موج نو
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
موج نو، طرح نویی بود که در شعر فارسی دهه چهل در انداخته شد و چیزی نگذشته بود که فوجی از شاعران جوان بدان پیوستند و آن را به جریان غالب دهه چهل تبدیل کردند.
در کنار حرکت حساب شده
نیما یوشیج برای تحول شعر فارسی، حرکت تندروانه و نسنجیدهای از طرف بعضی از شاعران صورت میگرفت که ویژگی همه آنان گسست کامل از میراث و موازین
شعر سنتی و
تقلید خام و بدون
تفکر از شعر مدرن
غرب بود؛
از جمله این افراد «تندرکیا» بود که با
انتشار بیانیهای با عنوان «جنبش ادبی شاهین» به تصور خود به
حیات شعر سنتی فارسی خاتمه دارد. او اشعار منثور خود را «شاهین» نام نهاد و خود را مبدع شیوه تازهای در شعر فارسی معرفی کرد.
علی شیراز (شین. پرتو) نیز پس از بازگشت از
فرانسه مجموعههایی نظیر سمندر، دختر دریا و... را تحت تأثیر
اشعار سپید فرانسوی سرود.
تلاش جدیتر را در این راه هوشنگ ایرانی از خود نشان داد. او که با شعر منثور اروپا آشنا بود، مجموعههایی چون (بنفش تند بر خاکستری) «شعلهای پرده را گرفت و
ابلیس به درون آمد» و... را چاپ کرد. از جمله شعری از او با عنوان «کبود» تعجب و تمسخر شاعران را برانگیخت و با
اصطلاح «جیغ بنفش» در بین مردم رایج شد.
در سال ۴۱ کتاب «طرح» احمدرضا احمدی منتشر شد و جریانی که از دیرباز با هوشنگ ایرانی و... آغاز شده بود، با نام «موج نو» در شعر فارسی تثبیت شد و جریان چشمگیری را به دنبال آورد.
این اشعار را ظاهراً «فریدون رهنما» با وامگرفتن از نام سینمای نو
فرانسه- که آن روزها در ایران طرفدارانی داشت – «موج نو» نام نهاد.
این نوع شعر که نه به سنتهای شعر کهن توجه داشت و نه به مبانی شعر نیمایی اعتنایی میکرد، راهی افراطی در پیش گرفته بود.
برخی مشخصات عمده شعر موج نو، عبارتاند از:
۱. جدا بودن وظیفه روزمره
زبان و کلمات از خود کلمات در شعر نو؛ بدین معنا که این نوع شعر رسالتی ندارد و
کلمات لازم نیست بار معنایی خود را داشته باشند بلکه میتوانند در شعر معنایی دیگر داشته باشند؛
۲. ایجاد مناسبت جدید بین کلمات و اشیاء؛
۳. ایجاد فضای ذهنی در کل
شعر.
این نوع شعر هوادار نظریه «هنر برای هنر» بود و در جستوجوی شعر ناب، اجتماعگرایی را کنار گذاشته، فردگرایی را
جانشین آن ساخته بود و فرمالیسم (شکلگرایی) را بر محتواگرایی ترجیح میداد. در این جریان
شعر سنتستیز، شکلگرا، فردگرایانه و فارغ از هر قید و بند فکری و لفظ بود. شاعران موج نو از مکاتب اروپایی چون دادائیسم و سووفالیسم تقلید میکردند.
علاوه بر بیتوجهی به مسائل اجتماعی و اخلاقی و به طور کل معنا، شیوه بیان و
زبان شعر این گروه نیز مورد
انتقاد است. «در شعر این گروه به جز حرفهای عجیب و غریب و پیچیده و جز به معما، به فضایی نمیتوان برخورد. گویی آغاز هر سطر، در بستهای است که باز نشدنی است و اگر هم بازشدنی باشد به چنان کوره-راه جنگلی سردرگم و تودرتویی میرسد که مطلقاً پایان ندارد و اگر هم داشته باشد نفس را بند میآورد و تازه وقتی به پایان آن نیز میرسیم، جز مشتی اشباح و اشیاء نامشخص و بیشکل چیزی در
ذهن ما نمیماند. این شاعران که بیهیچ تنفسی در فضای شعر فارسی ناگهان سربرآوردند و در عرض یکی دو سال به
خیال خود بر مرحله
کمال رسیدند، شعری عرضه کردند که تا آن روز در این آب و خاک سابقه نداشت. اینان تصور کردند که هر چه کلام به سوی پیچیدگی رود و هر چه تعقیدات لفظی و معنوی با استعمال انواع اضافهها زیادتر شود و حرفها عجیبتر و غریبتر باشد، کمال و پختگی شعر بیشتر جلوه خواهد کرد».
