، اجتماع عوامل فردی و محیطی از بزهکاری که در اختیار قدرتهای خارج از اراده او است عروسک خیمهشببازی ساخته و او را مجبور به ارتکاب جرم میکند. بنابراین دیگر اراده مختاری وجود ندارد که بتواند «مسئولیتساز» باشد.
پس در واقع مجرم فاقد مسئولیت اخلاقی میباشد.
با این حال، این مکتب مجازات را به خاطر دفاع اجتماعی، حفظ امنیت و تضمین حقوق افراد ضروری میشناسد و بزهکار را تنها به خاطر تامین دفاع اجتماعی، مسئول میشناسد. در واقع از دیدگاه این مکتب باید به جرم به نشانه یک بیماری در
آسیبشناسی اجتماعی نگریست و همانند واکنش طبیعی هر موجود زنده که عناصر چرکی و آلوده را منفرد و منزوی و سرانجام طرد میکند،
کیفر را نیز باید برای سالمسازی محیط اجتماعی، واکنشی مطمئن به شمار آورد
و همانطور که
گاروفالو مینویسد: «هدف از طرد، حفظ صیانت پیکر اجتماعی با از میان برداشتن اعضایی است که قابلیت لازم را ندارند.»
بدین ترتیب از
نظر این مکتب «مسئولیت اجتماعی» بزهکار جایگزین «مسئولیت اخلاقی» او خواهد شد.
با همین دید این مکتب عقیده دارد که باید از عوامل پدیدآورنده جرم نیز جلوگیری کرد. این اقدامات پیشگیرنده از یک طرف مبتنی بر تدابیر فردی (
اقدامات تامینی) است و از سوی دیگر مبتنی بر تدابیر اجتماعی میباشد. اقدامات تامینی نه تنها نسبت به بزهکاران قابل اجراست، بلکه نسبت به کسانی هم که هنوز مرتکب جرم نشده ولی احتمال ارتکاب جرم در آینده به وسیله آنان هست باز قابل اعمال است. در مورد اقدامات و تدابیر پیشگیری عمومی نیز باید چنین اقداماتی به
منظور مبارزه با علل بزهکاری مطرح شود و برنامههای وسیع سیاست اجتماعی برای حفاظت از اطفال، نژاد و اخلاقیات تنظیم شود.
این
نظریه یکی از بزرگترین مکاتب حقوقی است که تاثیر بسیار زیادی در قوانین کشورهای مختلف گذاشت. از مهمترین تاثیرات این مکتب میتوان به پیشبینی شدن اقدامات تامینی برای پیشگیری از جرم و همچنین
نظریه فردی کردن مجازاتها اشاره کرد.
با این حال انتقادات زیادی به این مکتب وارد شده است:
یکی از نخستین انتقادهایی که به این مکتب وارد شد، تصویر ناتمامی بود که طبقهبندی بزهکاران از انسان بزهکار ترسیم میکرد. در واقع این انتقاد مربوط به روشی بود که به ویژه لمبروزو در مشاهدههای خود در پیش گرفته بود و میکوشید بر پایه استقرا
نظریه معتبری درباره بزهکار مادرزاد ارائه دهد.
نتیجهگیری طرفداران مکتب تحققی بر اساس قاعده «وجوب ترتب
معلول بر
علت درونی و بیرونی جرم» نمیتواند نافی نقش اراده و اختیار باشد، زیرا تاثیربخشی عوامل جرمزای گوناگون بیرونی، اعم از محیط طبیعی یا خانوادگی یا اجتماعی که بزهکار را احاطه کرده است، بنا به قاعده علیت به تنهایی در حدی نیست که بتوان آن را
علت تامه جرم دانست. چون به تجربه ثابت شده که عوامل نامساعد بیرونی بر روی همه افراد تاثیر یکسانی نمیگذارد و چه بسیارند اشخاصی که در محیط نامساعد اجتماعی قرار میگرند ولی هیچگاه جرمی مرتکب نمیشوند. ناگفته نماند که وجود اراده و تاثیر اعمال ارادی انسان، از طریق حاکمیت وجدان نیز قابل توجیه است و انکار بدون جهت آن به منزلهانکار پویایی و حرکت انسان در صحنه زندگی و تلاشهای گوناگون انسان است.
از دیدگاه اسلام نیز تاثیربخشی عوامل مختلف جسمی، روانی و اجتماعی در در بروز جرم مورد قبول است، اما انسان موجودی صرفا مادی و مجبور و تابع محض محیط و عوامل اجتماعی نیست، بلکه موجودی دو بعدی (خاکی و ملکوتی) و دارای تواناییهایی است که با تکیه بر آنها قادر است با یاری جستن از عقل و علم و ایمان و عرفان در مقابل عوامل مخرب و جرمزا مقاومت نماید، تا آنجا که راه تکامل انسانی از همین راه ممکن است. چنین انسانی پیرو مطلق عوامل بیرونی نیست بلکه قادر است تا محیط را برای فعالیتهای خود هموار سازد. قرآن نیز داستانهایی را از کسانی ذکر میکند که برخلاف محیط طبیعی خود رشد و عمل کردهاند. همسر
فرعون آسیه و فرزند
نوح از اشخاصی بودند که یکی در محیط ناسالم و دیگری در محیط سالم بودند ولی به عکس اولی رستگار و دومی از گناهکاران شد. بدین ترتیب، از
نظر اسلام انسان موجودی است که در انجام اعمال عادی و مجرمانهاش بین دو امر جبر و اختیار قرار گرفته و با پیروی از جنبههای ملکوتی خود و شکوفایی آن و با تقویت اراده و تصمیمگیری خود میتواند بر مشکلات فایق آید.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مکتب تحققی»، تاریخ بازیابی ۹۹/۶/۱۵.