موسی مبرقع
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابواحمد موسی بن محمد (موسی مبرقع) (۲۱۴-۲۹۶ ه.ق)، فرزند
امام جواد (علیهالسّلام)، برادر تنی
امام هادی (علیهالسّلام) و مادرش
سمانه مغربیه است.
موسی مبرقع جد سادات رضوی است. او در
مدینه سرپرست اولاد و اموال پدرش بود. مدتی به دستور
متوکل عباسی در
سامراء تحت مراقبت حکومت بود، مدتی هم در
کوفه زندگی کرد و سپس به
شهر قم مهاجرت نمود و تا آخر عمر آنجا بود. در اینکه موسی به شهادت رسیده یا به مرگ طبیعی وفات نموده در گزارشهای تاریخی اختلاف است.
مدفن امامزداده موسی مبرقع، در محله
چهل اختران شهر قم واقع شده و محل زیارت و عبادت
شیعیان است.
حضرت امام جواد (علیهالسّلام) هشت
فرزند داشت که چهار تن از آنها
پسر و چهار تن دیگر
دختر بودهاند، دومین فرزند ایشان بعد از حضرت
امام علی النقی (علیهالسّلام)، ابواحمد «موسی» نام داشت.
ابواحمد از مادر پاکی که
ام ولد بوده در سال
۲۱۴ هجری قمری متولد شد، نام این بانو
سمانه مغربیه بود که مادر امام دهم نیز میباشد.
ایشان در زمان شهادت پدر بزرگوارش حدود پنج سال داشت.
تا زمانی که در
مدینه بود سرپرستی اولاد حضرت جواد (علیهالسّلام) را بر عهده داشت و اموال آن بزرگوار را سرپرستی مینمود و موقوفات و صدقات پدرش را به اهلش میرسانید.
موسی مبرقع جد سادات رضویه است و سلسه اولاد وی تاکنون باقی است و بسیاری از سادات، به وی منتهی میشوند. او اول نفر از سادات رضوی است که از
کوفه به
قم وارد شد.
در سال
۲۴۴ هجری،
متوکل عباسی خلیفه وقت، به علت وحشت از موقعیت موسی مبرقع، او را از مدینه به
بغداد احضار کرد و او را در
سامراء قرار داد تا مثل برادر بزرگوارش تحت نظر باشد؛ ایشان تا مرگ متوکل سال
۲۴۷ تحت نظارت بود.
موسی مبرقع، ظاهرا از سال ۲۴۷ تا ورودش به قم در سال
۲۵۶ هجری، در کوفه میزیسته است.
سال ورود موسی مبرقع به قم را ۲۵۶ هجری ذکر نمودهاند. در ابتداء ایشان دائما روی صورت خود برقع (روپوش) میانداختند تا چهره ایشان شناخته نشود و به همینجهت بزرگان عرب قم در ابتدا ایشان را نشناختند و به او نامه نوشتند که باید از قم برود.
برخی نیز نوشتهاند که چون موسی شمایل بسیار زیبایی داشت، برای اینکه مردم در کوچه به وی نگاه نکنند، برقعی روی صورت میانداخت، از اینرو به موسی مبرقع معروف شد.
او به
کاشان رفت و مورد تکریم بزرگان آن شهر واقع شد و برای او مقرری سالانه یک هزار مثقال طلا معین کردند، لیکن پس از آن رؤسای عرب اهل قم پشیمان شدند. نزد او رفته از او عذرخواهی کردند و او را مجددا با احترام به قم آوردند.
روزگار او در قم بسیار خوب شد، مزارعی خرید و کشاورزی کرد. خواهران وی نیز به نزد او آمدند و همگی در قم وفات یافتند.
در اینکه آیا موسی مبرقع به مرگ طبیعی از دار دنیا رفته یا به
شهادت رسیده است، اختلاف است. بعضی از تواریخ اشارهای به شهادت وی نکردهاند بلکه تاریخ وفات وی را بصورت دقیق ثبت کردهاند.
بعضی شب چهارشنبه روز آخر ماه اردیبهشت مصادف با ۲۸
ماه ربیع الآخر، سال
۲۹۶ را ذکر نمودهاند.
البته در سال و ماه وفات ایشان اختلافی نیست همان سال ذکر کردهاند.
لیکن در بعضی تواریخ نقل شده که ایشان در قم مزارعی ایجاد کرد و در کنار خواهرانش در قم میزیست، تا اینکه به دست عامل
عباسیان در منزل خودش کشته شد.
طبق این خبر، موسی شهید شده است و به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است، لیکن از آنجا که هر دو تاریخ معتبر است و هیچ مؤیدی بر هیچکدام یافت نشده است، این قضیه همچنان مجهول باقی میماند. ضمن اینکه ناقلین شهادت، نامی از عاملین قتل وی یا کیفیت آن ذکر نکردهاند. در هر حال ایشان به هنگام وفات ۸۲ سال از عمرشان میگذشت.
پس از فوت وی، امیر قم
عباس بن عمرو غنوی بر وی
نماز خواند و در خانهای که به خانه
محمد بن حسن بن ابیخالد اشعری معروف بود دفن گردید. محل دفن ایشان هماکنون در شهر قم مشخص
و محل عبادت مؤمنین است.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «موسی مبرقع»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۱/۲۱.