مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«
مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه»، اثر
مهدی فقیه ایمانی، بیان گفتارهای
امام علی علیه
السّلام و برخی از
علمای اهل سنت درباره
حضرت مهدی عجّلاللهفرجهالشریف و مباحث
مهدویت میباشد که به
زبان فارسی،
در سال ۱۳۶۲ ش نوشته شده و به سفارش دبیرخانه دائمی اجلاس حضرت
مهدی، منتشر شده است.
کتاب با مقدمه مؤلف آغاز شده و مطالب
در سه فصل ارائه گردیده است.
نویسنده نخست، فهرستی از سخنان
امام علی علیه
السّلام که پیرامون
امام،
رهبر،
خلیفه، مسئول و زمامداری
مسلمانان است، را ذکر کرده، آن گاه، موضوع
مهدویت در اسلام و
پیش گویی از
ظهور و
قیام حضرت مهدی عجّلاللهفرجهالشریف و تحقق یافتن
حکومت جهانی اسلام در سایه رهبری آن حضرت را بررسی نموده است.
در ادامه، مشخصات صد و دو تن از علمای
اهل سنت که به وجود
مهدی عجّلاللهفرجهالشریف و ولایتش اقرار کردهاند، ذکر شده و مختصری از تاریخ
امام مهدی عجّلاللهفرجهالشریف نیز به دنبال آن آورده شده است.
از نظر مؤلف، امام علی علیه
السّلام در نهج البلاغه، به سه روش به موضوع امام
مهدی عجّلاللهفرجهالشریف پرداخته است:
۱- به صورت عام و
در ذیل تمام فقراتی که به نحوی مقام امامت را گوشزد کرده است.
۲-
در فقراتی که
اخبار غیبی و پیش گویهای از
حوادث آخرالزمان مطرح شده است.
۳- کلماتی که مشخصا به امام
مهدی عجّلاللهفرجهالشریف و وجود آن حضرت پرداخته است. سپس
در ذیل هر کدام از این طریقها، فقرات موجود
در نهج البلاغ ه آورده شده است.
شماره خطبهها و صفحات بر اساس چاپ صبحی صالح میباشد.
مقدمه ضمن اشاره به حدیث نبوی «من مات و لم یعرف امام زمانه...»، به بیان لزوم امام شناسی و التزام به پیروی از مقام امامت پرداخته است.
فصل اول، به بررسی موضوع
مهدویت در اسلام اختصاص یافته است.
نویسنده معتقد است، مساله
مهدویت در اسلام، یکی از اصلیترین پایههای تداوم این
دین و شرط اساسی پیروزی و حاکمیت همه جانبه
آیین قرآن بر دیگر آیینها و حکومتهای جهان است؛ زیرا تنها
در سایه رهبری امام داری شرایط و خلیفه
معصوم و برگزیده از جانب
خداوند است که
اسلام راستین میتواند
در سراسر جهان و
در میان تودههای بشری خودنمایی نموده و
وعده الهی مبنی بر پیروزی مستضعفان بر مستکبران عینیت و تحقق یابد.
وی بر این باور است که اگر رهبری کشورها
در عصر کنونی را زمامداران لایق عهده دار بودند، انواع انحراف گرایی مادی و معنوی،
فقر و عقب افتادگی،
ظلم و
فساد، اختلافات عقیدتی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی ملتها را دچار
تفرقه نکرده و آنان را زیر سلطه دشمنان و استعمارگران قرار نمیداد.
در دوم،
مهدویت و رهبری
در نهج البلاغه مورد بررسی قرار گرفته است.
نویسنده معتقد است، نهج البلاغه، از عالیترین درجه اعتبار و سند برخوردار بوده و سخنان برگزیده
امیرالمؤمنان در این کتاب، بیانگر
اسلام راستین و ترجمان شیوایی از قرآن است.
