موسی بن طارق زبیدی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَبوقُره،
محدث ، مقری و قاضی
یمنی میباشند.
اَبوقُره، ابومحمد موسی بن طارق جندی سکسکی (د ۲۰۳ق/۸۸م)، محدث، مقری و قاضی
یمنی، او در شهر زبید زندگی میکرد و در همانجا درگذشت
ابوقره از بزرگان اصحاب
حدیث چون
ابن جریج ،
سفیان نوری ،
ابن عّیِینه و
موسی بن عقبه کسب فیض کرد. او همچنین موطامالک را نزد خود او خواند.
به این ترتیب وی به عنوان محدثی برجسته شناخته شد که در ستایش وی سخنها گفتهاند. چنانکه
احمد بن حنبل او را ستوده و
ابوحاتم رازی بر صدق او صحه گذارده است و رجالشناسانی چون
ابن حبان و
ابن داوود وی را توثیق کردهاند، همچنین
نسایی روایت او را در سنن خود نقل کرده است.
ابوقره شاگردان بسیاری داشت که از آن میان میتوان از احمد بن حنبل و
ابن راهویه (ﻫ م) یاد کرد. همچنین به سبب آمد و شد ابوقره بین شهرهای مختلف
یمن مانند جند،
لحج، عدن، زبید و نیز
مکه ، روات و اصحاب، فراوانی گرد او جمع میآمدند.
ابوقره را همچون
سعید بن منصور ، از نخستین صاحبان سنن میتوان دانست سنن وی توسط شاگردش
ابوحمه محمد بن یوسف از وی روایت شده است. جندی
که نسخهای از آن را دراختیار داشته ضبط و علم وی در این زمینه را با سند قرار دادن کتاب خود او، ستوده است. اگرچه سنن ابوقره در نواحی مختلف رواج داشته و مورد توجه بوده، اما گویا بیشتر در اصفهان به آن توجه شده است.
چنانکه جمعی از اصفهانیان آن را از طریق
ابوالقاسم دقاق اصفهانی نقل کردهاند و ابن نقطه اشاره بدان دارد که از بسیاری شیوخ خود این سنن را روایت کرده است.
ضمناً احادیثی از ابوقره به روایت ابوحمه در منابع دیده میشود.
گفتنی است که ابوقره یکی از راویان نافع ـ از قراء هفتگانه ـ بوده است.
ابوقره را میتوان از آن دسته راویان نافع دانست که روایتشان کمتر شناخته شده است. در حد اطلاع موجود، این روایت تنها تا حدود یک سده پس از خود وی رواج داشته و طریق آن را تنها هذلی در الکامل خود به دست میدهد. حال آنکه بیشتر بزرگان علم قرائت که در این باب اثری از خود برجای گذاشتهاند، چون ابوعمرودانی، ابن مهران، اندرایی و دیگران، یادی از روایت او نکرده و ابن جزری
نیز تنها با توسط به کتاب هذلی او را میشناساند.
همچنین ذهبی
تنها در ضمن شرح حال نافع، به نقل روایتی از ابوقره میپردازد و اینها به تمامی نشان از متروک بودن این روایت دارد. نمونهای از موارد متفرد روایت ابوقره افزون بر نافع، نزد
ابن ابی عبله و
اسماعیل بن عبدالله ، معروف به قسط نیز به فراگیری قرائت پرداخت.
از شاگردان وی در قرائت فرزندش طارق و
علی بن زیاد لخمی را میتوان نام برد
(برای سلسله روایی وی).
ابوقره در فقه نیز دستی داشته و جندی
به اثری از او در این زمینه اشاره کرده است. این اثر برداشتی از
فقه مالک ، ابن جریج،
سفیان ثوری و
ابن عیینه بوده است که در حال حاضر نشانی ازآن در دست نیست. همچنین وی مدتی منصب قضای زبید را برعهده داشته است ولی زمان آن در منابع مشخص نشده است.
(۱) ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۳م.
(۲) ابن جزری، محمد بن محمد، غایه النهایه، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.
(۳) ابن حبان، محمد الثقات، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۴م.
(۴) ابن خالویه، حسین بن احمد، مختصرفی شواذالقرآن، به کوشش گبرگشتر سر، قاهره، ۱۹۳۴م.
(۵) ابن مجاهد، احمد بن موسی، السبعه فی القراءات، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۷۲م.
(۶) ابن نقطه، محمد بن عبدالغنی، التقیید، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۷) برزالی، قاسم بن محمد مشیخه قاضی القضاه ابن جماعه، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
(۸) جعدی، عمر بن علی، طبقات فقهاء
الیمن، به کوشش فؤاد سید، بیروت، دارالقلم.
(۹) جندی، یوسف بن یعقوب، السلوک فی طبقات العلماء والملوک، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
(۱۰) ذهبی، محمد بن احمد، معرفه القراء الکبار، به کوشش محمد سید جادالحق، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
(۱۱) رودانی، محمد بن سلیمان، صله الخلف به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
(۱۲) سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، حیدرآٍباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
(۱۳) سمعانی، عبدالکریم بن محمد، التحبیرفی المعجم الکبیر، به کوشش منیره ناجی سالم، بغداد، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
(۱۴) سهمی، حمزه بن یوسف، تاریخ جرجان، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۱۵) قاضی عیاض، عیاض بن موسی، ترتیب المدارک، رباط، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م.
(۱۶) مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
(۱۷) مسلم بن حجاج نیشابوری، الکنی والاسماء، دمشق، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۱۸) مفضل جندی، فضائل المدینه، به کوشش محمد مطیع حافظ و غزوه بدیر، دمشق، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۱۹) یاقوت بلدان.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابومحمد ابوقره »،ج۶، ص۲۵۰۴.