با این همه به نظر میرسد شاعران موجنویی از نمادهای تکراری و تقلیدی دهه سی خسته بودند (شاعران این دهه به دلیل حاکمیت جو سرکوب و سانسور مجبور بودند به لمبولیسم جامعهگرا روی آورند) و دنبال راهگشایشی بودند و شتابزده و بدون
تفکر موج نو را برگزیدند و به تخریب شالودههای ظاهری و ساختاری و معنایی شعر سنتی پرداختند و البته
تقلید از ادبیات غرب به ویژه فرانسه را در این میان نمیتوان نادیده گرفت.
از میان نمایندگان این نوع شعر ،میتوان احمدرضا احمدی، بیژن الهی، اسماعیل نوری علا، یدا... رویایی و... اشاره کرد که از بین آنان احمدرضا احمدی تا حدود زیادی راه خود را از دیگران جدا کرده و نسبتاً به سبک شخصی دست یافته است.
امروزه در محافل ادبی و کتب ادبیات از شعر حجم سخن گفته میشود، باید دانست که حجمگرایی جریانی جدید و جدا در شعر معاصر نیست بلکه
شق و شکلی دیگر از موج نو و ادامه منطقی آن است. یدا... رویایی که مشهورترین چهره شعر حجم است، بر شاعران موج نو
اعتراض میکند که چرا از اصول و فرم مشخصی پیروی نمیکنند؟ بنابراین در سال ۱۲۴۸ نخستین بیانیه شعر حجمگرا بر سر آن است که واقعیتی خلق کند نابتر و شدیدتر از واقعیت روزانه و معمول؛ همچنین شعر حجم از دروغ ایدئولوژی و از چهرهی
تعهد میگریزد و اگر مسئول است مسئول کار خویش و درون خویش است و به دنبال تعهدهای جهت داده شده نمیرود.
حجم نیز چون موج، زبانی پیچیده و مبهم دارد و شاعران آن در ایجاد ابهام تعمد دارند؛ زیرا معتقدند شعر را برای خواص باید گفت، نه عوام. آنان از هنجارهای زبان میگریزند و به
زبان [[مثر] گرایش دارند. از چهرههای برجسته حجم، یدا... رویایی، هوشنگ آزادی، احمدرضا چکه نهای، فریدون رهنما و... را میتوان نام برد.
ناگهان پنجرهها با جعبه کبریتها باز شدند
زمینچینی شکسته گردید
پرنده فلزی مرا بشکست و در کنارم بنشست
پرنده بر کنارم بر چهار چوب
سوسن روشنایی که در اتاق میگریخت، پرپر زد
شب در شیشهها و لیوانها به خواب رفت.
انتظار سکوت پرسه (احمد رضا احمدی)
دانستی که گل
حقیقت آفتاب است
نه درخت
در آفتاب بنشستیم
تا گل کنیم. (احمدی)
۱.
جریانهای شعری معاصر فارسی، حسین پورچانی، علی؛ تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۴، چاپ اول، ص۳۰۹-۳۰۴-۳۰۳-۳۰۱-۳۰۰-۲۹۷-۲۹۲-۲۹۴.
۲.
شعر نو از آغاز تا امروز (۱۳۵۰-۱۳۰۱)، حقوقی، محمد؛ تهران، شرکت سهامی کتابهای
جیبی با همکاری انتشارات فرانکلین، ۱۳۵۳، چاپ دوم، ص۳۵-۳۴.
۳.
سیری در قالبهای نوین فارسی، محمدی، حسنعلی؛ تهران، چشمه،۱۳۸۱، چاپ اول، ص۱۸.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «موج نو».