وی توجه به این نکته را حائز اهمیت دانسته که هر چند
در کشمکشهای عقیدتی و
مجادله مذهبی میان
شیعه و
عامه،
خلافت بلافصل
امیرالمؤمنین علیه
السّلام مورد گفتگو است؛ اما گفتار امام که به فرموده
پیامبر صلیاللهعلیهوآله
وسلّم نمونه
انسان کامل، داور
عادل و کلید قرآن است، میتواند جدا کننده
حق از
باطل و معیار و الگویی باشد تا با اتکا به آن، حقیقت و واقعیت روشن گردد.
نویسنده، مساله
مهدویت امام دوازدهم و ظهور ایشان
در آخرالزمان را از دو جهت سزاوار مطالعه و تحقیق دانسته است. نخست از جهت پیشگوییهای امام علیه
السّلام ؛ مانند روی کار آمدن
بنی امیه، حکومت
حجاج بن یوسف، سقوط بنی امیه، زمامداری
بنی عباس، قیام زنج
در بصره،
فتنه مغول و... که
در گذشته به وقوع پیوسته و مواردی از این قبیل که مربوط به آینده جهان است؛ همچون خبر از
ظهور حضرت مهدی عجّلاللهفرجهالشریف و قیام جهانی آن بزرگوار که
در آینده به وقوع خواهد پیوست.
دیگر، سخنان امام علیه
السّلام درباره امامت و رهبری
اهل بیت علیه
السّلام.
سوم،
در دو بخش خطبهها و حکمتها، اختصاص دارد، به ارائه متن و ترجمه فرازهایی از نهج البلاغه که به پیش گویی درباره حضرت
مهدی عجّلاللهفرجهالشریف پرداخته، به همراه بررسی و تحلیل آنها.
به عنوان نمونه،
در خطبه ۱۳۸ امام علیه
السّلام درباره آن حضرت میفرماید: او
هوای نفس را به
هدایت و رهنمود الهی بر میگرداند، آن هنگام که مردم
هدایت الهی را به خواستههای نفسانی برگردانند و آن گاه که مردم قرآن را
تفسیر به رای کنند، او آراء و نظریات را به قرآن گرایش دهد.
ابن ابی الحدید،
در رابطه با این فراز مینویسند: این کلام، اشاره به امامی است که
در روایات، به او نوید داده شد و
در آخرالزمان به دنیا خواهد آمد.
نویسنده معتقد است، او به پیش گویی امیرمؤمنان علیه
السّلام از ظهور و
قیام حضرت مهدی عجّلاللهفرجهالشریف و نقش او
در حاکمیت
هدایت الهی و قرآن به جای
هوا و هوس و
رای و
قیاس اعتراف نموده است؛ هر چند
ولادت حضرت را نپذیرفته و تصریح کرده است که بعد از این متولد خواهد شد.
در حکمت ۱۴۷، امام علیه
السّلام به این مطلب تصریح کرده است که هرگز زمین از کسی که با حجت و دلیل به امر حق قیام کرده و
دین الهی را برپا دارد، خالی نخواهد ماند، خواه ظاهر باشد، یا
در حال ترس و پنهانی.
نویسنده معتقد است که ابن ابی الحدید با توجه به جملات و قرائن موجود
در کلام امام علیه
السّلام، از جمله «قائم لله بحجه»، «خلفاء الله فی ارضه» و «الدعاه الی دینه» که جز بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله
وسلّم و
امام معصوم علیه
السّلام بعد از او، بر هیچ مقام و شخصیتی منطبق نمیشود، نتوانسته است، دلالت این قسمت از سخنان آن بزرگوار را بر
عقیده شیعه،
در مورد
امامت و خلافت علنی یازده امام معصوم علیه
السّلام و امامت و خلافت توام با
غیبت امام دوازدهم، انکار نموده و با اعتراف به این که این جمله، اعتراف صریح امام علیه
السّلام، نسبت به
مذهب امامیه است، آن را از جمله نوادری دانسته که
اخبار نبوی درباره آنان وارد گردیده است.
فهرست مطالب
در ابتدای کتاب آمده است.
پاورقیها به ذکر منابع و توضیح برخی کلمات و عبارات متن پرداخته است.
نرم افزار کتابخانه
مهدویت، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم
اسلامی.