مَقام (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مَقام:
(... وَ اتَّخِذوا مِنْ مَقامِ إِبْراهيمَ...) مَقام (اسم مكان) و به معنى «جاى اقامت، جاى ايستادن، جاى قدم» و نيز به معنى «منزلت و رتبت» است، مثلا در آيه ۱۲۵ از
سوره بقره مىخوانيم:
(... وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقٰامِ إِبْرٰاهِيمَ...) «از
مقام ابراهيم نماز گاهى براى خود انتخاب كنيد». در اينكه منظور از
مقام ابراهيم چيست؟ در ميان مفسران گفتوگو است، بعضى گفتهاند: تمام «حج»
مقام ابراهيم است، بعضى به معنى «عرفه» و «مشعر الحرام» و «جمرات سهگانه» گرفتهاند و بعضى گفتهاند: «تمام حرم مكه»،
مقام محسوب مىشود. ولى ظاهر آيه همانگونه كه در روايات
اسلامى وارد شده و بسيارى از مفسران نيز گفتهاند اشاره به همان
مقام معروف
ابراهيم است كه محلى است در نزديكى خانه كعبه و حجاج بعد از انجام طواف به نزديک آن مىروند و نماز طواف بهجا مىآورند. همچنين پيرامون همين مطلب،در آيه ۹۷ از
سوره آل عمران آمده است:
(فيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهيمَ...) «در آن نشانههاى روشن است (از جمله)
مقام ابراهيم».
آرى در اين خانه (كعبه، خانه خدا) نشانههاى روشنى از خداپرستى و
توحید و معنويت به چشم مىخورد و دوام و بقاى آن در طول تاريخ در برابر دشمنان نيرومندى كه قصد نابود ساختن آن را داشتند يكى از اين نشانهها است، آثارى كه از پيامبر بزرگى همچون
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) در كنار آن باقى مانده مانند
زمزم،
صفا،
مروه، ركن،
حطیم،
حجر الاسود،
حجر اسماعیل كه هركدام تاريخ مجسمى از قرون و اعصار گذشته است و روشنگر خاطرههاى عظيم و جاويدان مىباشد، از ديگر نشانهها است. از ميان اين نشانههاى روشن،
مقام ابراهيم بهخصوص ذكر شده، زيرا محلى است كه در آن
ابراهيم ايستاد، بهخاطر بناى كعبه و يا به خاطر انجام مراسم حج و يا براى دعوت عمومى مردم به قصد انجام دادن اين مراسم بزرگ و در هر حال از مهمترين آيات مزبور است و خاطرات بىنظيرى از فداكاریها، اخلاصها و اجتماعها را زنده مىكند. در اين كه منظور از
مقام ابراهيم خصوص آن نقطهاى است كه هم اكنون سنگ مخصوصى كه اثر پاى
ابراهيم برآن نمايان است در آنجا است، يا منظور از آن تمام «حرم مكه» و يا تمام «مواقف حج» است، (همانطور كه اشاره شد) در ميان مفسران گفتوگو است، ولى در روايتى كه از
امام صادق (علیهالسلام) در كتاب كافى نقل شده، اشاره به همان احتمال اول شده است.
به موردی از کاربرد
مَقام در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ إِذْ جَعَلْنا الْبَيْتَ مَثابَةً لِّلنّاسِ وَ أَمْنا وَ اتَّخِذواْ مِن مَّقامِ إِبْراهيمَ مُصَلّى وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ أَن طَهِّرا بَيْتيَ لِلطّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجودِ) (و به ياد آوريد هنگامىكه
خانه کعبه را محل بازگشت و اجتماع مردم و مركز امن قرار داديم و به مردم گفتيم: از
مقام ابراهيم، عبادتگاهى براى خود انتخاب كنيد و از
ابراهيم و
اسماعیل پيمان گرفتيم كه: خانه من را براى طواف كنندگان و مجاوران و ركوعكنندگان سجدهگزار (نماز گزاران) پاكيزه سازيد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
كلمه (مصلى) اسم مكان از صلاه به معناى دعاء است و معنايش اين است كه از
مقام ابراهيم (
علیه
السلام) مكانى براى دعاء بگيريد و ظاهرا جمله:
(جَعَلْنا الْبَيْتَ مَثابَةً) به منزله زمينه چينى است كه به منظور اشاره به ملاک تشريع نماز بدان اشاره شده است و به همين جهت نفرمود: (در
مقام ابراهيم نماز بخوانيد)، بلكه فرمود: (از
مقام ابراهيم محلى براى نماز بگيريد) پس در اين
مقام، صريحا امر روى صلاه نرفته، بلكه روى گرفتن محلى براى صلاه از
مقام ابراهيم رفته است.
(فيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَّقامُ إِبْراهيمَ وَ مَن دَخَلَهُ كانَ آمِنا وَ لِلّهِ عَلى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبيلًا وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ الله غَنيٌّ عَنِ الْعالَمينَ) (در آن، نشانههاى روشن، از جمله
مقام ابراهيم است و هر كس داخل آن حرم شود، در امان خواهد بود و براى خدا بر مردم واجب است كه آهنگ خانه او كنند، آنها كه توانايى رفتن بهسوى آن دارند و هر كس كفر ورزد و حجّ را ترک كند، به خود زيان رسانده و
خداوند از همه جهانيان، بىنياز است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
(فيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَّقامُ إِبْراهيمَ) كلمه آيات هر چند به صفت بينات متصف شده و اين اتصاف تخصصى در موصوف آيات را مىرساند، الا اينكه اين مقدار تخصص و تعين ابهام آن را برطرف نمىسازد و چون
مقام،
مقام بيان مزاياى بيت است و مىخواهد مفاخرى را از بيت بشمارد كه بهخاطر آن شرافت بيشترى از ساير بناها دارد، مناسب آن است كه بيانى بياورد كه هيچ ابهامى باقى نگذارد و اوصافى را بشمارد كه غبار و ابهام و اجمال در آن نباشد و همين خود يک شاهدى است بر اينكه جملات بعدى يعنى جمله:
(مَن دَخَلَهُ كانَ آمِنا) و جمله
(وَ لِلّهِ عَلى النّاسِ...) و ساير جملات تا آخر آيه، همه بيان است براى جمله
(آياتٌ بَيِّناتٌ).
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مَقام»، ج۳، ص۷۹۲-۷۹۳.